✅بیان راهگشای علامه امینی درباره صاحب مشارق انوار الیقین
🔹استاد حافظ رضى الدین رجب پسر محمد پسر رجب برسى حلى از دانشوران عارف مشرب امامى و از فقیهانى که در دانشهایى چند دست داشته، با آن برترى آشکارش در هنر حدیث و پیشروى در ادبیات و سخن سرائی هاى نیکو و چیرگى در دانش حروف و رازهاى آن و بیرون کشیدن سودهایش؛ از این روى می بینى نوشته هایش سرشار است از پژوهشها و موشکافی ها. در عرفان و حروف روشهاى ویژه اى برگزیده و هم در دوستى پیشوایان کیش ما علیهم السلام برداشتها و نگرشهایى دارد که برخى نمی پسندند و او را تندرو و گزافه گوى می شمارند، ولى جایگاه هایی را که وى براى آنان علیهم السلام شناخته در همه جا به تندروى نمی انجامد و پایگاه پیام آورى هم نیست، چنانچه از سرور ما امیر المؤمنین علیه السلام نقل کرده اند که فرمود: «از گزاف گویى درباره ما بپرهیزید، بگوئید ما بندگانى هستیم که پروردگار داریم و در برترى ما هر گونه خواهید به سخن پردازید.» و امام صادق علیه السلام فرمود: «براى ما پروردگارى بشناسید که به سوى او باز می گردیم و درباره ما هر گونه خواهید به سخن پردازید.» و هم او علیه السلام فرمود: «ما را از آفریدگان بشمارید و هر گونه خواهید درباره ما سخن کنید که به آنجا که باید نخواهید رسید.»
🔹کجا می توانیم مرز برتری ها و سرافرازی هایى را بنگریم که پروردگار پاک به ایشان بخشیده است؟ و کى می توانیم از همگى سربلندی هایی آگاه شویم که خداوند ویژه آنان گردانیده؟ از آن منشهاى برجسته؟ و جانى با مایه هاى پر ارج؟ و روانى با نمایشهاى آسمانى؟ و خوی هاى بزرگوارانه؟ و جوانمردی ها و ستودگی ها؟ «و کیست که به شناسائى امام رسد؟ یا او را برگزیند؟ نه! نه! خردها گمراه می شود و بردباری ها سرگردان و مغزها پریشان و دیده ها نابینا، بزرگان خرد می شوند و فرزانگان در می مانند و بردباران گام واپس می نهند و سخنرانان زمینه گفتار را تنگ می یابند، کار خردمندان به نادانى می کشد، زبان سرایندگان بند می آید، سخنوران ناتوان می گردند و نغز سخنان به ستوه می آیند از این که یکى از جایگاه هاى او را بنمایند یا یکى از برتری هایش را، همگان ناتوانى و کوتاهى خود را به زبان می آورند. چگونه می توان همه منشهایش را دریافت یا ژرفاى هستى او را باز نمود یا چیزى از کار او پى برد یا کسى را جست که بر جایش بنشیند و همچون او بی نیازى ببخشد؟ نه! چگونه و کجا؟ او همچون اخترى است که کسانى خواهند در دست گیرند و چگونگى او را باز گویند. در این جا گزینش را چه کار و کجا می توان مانند این را یافت؟»
🔹از همین روى می بینى بسیارى از دانشوران ما که در شناخت رازها پژوهشگر بوده اند این جایگاه ها و جز آن را سزاوار پیشوایان راستین صلوات الله علیهم می دانند که دیگران آن برداشتها را بر خویش هموار نمی کنند؛ در میان دانشمندان قم کسانى بوده اند که هر که را چیزى از این رازها باز می گفته از تندروان می شناخته اند تا جائى که گوینده ایشان گفته: نخستین گام از گزاف گویى آن است که پیامبر صلی الله علیه وآله را از فراموشکارى بر کنار بشماریم؛ تا پژوهشگران پس از ایشان آمدند و با شناخت حقیقت بسى از سخنان ناچیز کننده را کنار نهادند، و این دردسرى است که بسیارى از مردان حقیقت همچون برسى دچار آن بوده اند و همیشه هر دو گروه در دو سوى ناساز با یکدیگر می زیسته اند و نبرد به سخت ترین گونه اى میانشان دنباله داشته، که آشتى بهتر است.
📗ترجمه الغدیر ج۷ ص۵۱-۵۰
@ketab_mottaghin
🔹استاد حافظ رضى الدین رجب پسر محمد پسر رجب برسى حلى از دانشوران عارف مشرب امامى و از فقیهانى که در دانشهایى چند دست داشته، با آن برترى آشکارش در هنر حدیث و پیشروى در ادبیات و سخن سرائی هاى نیکو و چیرگى در دانش حروف و رازهاى آن و بیرون کشیدن سودهایش؛ از این روى می بینى نوشته هایش سرشار است از پژوهشها و موشکافی ها. در عرفان و حروف روشهاى ویژه اى برگزیده و هم در دوستى پیشوایان کیش ما علیهم السلام برداشتها و نگرشهایى دارد که برخى نمی پسندند و او را تندرو و گزافه گوى می شمارند، ولى جایگاه هایی را که وى براى آنان علیهم السلام شناخته در همه جا به تندروى نمی انجامد و پایگاه پیام آورى هم نیست، چنانچه از سرور ما امیر المؤمنین علیه السلام نقل کرده اند که فرمود: «از گزاف گویى درباره ما بپرهیزید، بگوئید ما بندگانى هستیم که پروردگار داریم و در برترى ما هر گونه خواهید به سخن پردازید.» و امام صادق علیه السلام فرمود: «براى ما پروردگارى بشناسید که به سوى او باز می گردیم و درباره ما هر گونه خواهید به سخن پردازید.» و هم او علیه السلام فرمود: «ما را از آفریدگان بشمارید و هر گونه خواهید درباره ما سخن کنید که به آنجا که باید نخواهید رسید.»
🔹کجا می توانیم مرز برتری ها و سرافرازی هایى را بنگریم که پروردگار پاک به ایشان بخشیده است؟ و کى می توانیم از همگى سربلندی هایی آگاه شویم که خداوند ویژه آنان گردانیده؟ از آن منشهاى برجسته؟ و جانى با مایه هاى پر ارج؟ و روانى با نمایشهاى آسمانى؟ و خوی هاى بزرگوارانه؟ و جوانمردی ها و ستودگی ها؟ «و کیست که به شناسائى امام رسد؟ یا او را برگزیند؟ نه! نه! خردها گمراه می شود و بردباری ها سرگردان و مغزها پریشان و دیده ها نابینا، بزرگان خرد می شوند و فرزانگان در می مانند و بردباران گام واپس می نهند و سخنرانان زمینه گفتار را تنگ می یابند، کار خردمندان به نادانى می کشد، زبان سرایندگان بند می آید، سخنوران ناتوان می گردند و نغز سخنان به ستوه می آیند از این که یکى از جایگاه هاى او را بنمایند یا یکى از برتری هایش را، همگان ناتوانى و کوتاهى خود را به زبان می آورند. چگونه می توان همه منشهایش را دریافت یا ژرفاى هستى او را باز نمود یا چیزى از کار او پى برد یا کسى را جست که بر جایش بنشیند و همچون او بی نیازى ببخشد؟ نه! چگونه و کجا؟ او همچون اخترى است که کسانى خواهند در دست گیرند و چگونگى او را باز گویند. در این جا گزینش را چه کار و کجا می توان مانند این را یافت؟»
🔹از همین روى می بینى بسیارى از دانشوران ما که در شناخت رازها پژوهشگر بوده اند این جایگاه ها و جز آن را سزاوار پیشوایان راستین صلوات الله علیهم می دانند که دیگران آن برداشتها را بر خویش هموار نمی کنند؛ در میان دانشمندان قم کسانى بوده اند که هر که را چیزى از این رازها باز می گفته از تندروان می شناخته اند تا جائى که گوینده ایشان گفته: نخستین گام از گزاف گویى آن است که پیامبر صلی الله علیه وآله را از فراموشکارى بر کنار بشماریم؛ تا پژوهشگران پس از ایشان آمدند و با شناخت حقیقت بسى از سخنان ناچیز کننده را کنار نهادند، و این دردسرى است که بسیارى از مردان حقیقت همچون برسى دچار آن بوده اند و همیشه هر دو گروه در دو سوى ناساز با یکدیگر می زیسته اند و نبرد به سخت ترین گونه اى میانشان دنباله داشته، که آشتى بهتر است.
📗ترجمه الغدیر ج۷ ص۵۱-۵۰
@ketab_mottaghin