🍁🍁🍁
#معرفی_کتاب
قصه، روایتگر زنی کولی به نام «آینه» است که دست سنتها و خشم قبیله او را میتاراند و در بستر جریانهای پرتلاطم سالهای انقلاب، تنها و ناگزیر رهایش میکند. آینه حتی گاهی بر نویسنده خشم میگیرد که چرا چنین سرنوشتی برای او رقم زده و گاهی پرسانپرسان در پی معشوق خود شهر را زیر پا طی میکند.
در "کولی کنار آتش"، هم مردمان کوچگرد و آداب و رسومشان ترسیم شده و هم فضای شهرهای بزرگی مانند شیراز و تهران با جغرافیای مشخص و آشناشان. برای نمونه، توصیف نویسنده از خیابان انقلاب آن سالها چنان زنده و دستیافتنیست که اگر امروز هم در حال قدم زدن در آن خیابان، لحظهای به خیالت مجال تجسم بدهی، تمام آن فریادها، کتابها و آدمها را خواهی شنید و خواهی دید.
شخصیتهای قصه ملموس و واقعیاند، حتی اگر خودشان بگویند از خیال نویسنده آمدهاند تا کار قصه را پیش ببرند. چه آن زن صورتسوخته که از تاریکی میترسد، چه آن رانندهی کامیون تقلبی که پای چپش میلنگد و دو دندانش خرد شده. و همچنین آن سه زن همخانه، همگی هویت و پیشینهای دارند که در جامعهی امروز، بهسادگی قابل شناخت هستند.
▪️اگر تاکنون این کتاب را نخواندهاید، در خواندنش شک نکنید. رمانی با حجم متوسط و سرشار از کششهای جورواجور که در همان حال که داستان شخصیت اصلی را روایت میکند، بخشی از تاریخ روزگار ما را هم به تصویر میکشد.
برای خرید کتاب "کولی کنار آتش"، روی لینک زیر کلیک کنید👇👇
http://yon.ir/iCWfB@ketabnoosh1