⭕️ مصلحت و مَصلحت
🔹 قصد این نیست که در اینجا سخنرانی ایراد بکنیم. همه جا میتوان سخنرانی کرد؛ قصد این است که ما به عنوان یک عده رفیق و همکار و دوست و کسانی که در طول سالیان متمادی با هم بودهاید و با هم بودهایم...، این جمع با هم باشند.
🔹 یکی از چیزهایی که لازم است، «عدالت اجتماعی» است. بدون تأمین عدالت اجتماعی، جامعهی ما اسلامی نخواهد بود. اگر کسی تصور کند که ممکن است دین الهی و واقعی - نه فقط دین اسلام - تحقق پیدا کند، ولی در آن عدل اجتماعی به معنای صحیح و وسیع آن تحقق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه میکند.
🔹 کار دیگری که باید انجام دهیم، این است که صحنهی جامعه را از سه دشمن بزرگ، یعنی فقر و ناامنی و بیسوادی پاک کنیم... ناامنی در یک کشور - چه ناامنی قضایی و چه ناامنی شغلی و مدنی - برخلاف توصیهی اسلام است و یک ضد ارزش میباشد. باید برای تأمین آن کار شود. بیسوادی و فقر هم همینگونه است.
🔹 یکی دیگر از ارزشها این است که سیاست خارجی ما به سه اصل عزت و حکمت و رعایت تقیه - در آن مواردی که باید تقیه کرد - متکی باشد.
🔹 معنای عزت این است که جامعه و نظام اسلامی، در هیچیک از برخوردهای بینالمللی خود، نباید طوری حرکت کند که منتهی به ذلیل شدن اسلام و مسلمین شود. البته، ذلیل شدن غیر از ضعیف بودن است. ممکن است کسی ضعیف باشد، اما ذلیل نباشد. بین این دو تفاوت است. کارآمدان این کارها، میتوانند خوب بفهمند.
🔹 حکمت، یعنی نظام اسلامی حکیمانه کار کند و از روی احساسات و بیتوجه به منافع و شرایط لازم و بهرههایی که ما باید از رابطه با دنیا بگیریم، حرکت نکند. دید باید کاملاً حکیمانه و پخته باشد. ای بسا ما با یک دشمن که در نهایت هم برخورد داریم، الان بایستی بنشینیم با او طرح دوستی بریزیم. این، حکمت است. خیال نکنید اینها از اسلام نیست؛ نخیر...
🔹 [در ادامۀ این بحث دو مثال مذاکرۀ پیامبر با یهودیان اطراف مدینه و صلح حدیبیه طرح میشود]
🔹 وقتی از حکمت صحبت میکنیم، یعنی رعایت مصلحت جمهوری اسلامی و ملاحظهی تمام استفادههایی که این نظام میتواند از ارتباط با آن دولتها ببرد. باید بر این اساس حرکت کنیم.
🔹وقتی تقیه میکردیم، معنایش این بود که ضربهی شمشیر را بر پیکر نحس دشمن وارد میکردیم؛ اما طوری که او نه شمشیر و نه دستی که شمشیر را گرفته و نه بلند کردن و نه فرود آمدن آنرا ببیند و بفهمد، بلکه فقط دردش را احساس کند. تقیه، این بود... در حال حاضر، استکبار جهانی دارای قدرتی است و شما هم مقاصدی دارید و میخواهید کارهایی انجام دهید. هیچ لزومی ندارد که هرکسی دایم از تریبونها اعلام کند
🔹 بعضی از برادران، در جاهایی خیال میکنند فقط خودشان هستند و به همین خاطر، مطالب و اهداف و آرزوهایی را به زبان میآورند و میگویند که دشمن از آن سوء استفاده میکند. ما از اینگونه حرفها داشتیم. شما باید مراقب باشید که بهانه به دست دشمن ندهید. الان دنیا، دنیای مهمی است. در این خصوص، وزارت خارجه و کسانی که با سیاست خارجی سروکار دارند و مجلس و بقیهی اجزای دولت و بعضی از ائمهی جمعه، در درجهی اول اهمیت قرار دارند. پس، مسألهی «تقیه» بسیار مهم است که باید در کار سیاست خارجی به آن توجه کنیم.
🔹 من فقط میخواهم بگویم که طراحی و اتقان و سرعت دادن به برنامه و پیروی از آن، باید ارزش بشود. اگر روزی کسی خود را مأمور میدانست که به اجتهاد خودش عمل کند، این دیگر بایستی تمام بشود و از بین برود. اجتهاد و تشخیص و فهم شخصی، باید در چارچوب برنامه - و نه بیرون از برنامه - باشد. این کار باید یک ارزش تلقی بشود و تخلف از برنامه، ضد ارزش محسوب گردد.
ـــــــــــــــــــــ
🔸 آنچه آمد بخشهایی از اوّلین سخنرانی رهبری در جمع مسئولین و کارگزاران نظام در ۹ بهمن ۶۸ میباشد. متن این سخنان به خوبی بیانگر سیاستهای کلان نظام است.
🔸در عرصۀ داخلی، امنیت و اطاعتِ بیاجتهاد از برنامههای کلان، محوریت دارد. و دربارۀ فقر هم اشاره دارند که مدل رفع فقر مهم است.
🔸در عرصۀ خارجی عناوین عزت، حکمت و تقیه به عنوان محور گفته میشود. عزت که تنها همان چند جملۀ کوتاه با تاکید رمزگشایی نشده بر تفاوت ذلت و ضعف است. بخش عمدهای از متن سخنان پیرامون حکمت و تقیه است. تعبیر از حکمت به وضوح و صراحت، محوریت داشتن مصلحت است. و جالب آنکه تقیه نیز به معنای حفظ مصلحت و نگفتن همۀ حرفها و ممانعت از تنش بوده است. در واقع با آنکه برای سیاست خارجی سه واژه طرح شده است، اَمّا تنها مصلحت و عدم تنش خارجی، محور سیاست خارجی شمرده شده است.
@khomeynist
▫️متن کامل سخنان: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2259
🔹 قصد این نیست که در اینجا سخنرانی ایراد بکنیم. همه جا میتوان سخنرانی کرد؛ قصد این است که ما به عنوان یک عده رفیق و همکار و دوست و کسانی که در طول سالیان متمادی با هم بودهاید و با هم بودهایم...، این جمع با هم باشند.
🔹 یکی از چیزهایی که لازم است، «عدالت اجتماعی» است. بدون تأمین عدالت اجتماعی، جامعهی ما اسلامی نخواهد بود. اگر کسی تصور کند که ممکن است دین الهی و واقعی - نه فقط دین اسلام - تحقق پیدا کند، ولی در آن عدل اجتماعی به معنای صحیح و وسیع آن تحقق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه میکند.
🔹 کار دیگری که باید انجام دهیم، این است که صحنهی جامعه را از سه دشمن بزرگ، یعنی فقر و ناامنی و بیسوادی پاک کنیم... ناامنی در یک کشور - چه ناامنی قضایی و چه ناامنی شغلی و مدنی - برخلاف توصیهی اسلام است و یک ضد ارزش میباشد. باید برای تأمین آن کار شود. بیسوادی و فقر هم همینگونه است.
🔹 یکی دیگر از ارزشها این است که سیاست خارجی ما به سه اصل عزت و حکمت و رعایت تقیه - در آن مواردی که باید تقیه کرد - متکی باشد.
🔹 معنای عزت این است که جامعه و نظام اسلامی، در هیچیک از برخوردهای بینالمللی خود، نباید طوری حرکت کند که منتهی به ذلیل شدن اسلام و مسلمین شود. البته، ذلیل شدن غیر از ضعیف بودن است. ممکن است کسی ضعیف باشد، اما ذلیل نباشد. بین این دو تفاوت است. کارآمدان این کارها، میتوانند خوب بفهمند.
🔹 حکمت، یعنی نظام اسلامی حکیمانه کار کند و از روی احساسات و بیتوجه به منافع و شرایط لازم و بهرههایی که ما باید از رابطه با دنیا بگیریم، حرکت نکند. دید باید کاملاً حکیمانه و پخته باشد. ای بسا ما با یک دشمن که در نهایت هم برخورد داریم، الان بایستی بنشینیم با او طرح دوستی بریزیم. این، حکمت است. خیال نکنید اینها از اسلام نیست؛ نخیر...
🔹 [در ادامۀ این بحث دو مثال مذاکرۀ پیامبر با یهودیان اطراف مدینه و صلح حدیبیه طرح میشود]
🔹 وقتی از حکمت صحبت میکنیم، یعنی رعایت مصلحت جمهوری اسلامی و ملاحظهی تمام استفادههایی که این نظام میتواند از ارتباط با آن دولتها ببرد. باید بر این اساس حرکت کنیم.
🔹وقتی تقیه میکردیم، معنایش این بود که ضربهی شمشیر را بر پیکر نحس دشمن وارد میکردیم؛ اما طوری که او نه شمشیر و نه دستی که شمشیر را گرفته و نه بلند کردن و نه فرود آمدن آنرا ببیند و بفهمد، بلکه فقط دردش را احساس کند. تقیه، این بود... در حال حاضر، استکبار جهانی دارای قدرتی است و شما هم مقاصدی دارید و میخواهید کارهایی انجام دهید. هیچ لزومی ندارد که هرکسی دایم از تریبونها اعلام کند
🔹 بعضی از برادران، در جاهایی خیال میکنند فقط خودشان هستند و به همین خاطر، مطالب و اهداف و آرزوهایی را به زبان میآورند و میگویند که دشمن از آن سوء استفاده میکند. ما از اینگونه حرفها داشتیم. شما باید مراقب باشید که بهانه به دست دشمن ندهید. الان دنیا، دنیای مهمی است. در این خصوص، وزارت خارجه و کسانی که با سیاست خارجی سروکار دارند و مجلس و بقیهی اجزای دولت و بعضی از ائمهی جمعه، در درجهی اول اهمیت قرار دارند. پس، مسألهی «تقیه» بسیار مهم است که باید در کار سیاست خارجی به آن توجه کنیم.
🔹 من فقط میخواهم بگویم که طراحی و اتقان و سرعت دادن به برنامه و پیروی از آن، باید ارزش بشود. اگر روزی کسی خود را مأمور میدانست که به اجتهاد خودش عمل کند، این دیگر بایستی تمام بشود و از بین برود. اجتهاد و تشخیص و فهم شخصی، باید در چارچوب برنامه - و نه بیرون از برنامه - باشد. این کار باید یک ارزش تلقی بشود و تخلف از برنامه، ضد ارزش محسوب گردد.
ـــــــــــــــــــــ
🔸 آنچه آمد بخشهایی از اوّلین سخنرانی رهبری در جمع مسئولین و کارگزاران نظام در ۹ بهمن ۶۸ میباشد. متن این سخنان به خوبی بیانگر سیاستهای کلان نظام است.
🔸در عرصۀ داخلی، امنیت و اطاعتِ بیاجتهاد از برنامههای کلان، محوریت دارد. و دربارۀ فقر هم اشاره دارند که مدل رفع فقر مهم است.
🔸در عرصۀ خارجی عناوین عزت، حکمت و تقیه به عنوان محور گفته میشود. عزت که تنها همان چند جملۀ کوتاه با تاکید رمزگشایی نشده بر تفاوت ذلت و ضعف است. بخش عمدهای از متن سخنان پیرامون حکمت و تقیه است. تعبیر از حکمت به وضوح و صراحت، محوریت داشتن مصلحت است. و جالب آنکه تقیه نیز به معنای حفظ مصلحت و نگفتن همۀ حرفها و ممانعت از تنش بوده است. در واقع با آنکه برای سیاست خارجی سه واژه طرح شده است، اَمّا تنها مصلحت و عدم تنش خارجی، محور سیاست خارجی شمرده شده است.
@khomeynist
▫️متن کامل سخنان: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2259