💢 عدالت خوب است، اَمّا همچنان ذیل اَمنیت و ثبات
صحبتهای رهبری در اولین جلسه با هیئت دولت نهم را منتشر کرده بود؛ و طبق سُنّت دیرین آن را پیشبینی رهبر فرزانه از انحرافاتِ آتی احمدینژاد دانسته بود که ایشان در ناصیه این جریان میدیدند و برادرانه توصیه میکردند؛ فارغ از نظر ما دربارۀ صحت یا اشکال این روایت، باید پرسید این چگونه تقریری از ماجراست؟ چنین فهمی، بدون مواجهۀ معرفتی-تاریخی با سخنان رهبری، و به ویژه با سیاستزدایی از آن، حرفهای ایشان را حکمت و فرزانگی از جنس الهامات الهی میبیند که بر زبان رهبری جاری میشود. طبعا نه نظرات یک مَرد سیاسی و صاحب اندیشۀ سیاسی.
اَمّا آیا آن دیدار و آن سخنان را فقط به همین صورت میتوان تقریر کرد؟ این دیدار در چه شرایط سیاسی اجتماعی صورت میگیرد؟ رهبری به دنبال چه فعالیت سیاسی هستند؟ سخنان ایشان در حال هدایت دولت و مفھوم عدالت به کدام سمت بود؟
دولتی بر سر کار آمده است که رهبری آن گزینه را بهترین گزینه برای ریاستجمهوری نمیدانستند(اقوال قوی مبنی بر تمایل و فعال کردن ظرفیتها برای ریاستجمهوری آقای قالیباف)، از سوی دیگر این گزینه بر خلاف تصوّرات با در دست گرفتن برخی شعارهای انقلاب (عدالت، مبارزه با فقر، فساد و تبعیض) مورد استقبال مردمی قرار گرفته است به رغم هجمۀ کامل نخبگان و مسئولین کشور، مرکزیت قرار گرفتن عدالت از سویی گفتمانی بود که رهبری در تقابل با جریان سیاسی دوم خرداد، به آن تکیه کرده بود، از سویی کارنامۀ ۱۶ سالۀ نظام (در آن زمان) در تحقق آن، برآوردی منفی داشت، از سوی دیگر جدی شدن چنین رویکردی میتوانست در تضاد با رویکردهای کلان برای حفظ ثبات و امنیت باشد.
در این شرایط رهبری مفاهیم و واژگان طرح شده توسط رئیسجمهور را اتخاذ کرده، و ذیل نگاههای خودشان باز تعریف میکنند و نکاتی اصلاحی متناسب با آن بیان میدارند. یعنی مفاهیمی از پارادایمی دیگر را که دارای معنای متفاوت، جایگاه و اهمیت متفاوت هستند، در نظام فکری خود و راهبردهای کلان کشور، بازآرایی میکنند. این رویهای بوده است که با مفاهیمی مثل آزادی (دولت خاتمی) و اعتدال (دولت روحانی) نیز کردهاند. یعنی آن چه رئیسجمهور از واژگان و مفاهیم مرتبط مراد کرده است، هم در نظام نظری و هم در سیاستهای کلان و حتّی مصادیق روزمره، متفاوت با آن چیزی است که رهبری باز تعریف میکند.
این اِتّفاقی است که با واژۀ عدالت هم رُخ داد. در واقع درست است که از واژگان و مفاهیم مشترکی سخن گفته شده است، اَمّا در پارادایمهای مختلف معنا، اهمیّت و جایگاه کاملاً متفاوتی یافته است. طبعاً نکاتی که رهبری برای حدود و ثغور، معنا و شیوۀ پیگیری عدالت در نظام، در این جلسۀ هیئت دولت گفته شده است، همان نکات و ملاحظاتی است که از ابتدای رهبریشان اعمال کرده بودند. در واقع در این جلسه رهبری از رئیسجمهور میخواهد به عدالت به همان معنی، به همان اندازه، و به همان شیوهای بپردازد که پیش از ایشان، نظام میپرداخته است؛ یعنی مفهوم عدالت را از جایگاه اعتراض شدید به وَضع نظام، بدل به مٶلفهای عرفی جهت کارآمدی نظام کند.
طبیعی است که در این شرایط تضاد و تقابل در همان لحظههای نخستین وجود داشته است. و اکنون هر چند شفافتر شده است، اما حاصل امروز یا ناشی از تغییر بنیادین از گذشته نیست که تعبیر به پیشبینی بشود. همان موقع وجود داشت و خود نیروهای اصلی دو طرف اگر چه نه به تفصیل، اَمّا خوب متوجّه تمایزات شدید مسیرهایی که معتقد بودند، باید طی بشود، بودند. و البته مانند امروز، همان موقع هم بدنۀ نیروهای سیاسی آجتماعی موسوم به اصولگرا یا حزباللهی، این تفاوتهای مهم و گسترده را نمیفهمیدند. هر چند پیچیدگیها، اشتراک ادبیات، شباهتهای تعابیر، عدم دقت و پرداخت محتوایی و عدم صراحتها، کار را برای تشخیص به موقع دچار مشکل میکرد، اَمّا دلیل مهمتر را باید در این جستجو کرد که این بدنۀ اجتماعی به واقع دنبال فهم نظام فکری و عملی رهبری نیستند و بیشتر دلباختۀ تصویر اسطورۀ آسمانی، غیر بشری و غیر قابل دسترس از ایشان هستند. چنین تصویری دنیای رامتر، بیزحمت و بیتنشتری را به همراه میآورد.
@khomeynist
▫️اولین دیدار با هیئت دولت نهم، ۸ شهریور ۹۶، متن کامل سخنان: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3304
صحبتهای رهبری در اولین جلسه با هیئت دولت نهم را منتشر کرده بود؛ و طبق سُنّت دیرین آن را پیشبینی رهبر فرزانه از انحرافاتِ آتی احمدینژاد دانسته بود که ایشان در ناصیه این جریان میدیدند و برادرانه توصیه میکردند؛ فارغ از نظر ما دربارۀ صحت یا اشکال این روایت، باید پرسید این چگونه تقریری از ماجراست؟ چنین فهمی، بدون مواجهۀ معرفتی-تاریخی با سخنان رهبری، و به ویژه با سیاستزدایی از آن، حرفهای ایشان را حکمت و فرزانگی از جنس الهامات الهی میبیند که بر زبان رهبری جاری میشود. طبعا نه نظرات یک مَرد سیاسی و صاحب اندیشۀ سیاسی.
اَمّا آیا آن دیدار و آن سخنان را فقط به همین صورت میتوان تقریر کرد؟ این دیدار در چه شرایط سیاسی اجتماعی صورت میگیرد؟ رهبری به دنبال چه فعالیت سیاسی هستند؟ سخنان ایشان در حال هدایت دولت و مفھوم عدالت به کدام سمت بود؟
دولتی بر سر کار آمده است که رهبری آن گزینه را بهترین گزینه برای ریاستجمهوری نمیدانستند(اقوال قوی مبنی بر تمایل و فعال کردن ظرفیتها برای ریاستجمهوری آقای قالیباف)، از سوی دیگر این گزینه بر خلاف تصوّرات با در دست گرفتن برخی شعارهای انقلاب (عدالت، مبارزه با فقر، فساد و تبعیض) مورد استقبال مردمی قرار گرفته است به رغم هجمۀ کامل نخبگان و مسئولین کشور، مرکزیت قرار گرفتن عدالت از سویی گفتمانی بود که رهبری در تقابل با جریان سیاسی دوم خرداد، به آن تکیه کرده بود، از سویی کارنامۀ ۱۶ سالۀ نظام (در آن زمان) در تحقق آن، برآوردی منفی داشت، از سوی دیگر جدی شدن چنین رویکردی میتوانست در تضاد با رویکردهای کلان برای حفظ ثبات و امنیت باشد.
در این شرایط رهبری مفاهیم و واژگان طرح شده توسط رئیسجمهور را اتخاذ کرده، و ذیل نگاههای خودشان باز تعریف میکنند و نکاتی اصلاحی متناسب با آن بیان میدارند. یعنی مفاهیمی از پارادایمی دیگر را که دارای معنای متفاوت، جایگاه و اهمیت متفاوت هستند، در نظام فکری خود و راهبردهای کلان کشور، بازآرایی میکنند. این رویهای بوده است که با مفاهیمی مثل آزادی (دولت خاتمی) و اعتدال (دولت روحانی) نیز کردهاند. یعنی آن چه رئیسجمهور از واژگان و مفاهیم مرتبط مراد کرده است، هم در نظام نظری و هم در سیاستهای کلان و حتّی مصادیق روزمره، متفاوت با آن چیزی است که رهبری باز تعریف میکند.
این اِتّفاقی است که با واژۀ عدالت هم رُخ داد. در واقع درست است که از واژگان و مفاهیم مشترکی سخن گفته شده است، اَمّا در پارادایمهای مختلف معنا، اهمیّت و جایگاه کاملاً متفاوتی یافته است. طبعاً نکاتی که رهبری برای حدود و ثغور، معنا و شیوۀ پیگیری عدالت در نظام، در این جلسۀ هیئت دولت گفته شده است، همان نکات و ملاحظاتی است که از ابتدای رهبریشان اعمال کرده بودند. در واقع در این جلسه رهبری از رئیسجمهور میخواهد به عدالت به همان معنی، به همان اندازه، و به همان شیوهای بپردازد که پیش از ایشان، نظام میپرداخته است؛ یعنی مفهوم عدالت را از جایگاه اعتراض شدید به وَضع نظام، بدل به مٶلفهای عرفی جهت کارآمدی نظام کند.
طبیعی است که در این شرایط تضاد و تقابل در همان لحظههای نخستین وجود داشته است. و اکنون هر چند شفافتر شده است، اما حاصل امروز یا ناشی از تغییر بنیادین از گذشته نیست که تعبیر به پیشبینی بشود. همان موقع وجود داشت و خود نیروهای اصلی دو طرف اگر چه نه به تفصیل، اَمّا خوب متوجّه تمایزات شدید مسیرهایی که معتقد بودند، باید طی بشود، بودند. و البته مانند امروز، همان موقع هم بدنۀ نیروهای سیاسی آجتماعی موسوم به اصولگرا یا حزباللهی، این تفاوتهای مهم و گسترده را نمیفهمیدند. هر چند پیچیدگیها، اشتراک ادبیات، شباهتهای تعابیر، عدم دقت و پرداخت محتوایی و عدم صراحتها، کار را برای تشخیص به موقع دچار مشکل میکرد، اَمّا دلیل مهمتر را باید در این جستجو کرد که این بدنۀ اجتماعی به واقع دنبال فهم نظام فکری و عملی رهبری نیستند و بیشتر دلباختۀ تصویر اسطورۀ آسمانی، غیر بشری و غیر قابل دسترس از ایشان هستند. چنین تصویری دنیای رامتر، بیزحمت و بیتنشتری را به همراه میآورد.
@khomeynist
▫️اولین دیدار با هیئت دولت نهم، ۸ شهریور ۹۶، متن کامل سخنان: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3304