با اجازه از حضرت حافظ
الا یا اَیُها ساقی اَدِرکاساً وَناوِلها
که آید گشت ارشاد و زند آتش به محفل ها
به چشم خواهری حتی به هر کس دیده افکندم
به ضرب چکمه و باتوم چه خون افتاد در دل ها
منِ مسکین مستاجر چه امن عیش چون هر دم
خبر می آورند از قیمت بالای منزل ها
همه حالم ز بی بیکاری به بیماری کشید آخر
گرفتم مدرک اما مانده ام دور از مشاغل ها
مشاغل که خودش جمع است ای شاعر نمی دانی
زنقد تند نقادان کم آوردند فلفل ها
چو وامی گُنده می خواهی نباشی غافل از رشوه
که جان بر لب شدند از اَخذ چِندر غاز غافل ها
شبی تاریک و بیم از قسط و آن چک های برگشتی
کجا دانند حال ما، غریقان تراول ها
ازین ترسم بمیرم زیر اقساط بد بانکی
که اینجا خونبها از کشته می گیرند قاتل ها
#حسن_عارفی_مهر
#نشست_هفتگی_شعر_و_ترانه_خراسان
#جلسه_سوم
#19تیر97
@khorasanpoem
الا یا اَیُها ساقی اَدِرکاساً وَناوِلها
که آید گشت ارشاد و زند آتش به محفل ها
به چشم خواهری حتی به هر کس دیده افکندم
به ضرب چکمه و باتوم چه خون افتاد در دل ها
منِ مسکین مستاجر چه امن عیش چون هر دم
خبر می آورند از قیمت بالای منزل ها
همه حالم ز بی بیکاری به بیماری کشید آخر
گرفتم مدرک اما مانده ام دور از مشاغل ها
مشاغل که خودش جمع است ای شاعر نمی دانی
زنقد تند نقادان کم آوردند فلفل ها
چو وامی گُنده می خواهی نباشی غافل از رشوه
که جان بر لب شدند از اَخذ چِندر غاز غافل ها
شبی تاریک و بیم از قسط و آن چک های برگشتی
کجا دانند حال ما، غریقان تراول ها
ازین ترسم بمیرم زیر اقساط بد بانکی
که اینجا خونبها از کشته می گیرند قاتل ها
#حسن_عارفی_مهر
#نشست_هفتگی_شعر_و_ترانه_خراسان
#جلسه_سوم
#19تیر97
@khorasanpoem