Alex and I 30


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


محتویات:خاطراتِ عاشقانه ی مغز مریضم+مقداری چصناله،گاها حرفِ حساب هم پیدا میشه
https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-6KB4WkSEzC :دلبر
https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-nAI5z92JYQ :سامان
اگه سوالی داشتین:
https://www.google.com

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


دلمون تنگه. تو بیا. مگه نگفتی سر می‌زنی؟ پاییز کش میاد تا می‌تونه.
خیلی تنگه. با این‌که حتی زمستونم نیست. من دیوونه‌م؛ درست! اما من نکردم. نفهمیدم چی شد به‌خدا. خیلی فکر می‌کنیم مگه ما چی‌کار کردیم که می‌گن دیوونه‌س. قیافه‌مون شبیه پدرزن ونگوک شده: دستان زیر چانه، با کلاه، نگاه غم‌آلود. بیا گل‌خونه کن، ایام سرده وسط این‌همه برگِ خزون زده... یادمون رفته دیگه اون های‌وُهوی و نعره‌ مستانه‌مون. چند وقتیه دیگه کسی دندونامون رو ندیده. قدیما بیش‌از این اندیشه‌ عشاق می‌کردی. چند وقتیه خسیس شدی. یه‌هو شدی. رفتی دیگه سر نزدی. انگار یادت ما رو رفته باشه. ما اما هنوزم از یادت کم نکردیم. نباش خسیس، تو بیا. من دیوونه‌م؛ درست. ولی مگه تو هم دیوونه نبودی؟ مگه همیشه سر نمی‌زدی؟ ما هنوزم خیال‌مون جمعه، آخه قرارمون همینه. می‌زنه بارونا عاقبت. نگرانی این‌همه نیم‌روز ِ تفته می‌گذره. امید داریم. گیریم ته دل‌مون گاهی یه‌ذره هول می‌کنیم: نکنه به‌عمرمون قد نده. هی می‌خوایم بگیم: بابا نکن هدر، تو بیا. آخرش که میای، حتا روزی که ما دیگه نباشیم. خب حالا زودتر بیا. نگا، به‌خدا شاید دیگه هرگز چیزی نسرودیما. دیروقتیه نشستیم منتظر اومدنت. بیم است کاو یه‌هو دیگه برنخیزد از رخوت بدن. بیا او را صدا بزن. واسه ما زشته این‌همه لابه‌ و التماس. جلو دیوونه‌ها کلی پُز دادیم. گفتیم میای. زمین نمی‌ندازی‌مون. دیروقتیه موندیم رو زمین. کجا پیدات کنیم؟ یه‌بارم تو بیا، بی‌که ما بگردیم. جان ما ممکنه درفزاید، اما از حسن شما کم نمی‌شه. باشه، بگو من دیوونه‌م. اصن کی خواست عادی باشه؟ هیچ‌وقت. حیفه آخه این‌همه دور. کی گفته دور؟ تنگه دل‌مون. تو بیا. چشم‌مون چند وقتیه به دره؛ اگه بدونی.

#نامه‌_های_زیر_سنگ
@konichivaaaaa


همه اش که نباید ترسید، راه که بیفتیم، ترسمان میریزد.
#کتاب ماهی سیاه کوچولو


@konichivaaaaa


Forward from: بیرون از سیاره زمین
این پیامو فوروارد کنید چنلتون
منم ازتون فور میکنم
رندوم برای سه تا کانال نقاشی میکشم🌊✨
(فقط اگه میخواید جزو کانالایی که نقاشی میگیرن باشید پاک نکنید پیامو بتونم ببینم)
ظرفیت:30


Forward from: WiFi
اَعوذُ بالله مِن شَرِّ نبودنت.


Forward from: ABRA☁️✨
‏وقتی یه نفر بهتون احترام میذاره و روی خوشی نشون میده منظورش اینه که من انسانم و فکر میکنم تو هم انسانی
نه اینکه من احمق و ساده ام تو هم بیا سوارم شو


_ چرا سرگردونی؟
- سرگردون؟ خیره شدم.
_ به چی؟
- خیره‌م. نگو هیچی.
_ باشه نمی‌گم. هنوز نگات نکرده؟
- می‌کنه. وایسا همین‌جا.
_ جمشید جانم، تو چرا این‌قد دیوونه‌ای؟ نمی‌کنه بابا.
- این بود هیچی نگفتن‌ات؟ می‌گم می‌کنه دیگه. باید صبر کنی.
_ صبر می‌کنیم خب. تا کی حالا؟
- معلوم نمی‌کنه؛ بعضیا زود، بعضیا یه‌عمر طول می‌دن تا نگات کنن. اما همه بالاخره نگا می‌کنن. _یعنی می‌گی یه‌عمر وایسیم این‌جا؟
- نه بابا، الاناس دیگه نگا کنه.
_حالا گناه من چیه باید یه‌عمر وایسم؟
- گناه نیست، دوستمی. مال تو هم بود من وامیسّادم.
_ مال من که اصن یادم نیس کِی بود، کی بود
- بعد به من می‌گی دیوونه.
_حبیب حالا خودمونیم.
- خودمونیم، ولی در عین‌حال دلبرم هست. اونم بگو!
_همون. این‌که گاهی نگات می‌کنه بالاخره. این‌جا معطل چی وایسادی؟
- نه. کی نگا می‌کنه؟
_باو تو راهرو، سلام وُ احوال‌پرسی، وقت ناهاری، هواخوری، هفته‌ای یه‌بار یه نگاهی می‌کنه. خودم دیدم.
- آها اونا رو می‌گی؟
_ آره، اونا.
- من اونا رو نمی‌گم.
_ ینی تا کی باید وایسیم پَ؟
- بهش گفتم می‌شه بنگری؟ گفت بفرما. گفتم نه از اونا که بقیه رو می‌نگری نه، می‌شه دلبرانه بنگری؟ گفت برو بابا. رفت با یارو جدیدیه.
_ از کی این‌جا وایسادی؟
- صپّ زود.
_ حالا اومدیم وُ نکرد.
- می‌کنه. وایسم می‌کنه. امید داریم.
_حالا که سخت داره یارو جدیدیه رو می‌نگره.
- خب یه‌هو دیدی وسطش خواست این‌جا رو بنگره، باس باشیم دیگه.
_ اگه بنگره هم باز از اوناست.
- اونا هم خوبه. اما شایدم خوبش کرد. دلبرانه‌ش کرد.
_ واسه همینه سرگردونی؟
- می‌گم خیره شدم. نگو هیچی یه‌دیقه.
_ کی می‌ریم سرگردون؟
- حرف مفت نزن. حالم خوبه.
_حالا اگه یه‌هو کرد چی؟ اگه دلبرانه نگریست چی؟ نقشه‌ت چیه؟
- یه‌دیقه این‌جا هفت‌آسمانُ می‌درم برمی‌گردم.
_ آخ آخ بعدش‌م دوباره وامیسّیم؟
- جمشید جدیدیه داره می‌ره. نیگا.
_ کجا می‌ره؟
- نمی‌دونم. دارن خدافظی می‌کنن.
_ خدافظی نیست دیوونه. بیا این‌ور یه‌دیقه، نمی‌خواد نگا کنی.
- ایناها بابا، دارن روبوسی می‌کنن.
_ بیا. بیا بیشین این‌جا.
- سیگار داری؟
_ یه‌کم استراحت کن، بعد دوباره.
- آره از صبح یه‌لنگه‌پا وایسادم.
_ گفتم بهت.
- بابا جمشید بالاخره نیگام می‌کنه.
_کور بودی الان؟ ندیدی؟ باز هی نیگام می‌کنه، نیگام می‌کنه.
- چی رو ندیدم؟
_هیچی. می‌گم... آره به‌نظر منم بالاخره نیگا می‌کنه.
- پاشیم خب.
_حالا اینُ بکشیم، بعد.
- آخ آخ جمشید، رفت.
_کی رفت؟
- دلبر رفته بابا. نیست. دیدی گفتم.
_چی گفتی؟
- گفتم که یه‌هو نگا می‌کنه، من نباشم فک می‌کنه از صبح نبودم.
_حبیب بیا بشین، فکری نمی‌کنه.
- می‌کنه.
_جون هردومون، اصن هیچ‌فکری نمی‌کنه.
- می‌کنه.سیگار داری؟
_اگه می‌کرد، دیگه کرده بود تا الان.
- بابا بعضیا بیش‌تر طول می‌دن. تقصیر تو شد.
_دیوونه‌ایا.
- بس که نمی‌نگره.
_ خب خسته شو.
- خسته‌شم بشم عین تو؟ که یادت نمی‌آد.
_ آخه این‌طوری به چه‌درد می‌خوره؟
- به این درد که یادمه؛ صبح که پا می‌شم، تا شب یادمه.
_ حالا که رفته، بازم باید وایسیم؟
- تو برو من یه‌دیقه این‌جا چیز دارم.
_ سرگردونی؟
- سرگردون؟ خیره شدم به آفاق مغربی. تو چه می‌دونی؟؟
#تیمارستان_نوشت
@konichivaaaaa




Forward from: لََــََـََــیََمٖٖــٍ‌ـۘۘــوَِ🍋
فور کنید چنلاتون و بگراند چتتون رو بفرستید ببینیم🦦❤️‍🩹
ممبرام تو ناشناس بگراندشونو بفرستن لطفا


بین از دست دادن ونبودن یا فقدان فرق وجود دارد.به گمانم مثل این است که٬خوب٬قطاری روی خط بخارکنان پیش می رود.بار یکی از واگنها ناپدید می شود.واگنی که بارش خالی است-این یعنی فقدان.وقتی کل واگن ناپدید بشود٬یعنی نبودن.

#کتاب کافکادرکرانه


@konichivaaaaa


نه می‌توانیم بمیریم، نه می‌توانیم زندگی کنیم.
نه می‌توانیم همدیگر را ببینیم نه می‌توانیم همدیگر را ترک کنیم.
به تنگنای عجیبی افتاده‌ایم!

#کتاب گوشه نشینانان آلتونا




@konichivaaaaa


_الو سلیمان خودتی؟
-جانم
_بده هدهد,اسبم

#آقاگرگه
@konichivaaaaa


این: میدونی آنا، آدم ها چندین دسته اَن. دسته ای که از تنهایی "فراری" اَن و تصمیم میگیرن که یکی رو دوست داشته باشن. دسته ی دوم نمی تونن از تنهایی فرار کنن و از طرف یکی دوست داشته میشن. و دسته ی سوم ...
اون(با لبخند): و دسته ی سوم چی ...؟!
این: اونا تو هیچ دسته ای نیستن. میدونی آنا، اونا واقعا "تنها"ن



@konichivaaaaa


- سامان ته شیربرنج رو میخوری یا بریزم دور؟
- سامان این نصفه ساندویچ رو میخوری یا بندازم بره؟
- سامان این نارنگیا رو نخوری کپک میزنه باید بریزم دور
- سامان بیا ته این ماست رو بخور ظرفش رو میخوام، نریزم دور حیف بشه
- سامان ....
مادر محترم قشنگ من رو سطل آشغالی چیزی فرض کردن!
#سامانه
@konichivaaaaa


اومدم دم خونتون، خونه نبودی
بگو بگو، راست بگو بگو
با کی کجا رفته بودی؟

استاد شب‌پره، با بیان این مطلب که اومدم دم خونتون، با زبان شیرین سخن به شکوه گشاده، از وفاداری خویش گفته و با خونه نبودی، بی وفایی یار را به او گوشزد می‌کند. اما آنچه اساتید ادبیات را در این زمینه به شگفتی وا داشته است در مصرع بعد نمایان می‌شود. بگو بگو، سخن از بی‌قراریست، راست بگو بگو، سخن از بی‌اعتمادی و دوباره بی‌قراری عاشق است. فکرهای دیوانه کننده‌ای که عاشقان را در صحرای شوریدگی رها می‌کند، با کی؟ کجا رفته بودی...

شهرام، با بیان اعتمادزدگی در دنیای مدرن، در دوران گذر از سنت به مدرنیسم با بیان چنین الفاظی، در قالب اشعاری شاد، تضاد را برای دوست‌داران شعر و ادبیات به ارمغان می‌آورد.
#سامانه

@konichivaaaaa


روز بیست و پنجم:
اصلا دارمممم نمیتانم، این دوتا حرف ندارن،
عاشق صداشون شدمممم
مرسی که خواننده شدین😭😍
از این به بعد شاهد بارش آهنگاشون در تیمارستان خواهم بود.
خوشحالم که پیداشون کردمممممممممممممممم
#صد_روز_شادی
@konichivaaaaa


شازده کوچولو پرسید: "مُردن" یعنی چه؟
روباه گفت: بُگذار داستان ِ رفتنش را برایت تعریف کنم.
#آقاگرگه
@konichivaaaaa






گفت:دشمن دارى؟! خوبه...
دشمن داشتن معنيش اينه يه جايى توی زندگيت پاى يه چيزى وايستادى.

@konichivaaaaa


می دونم مُرده
فکر می‌کنی نمیدونم؟
ولی بازم می‌تونم دوسش داشته باشم، نمی‌تونم؟

فقط بابت این که یکی مُرده از دوس داشتنشq دَس نمی‌کشیم که مخصوصا وقتی از همه‌ی اونایی که زنده‌ن هزار بارم بهتره...


@konichivaaaaa

20 last posts shown.

2 064

subscribers
Channel statistics