روح من در گروِ زمزمهای شیرین است
من دگر نیستم ، ای خواب برو ، حلقه مزن
این سکوتی که ترا میطلبد نیست عمیق
وه که غافل شدهای از دل غوغایی من
میرسد نغمهای از دور به گوشم ، ای خواب
مکن ، این نغمهء جادو را خاموش مکن :
زلف ، چون دوش ، رها تا به سرِ دوش مکن
ای مه امروز پریشانترم از دوش مکن
#مهدی_اخوان_ثالث
من دگر نیستم ، ای خواب برو ، حلقه مزن
این سکوتی که ترا میطلبد نیست عمیق
وه که غافل شدهای از دل غوغایی من
میرسد نغمهای از دور به گوشم ، ای خواب
مکن ، این نغمهء جادو را خاموش مکن :
زلف ، چون دوش ، رها تا به سرِ دوش مکن
ای مه امروز پریشانترم از دوش مکن
#مهدی_اخوان_ثالث