31دسامبر2022
امروز یه دختربچه ی شیرین با دوتا ماماناش اومده بودن کتابفروشی، به یکیشون میگفت ماما و اون یکی رو مامانی صدا میکرد. ماما موهای فر صورتی تیره داشت و مامانی موهای بلند مشکی:) متوجه انزجار ادمای داخل مغازه بودم، وقتی دخترک اومد تا با من استیک نوتارو نگاه کنه، قدش به بالایی ها نمیرسید، گفت:
+خاله میشه اون خرسیارو ببینم؟
لبخند زدم و براش پایین اوردم:
_عین خودت کوچولو و کیوتن!
+مرسی خاله:) مامانی میگه توهم خیلی خوشگلی^^
_ینی به خوشگلی مامانی؟مامانی شما خیلی لطف داره:)
دیدم ماما باعجله اومد،
+ماما! خانم خوشگله، خیلی مهربونه:)
اروم دستشو گرفت
-ممنون که باهاش مهربون بودین:)
#البوم عکس
امروز یه دختربچه ی شیرین با دوتا ماماناش اومده بودن کتابفروشی، به یکیشون میگفت ماما و اون یکی رو مامانی صدا میکرد. ماما موهای فر صورتی تیره داشت و مامانی موهای بلند مشکی:) متوجه انزجار ادمای داخل مغازه بودم، وقتی دخترک اومد تا با من استیک نوتارو نگاه کنه، قدش به بالایی ها نمیرسید، گفت:
+خاله میشه اون خرسیارو ببینم؟
لبخند زدم و براش پایین اوردم:
_عین خودت کوچولو و کیوتن!
+مرسی خاله:) مامانی میگه توهم خیلی خوشگلی^^
_ینی به خوشگلی مامانی؟مامانی شما خیلی لطف داره:)
دیدم ماما باعجله اومد،
+ماما! خانم خوشگله، خیلی مهربونه:)
اروم دستشو گرفت
-ممنون که باهاش مهربون بودین:)
#البوم عکس