Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


مرداب انزوا
https://t.me/BiChatBot?start=sc-309628-WqNbat0

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Video is unavailable for watching
Show in Telegram


ولی دانشجو های رشته فیزیک>>>>>>


هندسه>>>>>>>فیزیک


Forward from: First Person Singular
خب پس-
این میشه اولین چالش دیلیم و امیدوارم که ایگنور نشم.
این پیامو تو دیلی‌های پابلکیتون فور کنین و من بهتون میگم که اگه تو یه مافیا/گَنگ بودین چه نقشی داشتین + یه کُوت ساده از کاراکتری که بهتون دادم
کلا هر چی فکر کردم ۱۲ تا نقش بیشتر نتونستم دربیارم سو ظرفیت همینه شرمنده :] چک کنین قبل فور کردن که ظرفیت داره یا نه.
یه header هم بهتون میدم -مرتبط با نقشتون نیست و بر اساس وایب دیلیتونه-
خلاصه که اره .. جوابا رو هم اینجا میذارم‌.


Forward from: First Person Singular


Forward from: First Person Singular
بیاین خیلی ریز و پنهان به این توافق برسیم‌ که لانگا و رکی = زندگی بعدی اَش و ایجی،‌ و قولِ 'my soul will always be with you' که به واقعیت پیوسته.
Cause dudes, this shit just makes me so happy and so sad at the same time.




I'm in love w u more than my fav song


I'm in love w u, more than my loneliness


Forward from: 𝐕.
Fill in the blank with the appropriate words:
I'm in love with you, More than ........
~~~
I'm in love with you
More than Summer and afternoons


چطور می‌تونه انقدر زیبا و بی‌نقص باشه؟


Forward from: @BiChatBot
https://t.me/lmbuw/690


ماه امشب>>>>>>


این جریان "احساس ناکافی بودن" تا کی قراره طول بکشه؟ خسته شدم




گفته بودم دوست دارم تا آخر ماه یه روز کامل رو تو کتابخونه بگذرونم؟
امروز انجامش دادم••
البته کل روز رو اونجا نبودم ولی همین چند ساعت خیلی بهم خوش گذشت
کلی در مورد مکتب‌های ادبی خوندن و تقریباً فهمیدم مقاله ای که باید بنویسم قراره چطوری باشه
صندلی های اونجا زیاد راحت نبودن و یکم خسته شدم
یه چند باری هم پام خورد به میز که توجه همه جلب شد
به علاوه اینکه آل‌استار پوشیده بودم و وقتی راه می‌رفتم قیژ قیژ می‌کرد (😂)
قشنگ خشم رو می‌شد از چشمای آدمای اونجا به وضوح دید
اون آقاهای پیرمرد با عینک ته استکانی هم اونجا نبودن که باهاشون صحبت کنم و غمم گین شد ولی در کل روز خوبی بود و خوش گذشت :دی


Forward from: 00:00
تنها چیزی که گوش هام می شنید نوت های موسیقی اون بود ، نمیدونم حتی کی بود ولی میتونستم حس کنم که اون خیلی شکسته ، قطعه ای که میزد رو خوب بلدم ! یادمه مادرم همیشه وقتی ناراحت بود می زد و باهاش میخوند صدای مخملی ای مادرم ، نمیدونم چرا حس میکنم دیگه قرار نیسست برام پیانو بزنه و نوازشم کنه ، قرار نیست یادم بده چطوری خودم و آروم کنم ! حس میکنم قراره ترکم کنه و از پیشم بره . اگه این اتفاق بیوفته پس من چرا باید زنده بمونم ؟ زنده بمونم که هر روز با صدای داد های گوش خراش پدرم بیدار شم که منو نفرین میکنه ؟ هر روز با نبود مادرم سر کنم ؟ هر روزم رو زیر بار کتک های پدرم شب کنم ؟ حتی لحظه ای فکر کردن بهش میترسونتم . همینجوری توی خودم جمع شده بودم که اهنگ قطع شد ، وقتی تموم شد حس کردم دوباره توی تاریکی افکارم غرق شدم . حس کردم باز تنهایی بهم هجوم آورده و این حس روح منو به کام مرگ می کشوند ! من این حال و نمیخوام این چیزی نیست که آرزوش و داشتم ، نفسم بالا نمیومد حس خفگی داشتم که گوشیم زنگ خورد . پدرم بود !


ur not going to take it alone lumi ...

#پیانیست_شرقی




من هنوز برای فشار روانی کنکور خیلی کوچَکم


Forward from: My empty soul
تنت
ترکیب فلسفه و شراب است
لذت همزمانِ فهمیدن و فراموشی!
-روزبه سوهانی

20 last posts shown.

33

subscribers
Channel statistics