https://t.me/iyrobluena
Hoongjoong / empty soul
هونگ : نشستم گوشه اتاق، پاهامو جمع کردمُ سرمو گذاشتم رو زانوهام، دستمو حلقه کردم دور پام، به یه نقطه از زمین خیره شدم یه چند ساعتی به همون حالت موندم ما بین اون دقیقه ها اون ثانیه ها چند قطره ایم اشک ریختم ، بعدش به این فکر کردم چقدر راحت میشه از چشم یه آدم ، لابه لای اشکاش سرازیر بشی و در نهایت بیوفتی .
چقدر راحت بعضی از آدما از چشمم افتادن ......
From lucifer caffee♡
Hoongjoong / empty soul
هونگ : نشستم گوشه اتاق، پاهامو جمع کردمُ سرمو گذاشتم رو زانوهام، دستمو حلقه کردم دور پام، به یه نقطه از زمین خیره شدم یه چند ساعتی به همون حالت موندم ما بین اون دقیقه ها اون ثانیه ها چند قطره ایم اشک ریختم ، بعدش به این فکر کردم چقدر راحت میشه از چشم یه آدم ، لابه لای اشکاش سرازیر بشی و در نهایت بیوفتی .
چقدر راحت بعضی از آدما از چشمم افتادن ......
From lucifer caffee♡