« جهنم سفید »
بدون مقدمه شروع میکنم !!!
گاهی وقتا حس میکنم تو یه اتاق مربعی شکل که همه جاش سفید رنگ شده و بوی رنگ داره خفم میکنه گیر افتادم ؛ میتونم بی حوصلگیه نقاشو تو رنگ کردن دیوار حس کنم همه جا سفیده همون لحظه احساس تهوع بهم دست میده و بالا میارم . . . بوی گند فضای اتاق ، رنگ سفید و وضعیت موجود همه اینا بعلاوه تموم شدن اکسیژن داخل اتاق . . . شروع میکنم به مشت کوبیدن به دیوار اونقدر بدون امید مشت میزنم که پوسته دستم کنده میشه اولین غشا بعد پوستم روی دیوار کشیده میشه و دیوار خونی میشه حالا دیگه سفید نیست !! میرم تو گوشه ی اتاق میشینم و زانوهامو بغل میکنم و انتظار تموم شدن اکسیژن و میکشم . . . یک ساعت دو ساعت . . . کم کم داره تموم میشه ، به سختی میتونم نفس بکشم بالاخره وقت رهایی از این جهنم سفیده ؛ خوشحالم با خودم میخندم انگار قراره آزاد بشم
همین موقع است که از خواب پامیشمو این دفعه خودمو تو یه اتاق رنگی میبینم انگار این کابوس تمومی نداره ....
#مهدی_وثوقی
@mahdi_vosoughiii
بدون مقدمه شروع میکنم !!!
گاهی وقتا حس میکنم تو یه اتاق مربعی شکل که همه جاش سفید رنگ شده و بوی رنگ داره خفم میکنه گیر افتادم ؛ میتونم بی حوصلگیه نقاشو تو رنگ کردن دیوار حس کنم همه جا سفیده همون لحظه احساس تهوع بهم دست میده و بالا میارم . . . بوی گند فضای اتاق ، رنگ سفید و وضعیت موجود همه اینا بعلاوه تموم شدن اکسیژن داخل اتاق . . . شروع میکنم به مشت کوبیدن به دیوار اونقدر بدون امید مشت میزنم که پوسته دستم کنده میشه اولین غشا بعد پوستم روی دیوار کشیده میشه و دیوار خونی میشه حالا دیگه سفید نیست !! میرم تو گوشه ی اتاق میشینم و زانوهامو بغل میکنم و انتظار تموم شدن اکسیژن و میکشم . . . یک ساعت دو ساعت . . . کم کم داره تموم میشه ، به سختی میتونم نفس بکشم بالاخره وقت رهایی از این جهنم سفیده ؛ خوشحالم با خودم میخندم انگار قراره آزاد بشم
همین موقع است که از خواب پامیشمو این دفعه خودمو تو یه اتاق رنگی میبینم انگار این کابوس تمومی نداره ....
#مهدی_وثوقی
@mahdi_vosoughiii