#نکته_ها_ی_نگارشی
#یک_پیکرند_یا_یک_دیگرند_؟
بنیآدم اعضای "یکدیگرند"
که در آفرینش ز یک گوهرند
(گلستان، چاپ استاد یوسفی، ص۶۶)
دربارهٔ ارجحیتِ ضبط «یک پیکرند» یا
«یکدیگرند» در مصراع مشهورِ فوق تاکنون شماری از پژوهشگران سخن گفتهاند. بعضی محقّقان مانند استاد نفیسی، صفا، خطیب رهبر و خزائلی و... ضبط «یک پیکرند» را تأیید کرده و شماری دیگر همچون استاد مینُوی، یغمایی، یوسفی و... ضبط «یکدیگرند» را مرجّح دانستهاند.
باری، اگر ما پایبند به ضبط تمام دستنویسهای کهن و معتبر گلستان باشیم -که البته باید به آنها مادامی که غلط بودن آن ضبط محرز نیست، پایبند بود- پس ضبط غریبنمای «یکدیگرند» ضبط اصیل و درست خواهد بود.
استاد یوسفی دربارهٔ ضبط مذکور در تعلیقات گلستان سعدی چنین نوشته است: «اعضای یکدیگرند: چنین است در همهٔ نسخهها.» (همان، ص۲۶۴)
استاد یوسفی سپس دیدگاه استاد مینوی را آورده است:
«صحيح این شعر سعدی همین طورست: اعضای یک دیگرند... . مضمون از عبارات معروف عصر سعدی بوده و او جملهای را که زبانزد بوده است به قلم درآورده است. اصل آن در رسائل بولس طرسوسی، مروّج بزرگ مذهب عيسوی، آمده است که من ذیلاً به چند مورد آنها (از روی ترجمهٔ فارسی و عربی کتاب مقدس) اشاره میکنم: زیرا که همچنان که در یک بدن اعضای بسیار داریم و هر عضوی را یک کار نیست، همچنین ما که بسیاریم یک جسد هستیم اما فرداً فردِ اعضای یکدیگر - فإنّه كما في جسد واحد لنا اعضاء كثيرة و لكن ليس جميع الأعضاء لها عمل واحد، هكذا نحن الكثيرين، جسد واحد في المسيح و اعضاء بعضاً لبعض كلّ واحد لِلآخر... .
در رسالهٔ بولس به افسوسيان آمده است (باب 4، فقره ۲۵): لِهذا دروغ را ترک کرده هر کس با همسایهٔ خود راست بگوید، زیرا که ما اعضای یکدیگریم - لذلک اطرحوا عنكم الكذب و تكلموا بالصدق كل واحد مع قريبه لأنّنا بعضنا اعضاء البعض.»
در ادامه، استاد یوسفی نظر شادروان حبیب یغمایی در تأیید نظر مذکور میآورد:
در بیست سال قبل که با مرحوم فروغی کلّیات سعدی را برای تجدید چاپ آماده میکردیم نسخههای بسیار معتبر و قدیم که تاریخ کتابت آنها از ۷۱۷ و ۷۲۹ به بعد بود در اختیار داشتیم. در همهٔ این نسخهها... قطعهٔ معروف «بنیآدم اعضای یکدیگرند» به همین عبارت نوشته شده و تاکنون هیچ نسخهای از قدیم و جدید، خطی و چاپی به نظر اهل ادب نرسیده که به عبارتی جز این باشد. نکتهٔ دیگر این که در این جا کلمه «یکدیگرند» معنی عام دارد و اگر بهجای «یکدیگرند» فرض و تصوّر کنیم که «یک پیکرند» باید باشد (و چنین حقی نداریم) نه تنها مضمونی که در کمال بلندی است سقوط میکند بلکه لطف مصراع دوم هم که پیوستگی تمام به مصراع اوّل دارد از میان میرود. بنابراین جهات بر اهل ادب و طبع فرض است که این قطعهٔ معروف را همچنان که سعدی فرموده و از عصر او تاکنون در همهٔ نسخهها نقل و کتابت شده بدانند و بخوانند:
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند.
استاد یوسفی در پایان دیدگاه خویش را چنین بیان کرده است:
مصحِّح کتاب حاضر توجه سعدی را در درجهٔ اوّل به حدیث نبوی محتمل میداند¹ و بعد به گفتهٔ بولس. در عین حال، با در نظر گرفتن ضبط همهٔ نسخه های معتبر (که «اعضای یکدیگرند» میباشد و امکان تعبیر و تصرّفی شاعرانه (که همهٔ بنیآدم در عالمِ وجود بهمنزلهٔ اعضای یکدیگر بهشمار میآیند)، در ضبط نسخهٔ اساس و نسخههای دیگر، تصرّفی را جایز ندانست، بهخصوص که پیشنهاد عبارت «یک پیکرند» همه بر استنباط و احتمال متّکی است.
۱- حدیث شریف نَبَوی چنین است:
مَثَلُ المُؤمِنينَ في تَوادِّهِم و تَراحُمِهِم و َتَعاطُفِهِم مَثَلُ الجَسَدِ، إِذَا اشْتَكیٰ مِنهُ عُضوٌ تَداعیٰ لَهُ سائِرُ الجَسَدِ بِالسَّهَرِ و الحُمّیٰ.
گلستان سعدی، تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، صص ۲۶۴-۲۶۵
مطلب برگرفته از: کانال مجمع پریشانی
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#یک_پیکرند_یا_یک_دیگرند_؟
بنیآدم اعضای "یکدیگرند"
که در آفرینش ز یک گوهرند
(گلستان، چاپ استاد یوسفی، ص۶۶)
دربارهٔ ارجحیتِ ضبط «یک پیکرند» یا
«یکدیگرند» در مصراع مشهورِ فوق تاکنون شماری از پژوهشگران سخن گفتهاند. بعضی محقّقان مانند استاد نفیسی، صفا، خطیب رهبر و خزائلی و... ضبط «یک پیکرند» را تأیید کرده و شماری دیگر همچون استاد مینُوی، یغمایی، یوسفی و... ضبط «یکدیگرند» را مرجّح دانستهاند.
باری، اگر ما پایبند به ضبط تمام دستنویسهای کهن و معتبر گلستان باشیم -که البته باید به آنها مادامی که غلط بودن آن ضبط محرز نیست، پایبند بود- پس ضبط غریبنمای «یکدیگرند» ضبط اصیل و درست خواهد بود.
استاد یوسفی دربارهٔ ضبط مذکور در تعلیقات گلستان سعدی چنین نوشته است: «اعضای یکدیگرند: چنین است در همهٔ نسخهها.» (همان، ص۲۶۴)
استاد یوسفی سپس دیدگاه استاد مینوی را آورده است:
«صحيح این شعر سعدی همین طورست: اعضای یک دیگرند... . مضمون از عبارات معروف عصر سعدی بوده و او جملهای را که زبانزد بوده است به قلم درآورده است. اصل آن در رسائل بولس طرسوسی، مروّج بزرگ مذهب عيسوی، آمده است که من ذیلاً به چند مورد آنها (از روی ترجمهٔ فارسی و عربی کتاب مقدس) اشاره میکنم: زیرا که همچنان که در یک بدن اعضای بسیار داریم و هر عضوی را یک کار نیست، همچنین ما که بسیاریم یک جسد هستیم اما فرداً فردِ اعضای یکدیگر - فإنّه كما في جسد واحد لنا اعضاء كثيرة و لكن ليس جميع الأعضاء لها عمل واحد، هكذا نحن الكثيرين، جسد واحد في المسيح و اعضاء بعضاً لبعض كلّ واحد لِلآخر... .
در رسالهٔ بولس به افسوسيان آمده است (باب 4، فقره ۲۵): لِهذا دروغ را ترک کرده هر کس با همسایهٔ خود راست بگوید، زیرا که ما اعضای یکدیگریم - لذلک اطرحوا عنكم الكذب و تكلموا بالصدق كل واحد مع قريبه لأنّنا بعضنا اعضاء البعض.»
در ادامه، استاد یوسفی نظر شادروان حبیب یغمایی در تأیید نظر مذکور میآورد:
در بیست سال قبل که با مرحوم فروغی کلّیات سعدی را برای تجدید چاپ آماده میکردیم نسخههای بسیار معتبر و قدیم که تاریخ کتابت آنها از ۷۱۷ و ۷۲۹ به بعد بود در اختیار داشتیم. در همهٔ این نسخهها... قطعهٔ معروف «بنیآدم اعضای یکدیگرند» به همین عبارت نوشته شده و تاکنون هیچ نسخهای از قدیم و جدید، خطی و چاپی به نظر اهل ادب نرسیده که به عبارتی جز این باشد. نکتهٔ دیگر این که در این جا کلمه «یکدیگرند» معنی عام دارد و اگر بهجای «یکدیگرند» فرض و تصوّر کنیم که «یک پیکرند» باید باشد (و چنین حقی نداریم) نه تنها مضمونی که در کمال بلندی است سقوط میکند بلکه لطف مصراع دوم هم که پیوستگی تمام به مصراع اوّل دارد از میان میرود. بنابراین جهات بر اهل ادب و طبع فرض است که این قطعهٔ معروف را همچنان که سعدی فرموده و از عصر او تاکنون در همهٔ نسخهها نقل و کتابت شده بدانند و بخوانند:
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند.
استاد یوسفی در پایان دیدگاه خویش را چنین بیان کرده است:
مصحِّح کتاب حاضر توجه سعدی را در درجهٔ اوّل به حدیث نبوی محتمل میداند¹ و بعد به گفتهٔ بولس. در عین حال، با در نظر گرفتن ضبط همهٔ نسخه های معتبر (که «اعضای یکدیگرند» میباشد و امکان تعبیر و تصرّفی شاعرانه (که همهٔ بنیآدم در عالمِ وجود بهمنزلهٔ اعضای یکدیگر بهشمار میآیند)، در ضبط نسخهٔ اساس و نسخههای دیگر، تصرّفی را جایز ندانست، بهخصوص که پیشنهاد عبارت «یک پیکرند» همه بر استنباط و احتمال متّکی است.
۱- حدیث شریف نَبَوی چنین است:
مَثَلُ المُؤمِنينَ في تَوادِّهِم و تَراحُمِهِم و َتَعاطُفِهِم مَثَلُ الجَسَدِ، إِذَا اشْتَكیٰ مِنهُ عُضوٌ تَداعیٰ لَهُ سائِرُ الجَسَدِ بِالسَّهَرِ و الحُمّیٰ.
گلستان سعدی، تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، صص ۲۶۴-۲۶۵
مطلب برگرفته از: کانال مجمع پریشانی
@makhzanenokatenegarshi_virayashi