بیانیه تحلیلی نهضت آزادی ایران خارج از کشور از وقایع اخیر
در پی ناآرامی های اخیر در بسیاری از شهرهای کشورمان، نهضت آزادی ایران – خارج از کشور با انتشار بیانیه ای، به تحلیل این ناآرامی ها پرداخت.
به گزارش ندای آزادی، متن کامل این بیانیه تحلیلی بشرح زیر است:
بسمه تعالی
تحلیلی از وقایع اخیر کشور
خداوند فریاد برداشتن به سخن بد را دوست ندارد، مگر از سوی کسیکه مورد ستم قرار گرفته است و خدا شنوا و دانا (دادرس فریاد او) است. سوره نساء آیه۱۴۸
موج اعتراضات مردم در هفتههای اخیر نارضایتی گسترده و عمیقی را آشکار ساخته است. دولت و برخی از حاکمان با اذعان به حق مردم در اعتراض، پذیرفتهاند که مردم ناراضی بوده و با مشکلات عدیدهای مواجه هستند، مقاماتی نیز طبق معمول این رویداد را به توطئه و تحریک و اعمال نفوذ بیگانگان منتسب کردهاند. واقعیت این است که نارضایتی عمیق بخش بزرگی از مردم طی سالهای پس از انقلاب همواره با شدت و ضعف وجود داشته و در مواردی که فرصت و روزنه کوچکی پیدا شده، بهصورت تظاهرات و اعتراضات گسترده و غیر قابل کنترل نمایان گردیده است. بدیهی است وقتی مردم از حق تشکیل اجتماعات و راه پیمایی طبق اصل ۲۷ قانون اساسی محروم بوده و امکان اظهار نظر و مشارکت نداشته باشند، اعتراضات خود را با چنین شیوهای ابراز میکنند که هر بار با سرکوب حکومت، خشم آنان همچون آتش زیر خاکستر پنهان میگردد.
دلایل بحران
جوانان خشمگینی که امروز در خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ فریاد اعتراض بر میآورند، فرزندان بعد از انقلاب همین ملت هستند که در جنگ تحمیلی، تحریمها و تنگناهای دیگر تکیهگاه حاکمیت بودهاند و امروز سختی معیشت و غارتگری خواص آنان را به ستوه آورده و خواهان عدالت اجتماعی شدهاند. منتسب ساختن آنان به بیگانگان، نشان از ناآگاهی و ناسپاسی گویندگان آن دارد. بهره برداری بیگانگان از اختلافات درونی یک ملت امری طبیعی است که جز از طریق بازگشت به مردم و آشتی ملی نمیتوان با آن مقابله کرد. رسانههای دولتی میگویند این تظاهرات و اعتراضات موجب دشمن شادی گشته است، واقعا اگر میخواهند دشمنان شاد نگردند، دست از سیاست خودی و غیر خودی بشویند و به جوانان و مردمی که به زعم آنها غیر خودی هستند آزادی و حق مشارکت دهند تا ببینند چگونه با چنین سیاستی دشمنان مایوس خواهند شد.
حاکمان بهجای فهم دلایل اعتراض و حل مسایل مردم، معمولا به انکار و نفی اصل مسئله و نسبت دادن اعتراضات به خارج کشور اکتفا کرده و چنین میپندارند که با گرفتن و زدن و کشتن تعدادی از معترضین یا فعالین سیاسی و راه انداختن تظاهرات فرمایشی عوامل وابسته به خود در شهرهای مختلف مشکل حل شده و خیالشان راحت خواهد گردید.
مطالبات برحق مردم
در تظاهرات اخیر خواستههای مردم دو جنبه اقتصادی و سیاسی داشته است، در بُعد اقتصادی، میتوان به مهمترین مسائلی که مردم خواستار رسیدگی فوری به آن هستند اشاره کرد، از جمله: فساد اقتصادی، تبعیض، فقر، گرانی و بیکاری، که با رشد سرطانی خود زندگی بخش عظیمی از جامعه را مختل کرده است. همچنین پیدایش و رشد طبقه نوکیسه وابسته به قدرت است که از راههای ناصواب به درآمدها و ثروتهای بی حساب دست یافتهاند. و نیز خصوصی سازیهای عظیمی که طی ۱۵ سال گذشته با انتقال اموال ملی به صاحبان قدرت و وابستگان حکومت صورت گرفته که موجب تعطیلی بسیاری از صنایع و کارخانجات تولیدی و منجر به نابودی سپردههای مردم نزد بعضی از موسسات مالی نوظهور شده است.
جبران سوء استفادههای نجومی موسسات مالی متعددی که به وسیله وابستگان به قدرت و با استفاده از رانتها و اعمال نفوذها تاسیس گردیده است، بدون عزم سیاسی و اقدامات قانونی در معرفی و اجبار مجرمینی که پس اندازها و سپردههای مردم را با سوء نیت یا سوء مدیریت از بین بردهاند، به برگشت دادن سپردههای مردم ممکن نیست. سیاست برگرداندن این سپردهها از طریق بودجه عمومی، یا چاپ اسکناس، دزدی از جیب بقیه مردم و نقض غرض محسوب میشود.
مطبوعات در جوامع آزاد یکی از پایههای اصلی دموکراسی، پاسدار حقوق مردم و چشم ملت در نظارت بر نهادهای قدرت محسوب میشود، اگر مطبوعات مستقل چنان فلهای بسته و به محاق تعطیل سپرده نمیشدند، آیا امکان داشت چنین سوء استفادههای کلانی صورت گیرد؟
در پی ناآرامی های اخیر در بسیاری از شهرهای کشورمان، نهضت آزادی ایران – خارج از کشور با انتشار بیانیه ای، به تحلیل این ناآرامی ها پرداخت.
به گزارش ندای آزادی، متن کامل این بیانیه تحلیلی بشرح زیر است:
بسمه تعالی
تحلیلی از وقایع اخیر کشور
خداوند فریاد برداشتن به سخن بد را دوست ندارد، مگر از سوی کسیکه مورد ستم قرار گرفته است و خدا شنوا و دانا (دادرس فریاد او) است. سوره نساء آیه۱۴۸
موج اعتراضات مردم در هفتههای اخیر نارضایتی گسترده و عمیقی را آشکار ساخته است. دولت و برخی از حاکمان با اذعان به حق مردم در اعتراض، پذیرفتهاند که مردم ناراضی بوده و با مشکلات عدیدهای مواجه هستند، مقاماتی نیز طبق معمول این رویداد را به توطئه و تحریک و اعمال نفوذ بیگانگان منتسب کردهاند. واقعیت این است که نارضایتی عمیق بخش بزرگی از مردم طی سالهای پس از انقلاب همواره با شدت و ضعف وجود داشته و در مواردی که فرصت و روزنه کوچکی پیدا شده، بهصورت تظاهرات و اعتراضات گسترده و غیر قابل کنترل نمایان گردیده است. بدیهی است وقتی مردم از حق تشکیل اجتماعات و راه پیمایی طبق اصل ۲۷ قانون اساسی محروم بوده و امکان اظهار نظر و مشارکت نداشته باشند، اعتراضات خود را با چنین شیوهای ابراز میکنند که هر بار با سرکوب حکومت، خشم آنان همچون آتش زیر خاکستر پنهان میگردد.
دلایل بحران
جوانان خشمگینی که امروز در خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ فریاد اعتراض بر میآورند، فرزندان بعد از انقلاب همین ملت هستند که در جنگ تحمیلی، تحریمها و تنگناهای دیگر تکیهگاه حاکمیت بودهاند و امروز سختی معیشت و غارتگری خواص آنان را به ستوه آورده و خواهان عدالت اجتماعی شدهاند. منتسب ساختن آنان به بیگانگان، نشان از ناآگاهی و ناسپاسی گویندگان آن دارد. بهره برداری بیگانگان از اختلافات درونی یک ملت امری طبیعی است که جز از طریق بازگشت به مردم و آشتی ملی نمیتوان با آن مقابله کرد. رسانههای دولتی میگویند این تظاهرات و اعتراضات موجب دشمن شادی گشته است، واقعا اگر میخواهند دشمنان شاد نگردند، دست از سیاست خودی و غیر خودی بشویند و به جوانان و مردمی که به زعم آنها غیر خودی هستند آزادی و حق مشارکت دهند تا ببینند چگونه با چنین سیاستی دشمنان مایوس خواهند شد.
حاکمان بهجای فهم دلایل اعتراض و حل مسایل مردم، معمولا به انکار و نفی اصل مسئله و نسبت دادن اعتراضات به خارج کشور اکتفا کرده و چنین میپندارند که با گرفتن و زدن و کشتن تعدادی از معترضین یا فعالین سیاسی و راه انداختن تظاهرات فرمایشی عوامل وابسته به خود در شهرهای مختلف مشکل حل شده و خیالشان راحت خواهد گردید.
مطالبات برحق مردم
در تظاهرات اخیر خواستههای مردم دو جنبه اقتصادی و سیاسی داشته است، در بُعد اقتصادی، میتوان به مهمترین مسائلی که مردم خواستار رسیدگی فوری به آن هستند اشاره کرد، از جمله: فساد اقتصادی، تبعیض، فقر، گرانی و بیکاری، که با رشد سرطانی خود زندگی بخش عظیمی از جامعه را مختل کرده است. همچنین پیدایش و رشد طبقه نوکیسه وابسته به قدرت است که از راههای ناصواب به درآمدها و ثروتهای بی حساب دست یافتهاند. و نیز خصوصی سازیهای عظیمی که طی ۱۵ سال گذشته با انتقال اموال ملی به صاحبان قدرت و وابستگان حکومت صورت گرفته که موجب تعطیلی بسیاری از صنایع و کارخانجات تولیدی و منجر به نابودی سپردههای مردم نزد بعضی از موسسات مالی نوظهور شده است.
جبران سوء استفادههای نجومی موسسات مالی متعددی که به وسیله وابستگان به قدرت و با استفاده از رانتها و اعمال نفوذها تاسیس گردیده است، بدون عزم سیاسی و اقدامات قانونی در معرفی و اجبار مجرمینی که پس اندازها و سپردههای مردم را با سوء نیت یا سوء مدیریت از بین بردهاند، به برگشت دادن سپردههای مردم ممکن نیست. سیاست برگرداندن این سپردهها از طریق بودجه عمومی، یا چاپ اسکناس، دزدی از جیب بقیه مردم و نقض غرض محسوب میشود.
مطبوعات در جوامع آزاد یکی از پایههای اصلی دموکراسی، پاسدار حقوق مردم و چشم ملت در نظارت بر نهادهای قدرت محسوب میشود، اگر مطبوعات مستقل چنان فلهای بسته و به محاق تعطیل سپرده نمیشدند، آیا امکان داشت چنین سوء استفادههای کلانی صورت گیرد؟