🚨در فهم زیرمتن اختلالهای مربوط به امر جنسی(۱)
🔺🔺فجایع اجتماعی اخیر قبل از هرچیزی پیکان توجه را به سمت مشکله "امر جنسی" در جامعه ایرانی رهنمون میسازد. جامعه ای که به استناد شواهد مختلف میتوان گفت از منظر جنسی "تعادل" را تجربه نمیکند. این همان جامعه است که نرخ طلاق و خیانت در آن در سالهای گذشته افزایش پیدا کرده است، سن تجربه جنسی کاهش پیدا کرده و سیاسی ترین مساله اجتماعی اش حجاب زن است و یکی از موضوعات مورد تذکر بزرگان اش سندی آموزشی است که به امورجنسی ربط دارد. امر جنسی در بطن و حاشیه این جامعه به عنوان یک مساله حل نشده در جریان است و هم افراد و هم ساختارهای اجتماعی از وضعیت جنسی کنونی احساس رضایت نمیکنند. این جامعه در امور مربوط به جنسیت، چه در سطح کلان و چه در سطح خرد "ارضا" نیست و از آنجا که احساس میکند نیازهای مربوط به امر جنسی در ساختارها و چارچوب های کنونی قابل حل نیستند خود را همواره در معرض نوعی طغیان میبیند.
🔻البته میتوان درصدی از این عدم رضایتمندی را به "زیاده خواهی" ربط داد اما با در نظر گرفتن تناوب شکل گیری پدیده های اجتماعی و سیاسی مربوط به امر جنسی میتوان گفت مشکل دیگر "انحراف" یک اقلیت از "نُرم" اکثریت نیست. انحراف کنونی، انحراف یک اکثریت از نُرم چه بسا اقلیت است و این یعنی نُرم هرچه هست هم مشروعیت خود را از دست داده است و هم کارکرد خود را. در چنین شرایطی انحراف، خود به یک "نُرم" تبدیل گشته است و نرم کنونی هر چه هست نه پاسخگوی غریزه انسانی و نه پیچیدگیهای فرهنگی جامعه سنتی-مدرن-پست مدرن ایرانی است. این نُرم نشان داده است که نه بدن را ارضا میکند و نه روح و نه فکر را و این گونه است که انحرافاتی مانند خیانت و تجاوز و دعوا برسر امر جنسی هر روز صورت نرمال تری پیدا میکنند.
🔻آنچه در کانون این عدم رضایتمندی نهفته است موضوع "لذت" است. آنچه جامعه خود را از آن محروم میبیند تجربه لذت است. نُرم قادر به تامین لذت های مشروع نیست و به همین خاطر انحراف موضوعیت پیدا میکند.
🔻این البته درحالیست که موضوع لذت در جامعه ای مفقود گشته که اکثریت آن پیرو تنها دین ابراهیمی هستند که بر آمیختگی لذت و امرجنسی تکیه کرده است. این همان جامعه است که مردان آن گویا تا همین چندی پیش چند زن داشته اند و مذهب جعفری رایج در آن در متعه به زنان این اجازه را میدهد که مردان را با قواعد خود به عقد خود دربیاورند. این همان جامعه است که معمولا یک زن درنقش بزرگ خانواده مسئولیت آموزش مسائل ریز امور جنسی به جوان ترها را برعهده داشته است. این همان جامعه است که برای تبین آموزه های عرفانی به استعاره های جنسی تکیه میکرده و مفاهیمی همچون شرم و حیا را برای مدیریت فضای لذت جوی خود اختراع کرده است.** این جامعه از دسترسی به گفتمان لذت محروم نبوده است.
🔻این گفتمان اما با مرور زمان رنگ باخت و جایگزینش گفتمانی شد که در نهایت دسترسی به گفتمان لذت را از جامعه سلب میکرد. ورود مدرنیته استعماری و زیست سرمایه دارانه، در تار و پود فرهنگی خود به همه لذت بیشتری را نوید میداد، اما نحوه ورود و بسط آن در عمل این جامعه را به "ازینجا مانده از آنجا رانده" تبدیل کرد. مدرنیته استعماری سوژگی جنسی و تجربه لذت را از همه سلب کرد و بدون اینکه جایگزنی بدهد همه را به حال خود رها کرد.
🔻مدرنیته استعماری البته خود به زودی فهمید که خانواده هسته ای که بر مدلهای زندگی معطوف به سرمایه داری و مسیحیت و استعمارگری شکل گرفته است قادر به تامین لذت نیست. لذا بازار را مامور کرد تا مسئولیت ارائه لذت را برعهده گیرد و اینجا بود که رسانه و بعضی نهادهای عمومی کنترل شده به امرجنسی پرداخته اند تا شهروند جامعه سرمایه داری با کسب رضایت جنسی کارگر و یا کارمند بهتری باشد.
📑پاورقی:
**حیا و شرم اختراع جامعه مردسالار نبوده است. حیا اختراع جامعه است که اندرونی آن به شدت لُخت، بی بندوبارو پرحرارت است. او چون میداند که در باطن غوغا برپاست برای ثبات خود تکنولوژی حیا را اختراع کرده است تا با تفکیک اندرونی و بیرونی بتواند به حیات خود ادامه دهد. این جامعه چادر را اختراع کرده است چرا که میخواهد از "لذت" خود مراقبت کند. حیا اختراع جامعه است که در آن سکس کارکردی مرکزی داشته است و این سکس لزوما یک سکس مرد سالار نبوده است. لذت در چنین جامعه ای هرچقدر هم مردانه بوده است نمی توانسته است بدون لذت زنانه به حیات خود ادامه دهد. مرد لذت جوی دوران قدیم، نه زنانی سرکوب شده، بلکه زنان لذت جوی متناسب با خود را میساخت و روابط هرچه بود، در آن لذت به انزوا نرفته بود.
[نقد و تحلیل]
[تیرماه ۱۳۹۶-ایران-تهران]
ا[ yon.ir/skXYd ]
➕قسمت دوم یادداشت را اینجا بخوانید👇
🔗 https://t.me/miladdokhanchi/199
☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi
🔺🔺فجایع اجتماعی اخیر قبل از هرچیزی پیکان توجه را به سمت مشکله "امر جنسی" در جامعه ایرانی رهنمون میسازد. جامعه ای که به استناد شواهد مختلف میتوان گفت از منظر جنسی "تعادل" را تجربه نمیکند. این همان جامعه است که نرخ طلاق و خیانت در آن در سالهای گذشته افزایش پیدا کرده است، سن تجربه جنسی کاهش پیدا کرده و سیاسی ترین مساله اجتماعی اش حجاب زن است و یکی از موضوعات مورد تذکر بزرگان اش سندی آموزشی است که به امورجنسی ربط دارد. امر جنسی در بطن و حاشیه این جامعه به عنوان یک مساله حل نشده در جریان است و هم افراد و هم ساختارهای اجتماعی از وضعیت جنسی کنونی احساس رضایت نمیکنند. این جامعه در امور مربوط به جنسیت، چه در سطح کلان و چه در سطح خرد "ارضا" نیست و از آنجا که احساس میکند نیازهای مربوط به امر جنسی در ساختارها و چارچوب های کنونی قابل حل نیستند خود را همواره در معرض نوعی طغیان میبیند.
🔻البته میتوان درصدی از این عدم رضایتمندی را به "زیاده خواهی" ربط داد اما با در نظر گرفتن تناوب شکل گیری پدیده های اجتماعی و سیاسی مربوط به امر جنسی میتوان گفت مشکل دیگر "انحراف" یک اقلیت از "نُرم" اکثریت نیست. انحراف کنونی، انحراف یک اکثریت از نُرم چه بسا اقلیت است و این یعنی نُرم هرچه هست هم مشروعیت خود را از دست داده است و هم کارکرد خود را. در چنین شرایطی انحراف، خود به یک "نُرم" تبدیل گشته است و نرم کنونی هر چه هست نه پاسخگوی غریزه انسانی و نه پیچیدگیهای فرهنگی جامعه سنتی-مدرن-پست مدرن ایرانی است. این نُرم نشان داده است که نه بدن را ارضا میکند و نه روح و نه فکر را و این گونه است که انحرافاتی مانند خیانت و تجاوز و دعوا برسر امر جنسی هر روز صورت نرمال تری پیدا میکنند.
🔻آنچه در کانون این عدم رضایتمندی نهفته است موضوع "لذت" است. آنچه جامعه خود را از آن محروم میبیند تجربه لذت است. نُرم قادر به تامین لذت های مشروع نیست و به همین خاطر انحراف موضوعیت پیدا میکند.
🔻این البته درحالیست که موضوع لذت در جامعه ای مفقود گشته که اکثریت آن پیرو تنها دین ابراهیمی هستند که بر آمیختگی لذت و امرجنسی تکیه کرده است. این همان جامعه است که مردان آن گویا تا همین چندی پیش چند زن داشته اند و مذهب جعفری رایج در آن در متعه به زنان این اجازه را میدهد که مردان را با قواعد خود به عقد خود دربیاورند. این همان جامعه است که معمولا یک زن درنقش بزرگ خانواده مسئولیت آموزش مسائل ریز امور جنسی به جوان ترها را برعهده داشته است. این همان جامعه است که برای تبین آموزه های عرفانی به استعاره های جنسی تکیه میکرده و مفاهیمی همچون شرم و حیا را برای مدیریت فضای لذت جوی خود اختراع کرده است.** این جامعه از دسترسی به گفتمان لذت محروم نبوده است.
🔻این گفتمان اما با مرور زمان رنگ باخت و جایگزینش گفتمانی شد که در نهایت دسترسی به گفتمان لذت را از جامعه سلب میکرد. ورود مدرنیته استعماری و زیست سرمایه دارانه، در تار و پود فرهنگی خود به همه لذت بیشتری را نوید میداد، اما نحوه ورود و بسط آن در عمل این جامعه را به "ازینجا مانده از آنجا رانده" تبدیل کرد. مدرنیته استعماری سوژگی جنسی و تجربه لذت را از همه سلب کرد و بدون اینکه جایگزنی بدهد همه را به حال خود رها کرد.
🔻مدرنیته استعماری البته خود به زودی فهمید که خانواده هسته ای که بر مدلهای زندگی معطوف به سرمایه داری و مسیحیت و استعمارگری شکل گرفته است قادر به تامین لذت نیست. لذا بازار را مامور کرد تا مسئولیت ارائه لذت را برعهده گیرد و اینجا بود که رسانه و بعضی نهادهای عمومی کنترل شده به امرجنسی پرداخته اند تا شهروند جامعه سرمایه داری با کسب رضایت جنسی کارگر و یا کارمند بهتری باشد.
📑پاورقی:
**حیا و شرم اختراع جامعه مردسالار نبوده است. حیا اختراع جامعه است که اندرونی آن به شدت لُخت، بی بندوبارو پرحرارت است. او چون میداند که در باطن غوغا برپاست برای ثبات خود تکنولوژی حیا را اختراع کرده است تا با تفکیک اندرونی و بیرونی بتواند به حیات خود ادامه دهد. این جامعه چادر را اختراع کرده است چرا که میخواهد از "لذت" خود مراقبت کند. حیا اختراع جامعه است که در آن سکس کارکردی مرکزی داشته است و این سکس لزوما یک سکس مرد سالار نبوده است. لذت در چنین جامعه ای هرچقدر هم مردانه بوده است نمی توانسته است بدون لذت زنانه به حیات خود ادامه دهد. مرد لذت جوی دوران قدیم، نه زنانی سرکوب شده، بلکه زنان لذت جوی متناسب با خود را میساخت و روابط هرچه بود، در آن لذت به انزوا نرفته بود.
[نقد و تحلیل]
[تیرماه ۱۳۹۶-ایران-تهران]
ا[ yon.ir/skXYd ]
➕قسمت دوم یادداشت را اینجا بخوانید👇
🔗 https://t.me/miladdokhanchi/199
☑️ اگر اهل حماسه نیستی، لااقل حماسه کش نباش | کانال رسمی میلاد دخانچی👇
@MiladDokhanchi