"هیچی" یعنی برم جایی که هیچ کس نباشه
ترجیحا یه کلبه ای چیزی اجاره کنم تو یه شهر شمالی
حرف نزنم
هیچ کلامی نداشته باشم
موبایل نباشه
آدم نباشه
و هیچ کاری مجبور نباشم انجام بدم
به هیچی فکر نکنم
بزارم همینجوری تایم بره
شاید کتاب خوندم، شاید نه
شاید فیلم دیدم، شاید نه
شاید موزیک گوش دادم، شاید نه
شاید نقاشی کشیدم
شاید یه چیزی بافتم
شاید یه کار جدید کردم
شاید تمرین کردم که بخونم
شایدم اصلا صوتی ایجاد نکردم گذاشتم تارای صوتیم استراحت کنن
شاید یه چیز جدید امتحان کردم
شایدم فقط صبح تا شب دراز کشیدم کف و هیچ کاری نکردم..
نمیدونم چه مدت
ولی لازمه
و الا نمیدونم به چی تبدیل میشم اگه یه مدت (هیچی) نداشته باشم
ترجیحا یه کلبه ای چیزی اجاره کنم تو یه شهر شمالی
حرف نزنم
هیچ کلامی نداشته باشم
موبایل نباشه
آدم نباشه
و هیچ کاری مجبور نباشم انجام بدم
به هیچی فکر نکنم
بزارم همینجوری تایم بره
شاید کتاب خوندم، شاید نه
شاید فیلم دیدم، شاید نه
شاید موزیک گوش دادم، شاید نه
شاید نقاشی کشیدم
شاید یه چیزی بافتم
شاید یه کار جدید کردم
شاید تمرین کردم که بخونم
شایدم اصلا صوتی ایجاد نکردم گذاشتم تارای صوتیم استراحت کنن
شاید یه چیز جدید امتحان کردم
شایدم فقط صبح تا شب دراز کشیدم کف و هیچ کاری نکردم..
نمیدونم چه مدت
ولی لازمه
و الا نمیدونم به چی تبدیل میشم اگه یه مدت (هیچی) نداشته باشم