Forward from: دکتر علی اکبر گرجی ازندریانی
دانشجوی ستارهدار، استاد ستاره دار و درنگی دوباره پیرامون حق بر آموزش
🔺حق برآموزش یکی از بنیادیترینحقهای بشری و آزادیهای بهرسمیت شناختهشده در اسناد داخلی و بین¬المللی است. این حق بدون درنظر گرفتن هیچشرطی و صرف نظر از نژاد، زبان، عقیده و غیره به همه انسانها تعلق میگیرد.
🔺مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بهویژه اصول 19 و20، همه شهروندان بهطور برابر از حقوق شهروندی برخوردارند و در برابر قوانین نیز همگان یکسان هستند. با توجه به این موارد و عنایت به اینکه مساله نامعقول و غیرقابلتوجیهی به نام دانشجویان ستارهدار در فرهنگ دانشگاهی پس از انقلاب، باعث تولید احساس نابرابری و بیعدالتی شده و بهتدریج زمینه بدبینی و دلسردی جوانان و فرار نخبگان را فراهم ساخته است، ضروری است تمام مقامات از ریاستجمهوری تا وزیر علوم و سایر مقامات و نهادهای خارج از مجریه دست به دست هم دهند و این مشکل را حل کنند.
🔺هیچ مبنای محکم قانونی، نه در قانون اساسی و نه در قوانین عادی، نمیتوان برای این عمل غیرمنصفانه پیدا کرد. مبانی شرعی، اخلاقی و عقلانی این دسته از تبعیض¬های ظالمانه هم به شدت زیر سوال است.
🔺متاسفانه در طول سالیان گذشته برخی اقدامات از جمله ستارهدار کردن دانشجویان افزایش یافته و برخلاف انتظار، مشکل آنها در دولت یازدهم و دوازدهم نیز حل نشده است.
🔺همچنان که میدانیم اصل 30 قانون اساسی از تکلیف و وظیفه دولت برای مهیا کردن آموزش و پرورش رایگان و توسعه تحصیلات عالی برای همه شهروندان ایران، بدون هرگونه تبعیض، سخن میگوید. در این اصل و در اصول مختلف قانون اساسی هیچ اشارهای به اعمال محدودیت علیه برخی دانشجویان وجود ندارد.
🔺در جایی که پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی(ص)، همه مومنان را به آموزش بردگان توصیه مینمود و هماکنون نیز در زندانها به مساله آموزش مجرمان و زندانیان پرداخته میشود، جای بسی شگفتی است که امکان تحصیل و برخورداری از حق آموزش از تعدادی از فرزندان همین آبوخاک دریغ شود.
🔺بر مبنای قانون اساسی (بند پانزدهم اصل سوم)، نظام جمهوری اسلامی ایران مکلف به توسعه و تحکیم برادری بین همه مردم ایران است. بسیاری از این تبعیض ها و خودی و ناخودی درست کردن ها با روح برادری، برابری و عدالت اسلامی و انسانی ناسازگار و بی فایده و حتی مضر است.
🔺در اینجا قصه پرغصه استاد دانشگاه و دانشمند برجسته، جناب آقای دکتر قاسم اکسیریفرد را به یاد میآورم که درعین برخورداری از سوابق درخشان در حوزه دانش فیزیک و مدالهای طلا و تحصیلات عالیه در ایتالیا صرفا و صرفا به خاطر داشتن صدایی نازک از خدمت به جوانان وطن محروم گشته و هماکنون برای امرار معاش خود با دشواریهای مغایر با شئون و کرامت انسانی دست و پنجه نرم میکند و متاسفانه سالیان سال است که اعتراضات او در محاکم و مراجع اداری و دانشگاهی مختلف هم به جایی نرسیده است.
🔺آیا در کشوری که نخبگان آن فرار را بر قرار ترجیح می دهند و برای حل هزاران معضلی که گرفتار آن است، گوشه ای پیدا نمی شد که از توانمندی های چنین انسان فرهیخته ای بهره برد؟
🔺چرا بی دلیل برای کشور و نظام دشمن تراشی می کنید؟ آیا در جایی که حیف و میل ها، اختلاس ها و فسادهای رنگارنگ چرخه ای از بی اعتباری و نارکارآمدی را به وجود آورده، این رفتارهای وهن آمیز با اهل علم توجیهی دارد؟
🔺میتوان گفت، بسیاری از سختگیریهای متعصبانه نه تنها مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد، بلکه به تدریج منتهی به ایجاد شقاق و شکاف و تفرقه و نفاق شده و دود آن هم به چشم نظام و مردم رفته و بانیان آن در حاشیه امن و آرامش به سر می برند.
🔺درحالی که مردم شریف ایران با صدها مشکل داخلی، خارجی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دستوپنجه نرم میکنند، چرا باید مشکلات دیگری از قبیل ستارهدار شدن دانشجو یا استاد هم برای آنها ایجاد کرد.
🔺حق برآموزش یکی از بنیادیترینحقهای بشری و آزادیهای بهرسمیت شناختهشده در اسناد داخلی و بین¬المللی است. این حق بدون درنظر گرفتن هیچشرطی و صرف نظر از نژاد، زبان، عقیده و غیره به همه انسانها تعلق میگیرد.
🔺مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بهویژه اصول 19 و20، همه شهروندان بهطور برابر از حقوق شهروندی برخوردارند و در برابر قوانین نیز همگان یکسان هستند. با توجه به این موارد و عنایت به اینکه مساله نامعقول و غیرقابلتوجیهی به نام دانشجویان ستارهدار در فرهنگ دانشگاهی پس از انقلاب، باعث تولید احساس نابرابری و بیعدالتی شده و بهتدریج زمینه بدبینی و دلسردی جوانان و فرار نخبگان را فراهم ساخته است، ضروری است تمام مقامات از ریاستجمهوری تا وزیر علوم و سایر مقامات و نهادهای خارج از مجریه دست به دست هم دهند و این مشکل را حل کنند.
🔺هیچ مبنای محکم قانونی، نه در قانون اساسی و نه در قوانین عادی، نمیتوان برای این عمل غیرمنصفانه پیدا کرد. مبانی شرعی، اخلاقی و عقلانی این دسته از تبعیض¬های ظالمانه هم به شدت زیر سوال است.
🔺متاسفانه در طول سالیان گذشته برخی اقدامات از جمله ستارهدار کردن دانشجویان افزایش یافته و برخلاف انتظار، مشکل آنها در دولت یازدهم و دوازدهم نیز حل نشده است.
🔺همچنان که میدانیم اصل 30 قانون اساسی از تکلیف و وظیفه دولت برای مهیا کردن آموزش و پرورش رایگان و توسعه تحصیلات عالی برای همه شهروندان ایران، بدون هرگونه تبعیض، سخن میگوید. در این اصل و در اصول مختلف قانون اساسی هیچ اشارهای به اعمال محدودیت علیه برخی دانشجویان وجود ندارد.
🔺در جایی که پیامبر رحمت، حضرت محمد مصطفی(ص)، همه مومنان را به آموزش بردگان توصیه مینمود و هماکنون نیز در زندانها به مساله آموزش مجرمان و زندانیان پرداخته میشود، جای بسی شگفتی است که امکان تحصیل و برخورداری از حق آموزش از تعدادی از فرزندان همین آبوخاک دریغ شود.
🔺بر مبنای قانون اساسی (بند پانزدهم اصل سوم)، نظام جمهوری اسلامی ایران مکلف به توسعه و تحکیم برادری بین همه مردم ایران است. بسیاری از این تبعیض ها و خودی و ناخودی درست کردن ها با روح برادری، برابری و عدالت اسلامی و انسانی ناسازگار و بی فایده و حتی مضر است.
🔺در اینجا قصه پرغصه استاد دانشگاه و دانشمند برجسته، جناب آقای دکتر قاسم اکسیریفرد را به یاد میآورم که درعین برخورداری از سوابق درخشان در حوزه دانش فیزیک و مدالهای طلا و تحصیلات عالیه در ایتالیا صرفا و صرفا به خاطر داشتن صدایی نازک از خدمت به جوانان وطن محروم گشته و هماکنون برای امرار معاش خود با دشواریهای مغایر با شئون و کرامت انسانی دست و پنجه نرم میکند و متاسفانه سالیان سال است که اعتراضات او در محاکم و مراجع اداری و دانشگاهی مختلف هم به جایی نرسیده است.
🔺آیا در کشوری که نخبگان آن فرار را بر قرار ترجیح می دهند و برای حل هزاران معضلی که گرفتار آن است، گوشه ای پیدا نمی شد که از توانمندی های چنین انسان فرهیخته ای بهره برد؟
🔺چرا بی دلیل برای کشور و نظام دشمن تراشی می کنید؟ آیا در جایی که حیف و میل ها، اختلاس ها و فسادهای رنگارنگ چرخه ای از بی اعتباری و نارکارآمدی را به وجود آورده، این رفتارهای وهن آمیز با اهل علم توجیهی دارد؟
🔺میتوان گفت، بسیاری از سختگیریهای متعصبانه نه تنها مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد، بلکه به تدریج منتهی به ایجاد شقاق و شکاف و تفرقه و نفاق شده و دود آن هم به چشم نظام و مردم رفته و بانیان آن در حاشیه امن و آرامش به سر می برند.
🔺درحالی که مردم شریف ایران با صدها مشکل داخلی، خارجی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دستوپنجه نرم میکنند، چرا باید مشکلات دیگری از قبیل ستارهدار شدن دانشجو یا استاد هم برای آنها ایجاد کرد.