يك تاجري از همين قم حدود ۵۰۰ سال پيش جنس ميبرده تايلند و يك پسري به نام شيخ علي داشت كه طلبه بود. پسرش يك بار به باباش ميگويد كه من را هم با خودت ببر تايلند. ميگويد باشه بلند شو برويم اين تك پسر از مادرش خداحافظي ميكند با پدرش به عنوان سياحت ميرود تايلند در آنجا ميبيند كه تمام مردم بت پرستند پدر وقتي جنسهايش را ميفروشد و جنس تايلندي ميخرد و ميخواهد برگردد پسر ميگويد پدر من يك دقيقه هم وظيفة برگشتن به قم را ندارم همين مقداري كه درس خواندم بايد اينجا بمانم و مردم را نجات بدهم خيلي هم كار ميكند خيلي هم مردم بهش ارادت پيدا ميكنند و خيلي هم وجهه اجتماعي در جنوب آسيا پيدا ميكند تا به نخستوزيري مملكت ميرسد يعني شاه تايلند ميبيند اين نيروي عقلي، فكري، علمي و يك نيروي با محبت و يك نيروي عاطفي است ميتواند براي اين مملكت كار بكند برادراني اگر باشند كه به تايلند رفته باشند به اندازه حضرت عبدالعظيم تهران ايشان حرم، مقبره، مسجد، بالاسر و خيلي هم زاير دارد از آن مناطق آسيا و محرمها در آن منطقه دسته كه شيعيان كه محصول كار همان ايشان است يعني نسل به نسل شيعه مال همان يه شيخ است دستهها و عزادارها محل تمام شدن عزاداريشان حرم اين بزرگوار است.
ما توي اصحاب هم از اينها داشتيم ابوذر سه ماه تبعيد به شام بود فقط تحملش نكردند فرستادن به مدينه و بردند به ربذه. محصول سه ماه بودنش يك تعداد شيعه بودند كه اينها رشد كردند شما به ۶۰ جلد كتاب اعيان الشيعه مرحوم سيد محسن جبل عاملي مراجعه بكنيد از بركت ابوذر تا الآن كه حزب الله لبنان شكوفا شده و عالمان بزرگي مثل سيد شرف الدين مثل صاحب وسائل الشيعه حكيمان بزرگي عارفان بزرگي، عارف مكتب اهل بيت(ع) اينها محصول سه ماه تبليغات ابوذر بودند اين اندك مطلب مانده بود از بخشهاي گذشتهاي كه برايتان عرض كرده بودم.
تاريخ شروع بيديني
يك مطلبي را هم از ۱۵ مطالبم امشب بگويم كه به نظر بنده توي اين ۱۵ مطلب براي ما بسيار بسيار حائز اهميت است؛ ولي قبل از اينكه بگويم يك جملة زيبا كه تجربة تاريخ نشان داده برايتان عرض بكنم و آن اين است كه بيديني در كرةزمين از كي شروع شده است؟
يعني تاريخ شروع بيديني، لائيك شدن، دهري شدن، ماترياليست شدن، مشرك شدن از كي شروع شده است؟
از زمان بدديني دينداران بيديني ازدل بد ديني دينداران در آمده است يعني ديندار ديدند كه خودش مسائل دين را خيلي خوب بلد بوده ولي در عمل نه نمرهاش صفر بوده خيلي خوب ميآمده اخلاق را بيان ميكرده ولي خودش آدم بد اخلاقي بوده خيلي خوب ميآمده مسائل تربيتي را مطرح ميكرده ولي خودش آدم بيتربيتي بوده و اين بيديني از توي خونهها شروع شده است يعني در جا در جامعه رخ نشان نداده است يا پدر ديندار بد دين يا مادر ديندار بد دين اثر منفي روي بچههايشان گذاشتهاند يا شوهر ديندار بد دين اثر منفي روي همسرش گذاشته اين را خيلي ما بايد دقت بكنيم كه توي خانه و در بين مردم خوش دين باشيم نه بد دين يعني مردم وقتي ما را ميبينند نميگويم ۱۰۰ درصد، ۱۰۰ درصد كه توقعي نميرود؛ ولي ۷۰ يا ۸۰ درصد از قيافه ما، از حرف زدن ما، عمل ما، رفتار ما، كردار ما، زنان و بچههاي ما، مردم پاي منبرهاي ما، مردم كنار محراب ما، دين را ببينند اين خيلي مهم است.
در اين زندگي اولاً: زندگي مادي ما بايد مادون مردم باشد؛ ثانياً: معنويت ما بايد مافوق مردم باشد. ما از نظر تقوا و دينداري بايد بالا باشيم كه پايينيهاي جامعه را بتوانيم بالا بكشيم اما اگر پايين باشيم و كنار آنها و مثل آنها ديگر بالايي وجود ندارد كه ما بالايشان بكشيم و اگر خدايي نكرده نه نمرهيمان از آنها كمتر باشد مردم دينگريزي شوند مردم از دين خدا فراري ميشوند. ما يك سلسله روايات در اصول كاي داريم كه عمق اين روايات و آن نقطه مهم روايات اين است كه مردم را دين گريز نكنيم يعني ما بايد افعال و رفتار و منشمان به گونهاي باشد كه در جامعه بد معرفي نشويم با تقصير، خلاف كار معرفي نشويم با تقصير كنار ما ديگر ميليارد و بالاي ميليارد را مردم مطرح نكنند ادعاهاي بيجا نكنيم فردي باشيم كه از نظر زندگي مادي مادون مردم و مافوق مردم باشيم در امور معنوي اگر اين گونه باشيم يقيناً اثر مهمي در جامعه خواهيم داشت من در اين ۳۰ يا ۴۰ ساله اخير قبلش كه همچنين مراجعاتي نداشتم خيلي از خانمهاي باوقار و محترم نامه نوشتهاند به من از نامههايشان پيدا بود كه ميگويند كلام، صفت متكلم است كه اينها روي حساب عشق به دين با طلبه ازدواج كرده بودند. از اول انقلاب به بعد ولي بعداً ديدند اوني كه در ذهنشان بوده كه طلبه ملائكه است طلبه عرشي است، طلبه خيلي با تقواست طلبه خيلي خوش اخلاق است همه را بر عكس ديدهاند خدا شاهد است از طريق خانوادهام گاهي ميفهميدم كه همسر يك آدم متدين از بدديني همسر از دين گريز پيدا كرده و رفته بد حجاب شده و رها كرده اين زندگي را.
ما توي اصحاب هم از اينها داشتيم ابوذر سه ماه تبعيد به شام بود فقط تحملش نكردند فرستادن به مدينه و بردند به ربذه. محصول سه ماه بودنش يك تعداد شيعه بودند كه اينها رشد كردند شما به ۶۰ جلد كتاب اعيان الشيعه مرحوم سيد محسن جبل عاملي مراجعه بكنيد از بركت ابوذر تا الآن كه حزب الله لبنان شكوفا شده و عالمان بزرگي مثل سيد شرف الدين مثل صاحب وسائل الشيعه حكيمان بزرگي عارفان بزرگي، عارف مكتب اهل بيت(ع) اينها محصول سه ماه تبليغات ابوذر بودند اين اندك مطلب مانده بود از بخشهاي گذشتهاي كه برايتان عرض كرده بودم.
تاريخ شروع بيديني
يك مطلبي را هم از ۱۵ مطالبم امشب بگويم كه به نظر بنده توي اين ۱۵ مطلب براي ما بسيار بسيار حائز اهميت است؛ ولي قبل از اينكه بگويم يك جملة زيبا كه تجربة تاريخ نشان داده برايتان عرض بكنم و آن اين است كه بيديني در كرةزمين از كي شروع شده است؟
يعني تاريخ شروع بيديني، لائيك شدن، دهري شدن، ماترياليست شدن، مشرك شدن از كي شروع شده است؟
از زمان بدديني دينداران بيديني ازدل بد ديني دينداران در آمده است يعني ديندار ديدند كه خودش مسائل دين را خيلي خوب بلد بوده ولي در عمل نه نمرهاش صفر بوده خيلي خوب ميآمده اخلاق را بيان ميكرده ولي خودش آدم بد اخلاقي بوده خيلي خوب ميآمده مسائل تربيتي را مطرح ميكرده ولي خودش آدم بيتربيتي بوده و اين بيديني از توي خونهها شروع شده است يعني در جا در جامعه رخ نشان نداده است يا پدر ديندار بد دين يا مادر ديندار بد دين اثر منفي روي بچههايشان گذاشتهاند يا شوهر ديندار بد دين اثر منفي روي همسرش گذاشته اين را خيلي ما بايد دقت بكنيم كه توي خانه و در بين مردم خوش دين باشيم نه بد دين يعني مردم وقتي ما را ميبينند نميگويم ۱۰۰ درصد، ۱۰۰ درصد كه توقعي نميرود؛ ولي ۷۰ يا ۸۰ درصد از قيافه ما، از حرف زدن ما، عمل ما، رفتار ما، كردار ما، زنان و بچههاي ما، مردم پاي منبرهاي ما، مردم كنار محراب ما، دين را ببينند اين خيلي مهم است.
در اين زندگي اولاً: زندگي مادي ما بايد مادون مردم باشد؛ ثانياً: معنويت ما بايد مافوق مردم باشد. ما از نظر تقوا و دينداري بايد بالا باشيم كه پايينيهاي جامعه را بتوانيم بالا بكشيم اما اگر پايين باشيم و كنار آنها و مثل آنها ديگر بالايي وجود ندارد كه ما بالايشان بكشيم و اگر خدايي نكرده نه نمرهيمان از آنها كمتر باشد مردم دينگريزي شوند مردم از دين خدا فراري ميشوند. ما يك سلسله روايات در اصول كاي داريم كه عمق اين روايات و آن نقطه مهم روايات اين است كه مردم را دين گريز نكنيم يعني ما بايد افعال و رفتار و منشمان به گونهاي باشد كه در جامعه بد معرفي نشويم با تقصير، خلاف كار معرفي نشويم با تقصير كنار ما ديگر ميليارد و بالاي ميليارد را مردم مطرح نكنند ادعاهاي بيجا نكنيم فردي باشيم كه از نظر زندگي مادي مادون مردم و مافوق مردم باشيم در امور معنوي اگر اين گونه باشيم يقيناً اثر مهمي در جامعه خواهيم داشت من در اين ۳۰ يا ۴۰ ساله اخير قبلش كه همچنين مراجعاتي نداشتم خيلي از خانمهاي باوقار و محترم نامه نوشتهاند به من از نامههايشان پيدا بود كه ميگويند كلام، صفت متكلم است كه اينها روي حساب عشق به دين با طلبه ازدواج كرده بودند. از اول انقلاب به بعد ولي بعداً ديدند اوني كه در ذهنشان بوده كه طلبه ملائكه است طلبه عرشي است، طلبه خيلي با تقواست طلبه خيلي خوش اخلاق است همه را بر عكس ديدهاند خدا شاهد است از طريق خانوادهام گاهي ميفهميدم كه همسر يك آدم متدين از بدديني همسر از دين گريز پيدا كرده و رفته بد حجاب شده و رها كرده اين زندگي را.