. «بسم الله الرحمن الرحیم»
۲۵/جمادی الاولی/۱۴۴۲
. ۲۰ /۱۰/ ۹۹
*دلنوشته ی استاد مفتی محمدزکریا دهواری*
«حامداً و مصلیاً»
عزیزم و نور چشمم طلبه ی گرامی عبدالروف قلندرزهی (رحمه اللّه تبارک و تعالی وتغمده برحمته وغفرانه وادخله فسیح جناته مع النبیّن الابرار و حسن اولئک رفیقا)
قال النبی «صل الله علیه وسلم »
(من جاء الموت وهو یطلب العلم لیُحیی به الاسلام فبینه و بینَ النبیّن درجةٌ واحدةٌ فی الجنةِ)
[اخرجه الدارمی ۳۵۴وغیره حدیث مرسل ]
امید از رب رحیم وکریم همین است که درجه ی خوبی نزد الله تعالی بیابی فکر نمی کردیم که بهار عمرت به این زودی به خزان برسد. «لا غالب الا اللّه» همه ملک اوست همه اختیار اوست.
تا حال که ماه ها از شروع ثبت نام دوره ی تخصص فقه گذشته طلب وشوق شما ستودنی است که اصرار شما ما را در این سال کرونایی مجبور کرد که حرف شما را بپذیریم وسفارش مفتی محمد حنیف حسین زایی را بر دیدگان نهیم .
گواهی طلاب بر حسن خُلق و اخلاق شما بس است.
محترم بودی ،محترم گشتی.
دنیا چه عجب جایی است لمحه و ثانیه اش قابل اعتبار نیست بعداز یک دقیقه حتی بعد از یک ثانیه چه می شود؟ «لا یعلمه الا اللّه»
برخورد زیبایت ،تفکر دائمیت ،مشاوره های مساجدت حل فتواهایت،نوشته جاتت ،پتو و لحافت ،لپتاپت، کیفت ،زونکن زرد رنگت همه اینها الان ساعت ۱۸:۰۵ بعداز مغرب در جلوی من گذاشته اند همه ی اینها گواه و شاهدند ومن وهمه ی طلاب تخصص فقه گواهیم که تو در طلب علم وفقه به حوزه مبارکه عین العلوم گشت سراوان آمدی ، خوش آمدی وخوش زیستی.
رفتن هایت روز های پنج شنبه بسوی والدین و خانواده ،جلویم مجسم میشود.
نیک میدانم بعد از امروز دیگر روز پنج شنبه ساعت ۱۱نمی آیی که بگویی :استاد ایرانشهر کاری نداری ؟
کاش میدانستم که این قدر زود از بین ما مرخص میشوی وهنوز میوه های تازه رسیده تو در دیدگان اساتید و والدینت ظاهر نمیشود که الرحیل ترا به سوی دیگر ی برد وتو اشک پُر چشمان مارو نمی بینی ! ودیگر صدای زیبایت خاموش می شود.
عزیزم و نور عینم ! کاش می دانستم وهنگام خداحافظی دستان مبارکت را می بوسیدم وبر دیدگان می گذاشتم .
سرورم! خداوند ،تورا صدا کردو طلب کرد که در زمان تحصیل علم ،به درجه ی شهادت نائل گردی مقامت مبارک برای ما گنهکاران سفارشی داشته باشی.
اگر می دانستی دل ما چه جور است ؟ وحال ما چیست؟
شاید نمی گفتی چرا اینجوری مینویسی احساس میکنم امروز فرزندم وفات کرده است .
امسال سال رحیل علما است.
از همین دارالافتای کوچک در همین سه ماه اخیر ،
نخست طلبه ی تخصص سال دوم فرزندم محمد یوسف رسولی افشانی(۱۱/ ۸ ۹۹)
بعده دلم وتکه ی قلبم ،محبوبم ، تاج سرم ،استادم ،مشفقم ،مربی ام، مهربانم و...حضرت مفتی خالد(۱۱ /۸ /۹۹)به دیار آخرت شتافتند.
واینک مفتی عبدالروف قلندرزهی همراه با شوهر خواهرشان ،مولوی خدابخش جمشیدزهی بر اثر تصادف در مسیر نیک شهر مورخه ۲۰/ ۱۰ /۹۹
از این دنیا چشم فرو بستند.
خداوند متعال این عزیز را غریق رحمت بگرداند و والد گرامی ایشان مولانا ابراهیم قلندرزهی وهمه ی بستگان و دوستان به ویژه طلاب تخصص فقه سال اول که همکلاسان ایشان بودند صبر و اجر عنایت بفرماید.
" إن لله ما أعطى وله ما أخذ وكل شيء عنده بأجل مسمى..
وصل الله علی سیدنا محمد وعلی آله واصحابه اجمعین.
«محمد زکریا ،عین العلوم گشت»
⬅️ کانال رسمى استاد مفتى محمدزکريا دهوارى
https://telegram.me/moftizakarya
۲۵/جمادی الاولی/۱۴۴۲
. ۲۰ /۱۰/ ۹۹
*دلنوشته ی استاد مفتی محمدزکریا دهواری*
«حامداً و مصلیاً»
عزیزم و نور چشمم طلبه ی گرامی عبدالروف قلندرزهی (رحمه اللّه تبارک و تعالی وتغمده برحمته وغفرانه وادخله فسیح جناته مع النبیّن الابرار و حسن اولئک رفیقا)
قال النبی «صل الله علیه وسلم »
(من جاء الموت وهو یطلب العلم لیُحیی به الاسلام فبینه و بینَ النبیّن درجةٌ واحدةٌ فی الجنةِ)
[اخرجه الدارمی ۳۵۴وغیره حدیث مرسل ]
امید از رب رحیم وکریم همین است که درجه ی خوبی نزد الله تعالی بیابی فکر نمی کردیم که بهار عمرت به این زودی به خزان برسد. «لا غالب الا اللّه» همه ملک اوست همه اختیار اوست.
تا حال که ماه ها از شروع ثبت نام دوره ی تخصص فقه گذشته طلب وشوق شما ستودنی است که اصرار شما ما را در این سال کرونایی مجبور کرد که حرف شما را بپذیریم وسفارش مفتی محمد حنیف حسین زایی را بر دیدگان نهیم .
گواهی طلاب بر حسن خُلق و اخلاق شما بس است.
محترم بودی ،محترم گشتی.
دنیا چه عجب جایی است لمحه و ثانیه اش قابل اعتبار نیست بعداز یک دقیقه حتی بعد از یک ثانیه چه می شود؟ «لا یعلمه الا اللّه»
برخورد زیبایت ،تفکر دائمیت ،مشاوره های مساجدت حل فتواهایت،نوشته جاتت ،پتو و لحافت ،لپتاپت، کیفت ،زونکن زرد رنگت همه اینها الان ساعت ۱۸:۰۵ بعداز مغرب در جلوی من گذاشته اند همه ی اینها گواه و شاهدند ومن وهمه ی طلاب تخصص فقه گواهیم که تو در طلب علم وفقه به حوزه مبارکه عین العلوم گشت سراوان آمدی ، خوش آمدی وخوش زیستی.
رفتن هایت روز های پنج شنبه بسوی والدین و خانواده ،جلویم مجسم میشود.
نیک میدانم بعد از امروز دیگر روز پنج شنبه ساعت ۱۱نمی آیی که بگویی :استاد ایرانشهر کاری نداری ؟
کاش میدانستم که این قدر زود از بین ما مرخص میشوی وهنوز میوه های تازه رسیده تو در دیدگان اساتید و والدینت ظاهر نمیشود که الرحیل ترا به سوی دیگر ی برد وتو اشک پُر چشمان مارو نمی بینی ! ودیگر صدای زیبایت خاموش می شود.
عزیزم و نور عینم ! کاش می دانستم وهنگام خداحافظی دستان مبارکت را می بوسیدم وبر دیدگان می گذاشتم .
سرورم! خداوند ،تورا صدا کردو طلب کرد که در زمان تحصیل علم ،به درجه ی شهادت نائل گردی مقامت مبارک برای ما گنهکاران سفارشی داشته باشی.
اگر می دانستی دل ما چه جور است ؟ وحال ما چیست؟
شاید نمی گفتی چرا اینجوری مینویسی احساس میکنم امروز فرزندم وفات کرده است .
امسال سال رحیل علما است.
از همین دارالافتای کوچک در همین سه ماه اخیر ،
نخست طلبه ی تخصص سال دوم فرزندم محمد یوسف رسولی افشانی(۱۱/ ۸ ۹۹)
بعده دلم وتکه ی قلبم ،محبوبم ، تاج سرم ،استادم ،مشفقم ،مربی ام، مهربانم و...حضرت مفتی خالد(۱۱ /۸ /۹۹)به دیار آخرت شتافتند.
واینک مفتی عبدالروف قلندرزهی همراه با شوهر خواهرشان ،مولوی خدابخش جمشیدزهی بر اثر تصادف در مسیر نیک شهر مورخه ۲۰/ ۱۰ /۹۹
از این دنیا چشم فرو بستند.
خداوند متعال این عزیز را غریق رحمت بگرداند و والد گرامی ایشان مولانا ابراهیم قلندرزهی وهمه ی بستگان و دوستان به ویژه طلاب تخصص فقه سال اول که همکلاسان ایشان بودند صبر و اجر عنایت بفرماید.
" إن لله ما أعطى وله ما أخذ وكل شيء عنده بأجل مسمى..
وصل الله علی سیدنا محمد وعلی آله واصحابه اجمعین.
«محمد زکریا ،عین العلوم گشت»
⬅️ کانال رسمى استاد مفتى محمدزکريا دهوارى
https://telegram.me/moftizakarya