محسن هادی


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


مستند ساز، دانشجوی جامعه شناسی
برای ارتباط: @mohsen_hadi

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


‏از تاملات روزمره درباره ⁧ #فحش ⁩ ‏
دین‌داران؛ چطور کسی را ⁧ #حرامزاده ⁩ خطاب می‌کنید در حالی که در دینتان شرایط سختی برای اثبات زنا و مجازات سخت‌تری برای تهمت وجود دارد.
‏غیر دین‌داران؛ چطور کسی را حرامزاده خطاب می‌کنید درحالی که به حرام و حلال قایل نیستید؟
‏وقتی میگویید ⁧ #حرامزاده ⁩ ، منظورتان چیست؟ او از رابطه جنسی نامشروع متولد شده؟ این اگر بد باشد، به کودک چه ربطی دارد؟ ما چه اختیاری در تولد داریم؟
‏یا در ذهن به نوع زناشویی والدین کاری ندارید و از حرامزادگی صفت اخلاقی ساخته و در رفتار بد فرزند، پدر و مادرش را هم سهیم کرده‌اید؟
بر من خرده می‌گیرند که ⁧ #فحش ⁩ های جنسیتی ربطی به ذهن ندارد و ما اصلا چیزی که می‌گوییم را در ذهن تخیل نمی‌کنیم. رابطه‌ی ذهن و زبان را چطور قطع کرده‌اید بزرگواران؟ واژه‌هایتان چگونه از معناها تهی شده؟ وقتی میگویی حرامزاده، من چطور بفهمم منظورت حرام‌زاده نیست و چیز دیگری‌است؟

@MohsenHadii


قدرتِ تجاوز؛ قدرت و تجاوز

برای فهم مسئله تجاوز؛ از خودمان شروع کنیم. وقتی با کسی نزاع داریم، چه فحش‌هایی استفاده یا چگونه تهدید می‌کنیم؟ باگاییدن؟ کردن؟ شبیه اینها؟ آیا شامل مادر و خواهر و همسرش هم می‌شود؟ پاسخ را قرار نیست جز خودمان کسی بداند، اگر مثبت است، بی‌تعارف، یک متجاوز بالقوه‌ایم فقط فرصتش پیش نیامده!
وقتی داریم به کسی فحش می‌دهیم، ذهن ما، حالتی انتزاعی ایجاد کرده برای جبران کاری که امکان انجامش را نداریم. ‌در آن حال، انسان، تسلط بر دیگری را در ذهن خود تصور می‌کند و مثل یک بازی دیجیتال، قدرت هرکاری را دارد. اینجا، واژه‌ها بسیار مهم‌اند، تنها ابزار کنش ما در آن تسلط انتزاعی‌اند. تنها گلوله‌هایی که میتوانیم در محیط گِیم، شلیک کنیم. این کلمات حاوی مفاهیم ناخودآگاه ما هستند. وقتی که هیجان بر آگاهی غالب شد، واژه‌ها رفتارهای ما را شکل می‌دهند؛ اصلا خود رفتار ما هستند. وقتی ما به یکی میگوییم مادرت را فلان، در واقع داریم به مادرش تجاوز می‌کنیم؛ ولی در فضایی که قدرت انجام این کار داریم .
تجاوز ⁩ با ⁧ قدرت ⁩ رابطه زیادی دارد. ساختار قدرت، ساختار تجاوز هم هست. گویی این دو پدیده، همزادند. تجاوز جنسی، بیش از آنکه کنش جنسی باشد، تسلط و اعمال قدرت است. متجاوز، از غلبه کردن و مسلط شدن بیشتر لذت می‌برد تا از سکس. اصلا تجاوز را نمی‌توان سکس دانست، اینجا عمل جنسی، عین اعمال قدرت است. تاریخ قدرت و تاریخ جنگ و سلطه، تاریخ تجاوز هم هست.
‏سال‌ها پیش، جایی خواندم، در یکی از پرونده‌های جنجالی تجاوز، از متجاوز که قدرت زیادی هم داشته، پرسیدند چرا ⁧ تجاوز ⁩ کردی؟ گفت چون می‌توانستم. جان کلام همین است؛ اگر تجاوزها در ایران برایتان مسئله است، در ساختار دنبال کسانی بگردید که می‌توانند.
‏در ساختار جامعه، قدرت های بلامنازع را پیدا، و محدودشان کنید، ⁧ تجاوز ⁩ کمتر می‌شود.
‏آنها کجایند؟ همه جا، در خانواده، مدرسه، محله، باشگاه، فرقه‌ها و گروه‌ها، سیستم‌های امنیتی انتظامی، قضایی، در اقتصاد، در محل کار... و در ذهن انسان‌ها. در معناها و تعریف‌ها.
وقتی یکی را تهدید می‌کنیم یا فحشش می‌دهیم، در آن فضای انتزاعی ذهن، ما قدرت بلا منازع شده‌ایم و مادر، همسر یا خود طرف، تحت سلطه‌ی ماست. هرکاری در آن فضای انتزاعی بکنیم، ما همانیم.
وقتی از نفرت پر شده‌ایم، هرچه می‌گوییم، همانیم؛ کافی‌است، در دنیای واقعیت هم قدرت دست ما هم بیفتد؛ ممکن است همان متجاوز شیطانی شویم که در پستوی ذهن‌مان پنهان است...


محسن هادی
@MohsenHadii


‏یک نماینده مجلس، درباره تجاوز به دختر بچه‌ای در خمینی شهر:
شاید ازاله ⁧ #بکارت ⁩ با ⁧ #شیشه_پپسی ⁩ بوده!


Forward from: اكونوميست فارسی
⚛️چرا خودکفایی «استقلال» را کم می‌کند؟!

🖊امیر ناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی)

ما نسل عادت کرده به جشن‌های خودکفایی بودیم؛ از خودکفایی گندم تا پیکان! برای ما بدیهی بود که برای حفظ استقلال باید از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را تولید کنیم. ما تازه سال‌های انتهای دهه‌ی ۷۰ بود که فهمیدیم خودکفایی در همه‌ی امور امکان‌پذیر نیست. با خودکفایی خداحافظی کردیم، هم ما مردم، هم آن سیاستمدارها؛ چون فکر می‌کردیم نمی‌شود! نه اینکه راه حل خوبی نیست!

بعد شروع شد به تهیه فهرستی از کالاهای استراتژیک که فکر می‌کردند باید در آن‌ها خودکفا شویم. گندم در این فهرست بود به اسم امنیت غذایی؛ یا بنزین و خودرو بخاطر سهم اشتغال بالا. ما از ترس تحریم، از ترس کابوس جنگ با عراق، ما به هزار دلیل دنبال استقلال از طریق خودکفایی بودیم.

برای من گذشت و گذشت تا در مدل‌سازی‌ها رسیدم به مفهوم «استقلال»! از دید منی که بزرگ‌شده در این دوره‌ها بودم، استقلال یعنی «کمترین میزان تاثیرپذیری از دیگران» یعنی هرچقدر کسی نتواند بر تصمیمات من اثر بگذارد من مستقل‌تر هستم؛ یعنی اگر آمریکا و اروپا روی فعالیت‌های من اثر نگذارند من استقلال بیشتری دارم.

اما از دید کتاب‌ها و مدلسازی‌هایی که داشتم در دانشگاه تدریس می‌کردم، «استقلال» از «نسبت وابستگی دیگران به من به وابستگی من به آن‌ها» به دست می‌آمد؛ یا برابر بود با «نسبت تاثیراتی که من بر دیگران می‌گذارم به مجموع تاثیراتی که میگذارم و می‌پذیرم».

در این تعریف اگر من کشوری باشم که دیگران به من وابسته نیستند؛ من مستقل نیستم! و البته قدرت هم ندارم!

البته در مدل‌سازی‌های پیچیده‌تر، هم تعریف «استقلال» و هم تعریف «قدرت» پیچیده‌تر می‌شدند، اما در همه‌ی آن‌ها مدام نقش تاثیرگذاری‌ها در تعریف «استقلال» بیشتر می‌شد!

از دید مدلسازی‌های جدید، بازیگری که در یک سیستم «استقلال» داشت، بازیگری بود که باید تاثیرگذار می‌بود، وگرنه هر چقدر هم تاثیرپذیری‌اش را از سایرین کم می‌کرد، مستقل نمی‌شد.

⭕️استقلال و تحریم‌ها
بسیار نوشته شده که چرا اینقدر ما راحت تحریم می‌شویم؟ پاسخ اما دقیقا برمی‌گردد به دلیل همین درک نادرستی است که از مفهوم استقلال داریم.

بازیگر مستقل یا دارای قدرت، قابل حذف شدن از سیستم نیست. یعنی کشوری که ۱۰۰ میلیارد دلار وارد می‌کند و ۱۰۰ میلیارد صادر می‌کند؛ خیلی قوی‌تر از کشوری است که نه وارداتی دارد و نه صادراتی! کشور اول را نمی‌شود از جهان حذف کرد و دومی را می‌شود!

بگذارید چند واقعیت ببینیم:
1️⃣ما ایرانی‌ها فکر می‌کنیم چون سالیانه حدود ۳ میلیارد یورو از آلمان واردات داشته‌ایم؛ خیلی شریک جذابی برای آلمانی‌ها هستیم؛ اما یادمان می‌رود که صادرات آلمانی‌ها حدود ۱۳۵۰ میلیارد است و این یعنی سهم ما حدود ۰.۰۰۲ است! یعنی قابل صرف نظر!

2️⃣سهم ایران در چند سال گذشته کمتر از ۰.۰۰۱ از کل صادرات چین بوده است و سهم ایران در واردات این کشور نیز کمتر از ۰.۰۰۹! یعنی سهم ما تقریبا در اقتصاد چین آن‌قدر ناچیز است، که می‌شود درنظر نگرفت!

این‌ها واقعیت‌هایی هستند که معنایش متاسفانه در همان تفاوت فهم‌مان از مفهوم استقلال نشات گرفته است. ما موفق شده‌ایم تاثیری‌پذیری خود را از دیگران کم کنیم؛ اما ما به سادگی در معادلات جهانی نادیده گرفته می‌شویم؛ چون تاثیرگذاریمان هم به اندازه‌ی تاثیر‌پذیری‌مان ناچیز است!

⭕️تغییر دیدگاه
وقتی به شاخص‌های جهانی دقت می‌کنیم، در بسیاری از این شاخص‌ها «واردات» یک معیار مطلوب است! بله واردات اگر در صنایع پیشرفته و کالاهای سرمایه‌ای باشد، و اگر همراه با صادرات بالا باشد، یک معیار خیلی خوب است. ما هنوز افتخار می‌کنیم به کاهش واردات بدون آن‌که توجه کنیم به سایر جنبه‌ها!

ما بیش از هر چیز نیاز داریم تا به بازتعریف مفاهیمی اقدام کنیم، که میراث دنیای ماقبل جهانی‌شدن است! ما نیاز داریم تا دوباره در خصوص بسیاری از چیزهایی که بدیهی می‌دانیم، فکر کنیم!

ما اگر واردات بالا و صادرات بالا داشتیم، هرچند تفاضلش همین مقدار اکنون بود، حتما بیش از وضعیت فعلی‌مان تاثیرگذار بودیم و این یعنی به راحتی قابل صرف نظر کردن نبودیم! یعنی به راحتی نمی‌شد با یک امضا تحریم‌مان کرد!

در دنیای امروز، هیچ رابطه‌ای یک‌طرفه نیست. نمی‌شود تنها تاثیرگذار بود و هیچ وابستگی نداشت. مهم آن است که بیش از آن که وابسته به دیگران باشیم، آن‌ها به ما وابسته باشند.

دستیابی به استقلال تنها از طریق این توازن ایجاد می‌شود؛ وگرنه اگر به هیچکس وابسته نباشیم و دیگران هم به ما وابسته نباشند؛ همگی برای حذف شدنمان توافق دارند!

یعنی حتی اگر خودکفایی امکان‌پذیر هم باشد، قدرت و استقلال ما را افزایش که نمی‌دهد، بلکه کاهش می‌دهد!

@economistfarsi
🌐کانال اکونومیست فارسی


Forward from: اقتصاد بازار
🔰🔰 نهادهای غارتگر


✍ عبدالحسین ساسان
❇️ "نهاد غارتگری" را باید علت تمام مشکلات اقتصادی جامعه امروز دانست که همه افراد جامعه را درگیر خود کرده است. با این تعریف "غارتگری" را می‌توان یک نهاد قدیمی دانست که در اقتصاد هر جامعه‌ای بی‌نهایت نقش فعال و جدی داشته است. نیاکان ما افرادی غارتگر بودند که در طول تاریخ، طی فرایندی، تکامل‌ یافتند و شیوه غارتگری‌شان از شکل اولیه خود به اشکال تمدن یافته امروزین متبلور شد.

❇️ غارتگری عیاران
غارتگری "عیاران" را می‌توان یکی از این اشکال تمدن یافته دانست. مانند کاری که برادران لیث می‌کردند. آنها با غارت کاروان‌ها و دادن پول این غارتگری، به فقرا و مستمندان، سعی داشتند تا فقر را ریشکن کنند و عدالت را برقرار سازند. این اتفاق نه تنها هرگز رخ‌نداد؛ بلکه با ناامن شدن جاده‌های سیستان، کاروان‌ها نیز دیگر از آنجا عبور نکردند و اقتصاد آن منطقه فلج شد. پس متوجه می شویم که این شیوه غارتگری در برقراری عدالت هرگز موثر نبود.

❇️ غارتگری ضرابخانه‌ای
شیوه دیگری از غارتگری، "ضرابخانه‌ای" بود. در فرایند تکامل جامعه به علت سنگینی سکه، مردم آن را تحویل دولت‌ها می‌دادند و در مقابل کاغذی را که معادل آن میزان سکه طلا در آن درج شده بود، دریافت می‌کردند. در این زمان دولت‌ها از فرصت استفاده کردند و با اضافه کردن سایر آلیاژه‌ها مانند مس و برنز به جای طلا به سکه‌هایشان این شیوه از غارتگری را آغاز کردند که باعث سقوط بسیاری از حکومت‌ها در ایران از جمله ساسانیان شد.

❇️ غارتگری مصادره‌ای
سپاهیان مغول در هنگام حمله به شهرها، اموال مردم آن شهر را غارت و مصادره می‌کردند. پس "مصادره" نیز نوعی غارتگری است. پسران چنگیز قانونی به نام "یاسا" نوشتند که چگونه؟ ازچه کسانی؟ و چرا غارت کنیم؟. متاسفانه این قانون، که قانون مصادره اموال بود توسط "سلطان‌محمدخدابنده" که همان زمان به اسلام مشرف شده بود؛ لباس فقه برتن کرد. یعنی فقها را جمع کرد و از آنها خواست تا بر اساس یاسا فقه بنویسد. آن هم چه فقه‌ای؟ فقه مصادره اموال!

❇️ غارتگری چاپخانه‌ای
خطرناک‌ترین نوع غارتگری، غارتگری "نرم" یا "چاپخانه‌ای" است که در مقابل ضرابخانه‌ای قرار می گیرد. در این نوع غارتگری، نه آلیاژ سکه‌‌ها تغییر می‌کند؛ نه مالی مصادره می‌شود؛ همه چیز سرجای خود است. اما مدام پول چاپ می‌شود و ارزش پولی که دست مردم است کاهش می یابد. دلیل مشکلات اقتصادی کشور ما همین نوع از غارتگری است. دولت هشتم و نهم 8 برابر پول چاپ کردند و دولت یازدهم و دوازدهم که قرار بود پول چاپ نکند 3 برابر پول چاپ کرد.


❇️ در ایران هم راهی جز پذیرش وجود نهادهای غارتگری و اصلاح آنها نداریم. پبذیریم که باید با غارتگری مبارزه کنیم. اگر با تمام تلاش روشنفکران از مشروطه تاکنون به جایی نرسیدیم به این دلیل است که راه را اشتباه رفته ایم.

❇️ می‌خواهم یک پیش‌بینی بکنم که اگر نهادهای غارتگری از ایران حدف شوند در عرض یک دهه دلار بین هزار الی دوهزار تومان می شود؛ و در غیر این صورت به 20 هزار تومان هم خواهد رسید.

❇️ ما باید به طور جدی روی نهادها کار کنیم. کمپین مبارزه با نهادهای غارتگر را ایجاد کنیم. نظام مالیاتی را جایگزین نهادهای غارتگری بکنیم. امروز عدالت یعنی سرمایه‌گذاری؛ هرکه بیشتر سرمایه گذاری کند؛ عادل‌تر است. باور کنیم که کهکشان کارآفرینی هیچ کشوری مانند ما این همه ستاره نداشته است. ما لاجوردی‌ها و ایراوانی‌ها را داشته ایم و نباید با وجود این افراد امروز وضعیت اقتصادمان اینگونه باشد.
منبع: هفته نامه نوسان

متن کامل:
http://bit.ly/2IVQtp4

💠 @EghtesadBazar


‏روی وزنه-مدالی که به گردنشون میندازن، نوشته شده: هنرمند ملی، یه چیز تو مایه‌‌های ⁧ #وابسته ⁩ خودمان.
‏کاری از کارتونیست آذربایجانی، #گوندوز_آقایف


‏سنگی که از فلاخن تو رها میشود را دنبال میکنم، هدف ها چقدر زیادند. کجا اصابت می‌کند؟
‏وسط میز شورای امنیت؟ پیشانی کلیددار کعبه؟ بلندگوی حامیان دروغ‌گو؟ خورشید؟ کهکشان‌ها؟ بر سر من؟ خیال میکنم بیشتر...


برای زندگی، نمادی بهتر از تو؟...


بدون شرح از تهران، میدان‌حسن آباد، دیوار بیمارستان سینا




Video is unavailable for watching
Show in Telegram
هر وقت از چیزی مطمئن بودید، زاویه نگاهتان را تغییر دهید، شاید نظرتان تغییر کرد/ ‏از طراحی های ریاضی‌دان ژاپنی؛ Kokichi Sugihara .


چرا زندان، در بسیاری از موارد، مجرم را مجرم‌تر می‌کند؟ و شرور را خطرناک‌تر؟ تاحالا به کارکرد زندان فکر کرده اید؟ وقت آن نرسیده به اصلاح زندان ها فکر کنیم؟


در نخستین روزهای بهار سال 1397، 120درخت در تبریز قطع شد تا جای پارک، آپارتمان ساخته شود.
مسئولان شهر، امسال، تبریز را پایتخت گردشگری نامیده اند.
#تبریز_شهر_بی_دفاع


قرارداد شادي به بهانه بهار...
نه سختی‌ها مي توانند ما را از پا درآورند، نه خبرهاي بد افسرده مان كند، نه چك هاي برگشتي و تورم و اختلاس ها نا اميدمان... اگر بخواهيم؛ با هم بخواهيم. مي توان با وجود همه‌ی اینها. شاد بود و اميد داشت .
به نظر من، #نوروز نه پايان زمستان است و نه آغاز بهار، آغاز خلقت و درآمدن يونس از شكم ماهی و ديگر نشانه سازی‌های اساطيری هم نيست؛ نورز يك اراده جمعی است براي خوب بودن و خوب ديدن، يك قرار داد اجتماعی است كه ميتواند تكرار شود، هر روز و به هر بهانه ای ...
مبارك باد
@Mohsenhadii
....
https://goo.gl/JVE8BJ


‏⁧ #زبان_مادری ⁩
‏۱- رفيقى داشتم که در پی پيشرفت به تهران رفته بود, مي گفت براى اينکه بتوانم لهجه‌ام را اصلاح (!) کرده و مثل تهرانی‌ها صحبت کنم, به فارسى فکر کردم... تا اينکه لهجه ترکى‌ام از بين رفت. مثلا داشت به من توصيه مي کرد.
‏۲- گفتم ما دو نسل است که از روستاى چلان در دامنه جنوبى سهند، به تبريز کوچيده ايم، هنوز روستايى مي انديشم، تو ميگويى حالا بيايم تهرانى فکر کنم 🙂 پيشرفت ارزاني ات آقا...
‏۳- او نه زبان شناس بود و نه جامعه شناسى می خواند, يک آدم معمولى بود در سوداى ترقى. اين نکته را خوب فهميده بود که زبان پيش از آنکه ابزار گفتن باشد، وسيله انديشيدن است...
‏۴-يک سريال کره اى پخش مي‌شد، " افسانه خورشيد و ماه"، یکبارسر سفره, ديدمش. وزيرى که طراح توطئه حذف همسر جانشين پادشاه بود, در تحليل نقشه اش گفت:
‏راز هنر بونساى اين است که اگر ميخواهى شاخ و برگ هاى درخت را به شکل دلخواهت در بياورى, ريشه هايش را اصلاح کن...
‏۵- تغییر زبان چیزی شبیه تغییر ریشه‌هاست. دستکاری در آن، ذهن انسان را تغییر می‌دهد. سلطه جویان این را خوب می‌دانند؛ تاریخ استعمار، تاریخ تغییر زبان ملت‌ها هم هست.
‏۶- ⁧ #روز_جهانی_زبان_مادری ⁩ را به همه کسانى که زبان خود را مايه برترى نميدانند, آن را بر ديگران تحميل نمي کنند و در سوداى يک دست کردن فرهنگ ملت ها , نسل ها را از آموزش زبان مادريشان محروم نمي سازند, تبريک مي گويم


Forward from: پژمردن؟ نپژمردن
... ادامه از قبل👆👆👆
با این تعریف درباره نژاد، هر اندیشه‌ای که انسان ها را بر مبنای نژاد تفکیک کرده، بینشان تبعیض قایل شود و نژادی را برتر از دیگری بداند میشود نژادگرایی یا به اصطلاح نژادپرستی. رفتارهای مبتنی بر این اندیشه هم رفتارهای نژادپرستانه هستند. مثلا اگر ما یک فرد یا گروهی از افراد را صرفا به خاطر اینکه عرب هستند قضاوت کنیم، یا از حقوق انسانی شان محروم کنیم، توهین و تحقیر روا داریم، رفتار نژادپرستانه مرتکب شده ایم. ما ممکن است با گروهی دعوا داشته باشیم به خاطر تجاوز آنها یا هر چیزی، آن گروه هم هویت خاصی دارند، عرب هستند، فارس، کرد یا هرچه. ما اگر در برخورد با آنها، خودشان را قضاوت کنیم، با خودشان ستیزه کنیم، ستیزه ما با یک گروه خاص است اما اگر به واسطه رفتار آنها، عرب، فارس یا کرد در معنای عام آن را مورد قضاوت قرار دهیم، رفتار ما نژادپرستانه است. در مثال دم دستی، دو نفر ترکمن سر من کلاه بگذارند و من بگویم ترکمن ها دزدند، هرجا ترکمن دیدم فلانش خواهم کرد. حالا این اگر از سطح فردی فراتر رود و ما در جایگاه سیاستمدار، تئوریسین، شاعر و ... قرار گیریم، ترکمن ستیزی خواهد شد درونمایه‌ی رفتارها و اثرها و گفتارها و برنامه‌های ما.

5- «با این حساب که همه جنگ های تاریخ نژاد پرستانه و همه نژادپرست می‌شوند». خب بشوند، از فروریختن اسطوره های مقدس تاریخی می‌ترسیم؟ اینکه در دوره های طولانی تاریخی، اغلب جوامع مردسالار بودند، دلیل میشود که نپذیریم بودند؟ اصلا صحبت ازین مفاهیم و بررسی تاریخ آنها، برای این است که اصلاح کنیم و از میان ببریم این عوامل رنج و موانع صلح انسان ها را.

6- «حالا اینکه در شاهنامه چند بیت عرب‌ستیز و ترک ستیز وجود دارد دلیل نمیشود همه شاهنامه را زیر سوال ببریم». زیر سوال بردن اگر به معنای نقد است، چرا نبریم؟ چرا از نقد هراس داشته باشیم؟ هرکتاب دیگر را باید سراسر زیر تیغ بی‌رحمانه پرسش‌های علمی ببریم و از تقدیس اش بپرهیزیم، تا آن کتاب برای امروز و فردایمان، مفید باشد. اینکه ما بگوییم شاهنامه سراسر نژادپرستانه است یا فردوسی نژادپرست است، واکنشی عصبی خواهد بود در تقابل با کنش‌های متعصبانه. «نژاد پرستی در شاهنامه» پژوهش‌های دقیق علمی نیاز دارد که متاسفانه در ایران انجام نشده است. دیگر متون تاریخی هم نیازمند چنین پژوهش هایی هستند اگر بخواهیم ریشه های تاریخی راسیسم در ایران را مطالعه کنیم. اما کسی جرات نمیکند سراغش برود. یک بار من کتابخانه ها را زیر و رو کردم، حتی یک کتاب در نقد شاهنامه نبود، شرح و توصیف چرا.


اگر کسی را می‌شناسید که مخاطب این مطلب یا مطلب‌های این کانال است، با معرفی این مطلب یا این کانال به ما لطف می‌کنید.


Forward from: پژمردن؟ نپژمردن
.. ادامه از قبل👆👆👆
3- «هر تکستی را در کانتکست خود باید بررسی کرد» این را خیلی باسوادها میگویند، ما بی سوادها اینطور فهمیده‌ایم که تکست یعنی متن و کانتکست یعنی زمینه، متن را در زمینه اش باید خواند. خب پس شاهنامه را هم باید در بستر زمانی خودش بررسی کرد نه اکنون. این حرف درستی است و بسیار کمک می‌کند به درک محتوای شاهنامه. نظرات جلال خالقی مطلق، شاهنامه پژوه مشهور، دراین رابطه کمک زیاد میکند به ما (https://goo.gl/EsKGqT ).
- «در زمان ساسانيان، ايرانيان نژاد خودشان را از نژادهاي ديگر بالاتر مي‌دانستند
- نژادهاي ديگر را تا آن‌جا که مربوط به يونانيان و روميان بوده با خودشان برابر مي‌دانستند
- نژاد اعراب و ترک‌ها را که خراج‌گزار و باج‌گزار ايرانيان بودند، پست‌تر مي‌دانستند
- اين در متون پهلوي هم هست. در اوستا هم هست. اين عقيده به شاهنامه سرايت کرده
- در زمان ساسانيان اعراب به ايران حمله کردند و ايران را گرفتند و پيروز شدند. بنابر‌اين چيز آشکار و روشني است که مردمي که از وطنشان دفاع مي‌کنند، به دشمن حمله مي‌کنند. اين ارتباطي به نژادپرستي ندارد. معلوم است که در ميان دعوا حلوا قسمت نمي‌کنند. اين‌که ما اين را امروز مطرح کنيم و بپرسيم آيا فردوسي عرب‌ستيز بوده يا نه ابلهانه است. معلوم است که عرب‌ستيز بوده. براي اين‌که عرب در آن زمان دشمن مملکتش بوده».

4- «عرب‌ستیزی چه ربطی به نژادپرستی دارد»؟ در این باره ناگزیریم ابتدا مفهوم نژادپرستی را به طور واضح تعریف کنیم تا ببینیم عرب‌ستیزی هم می‌تواند مصداقی از آن باشد یا نه؟
نژادپرستی ترجمه نه چندان دقیقی است از واژه Racism است. Race یعنی نژاد، و راسیسم یعنی نژاد گرایی. نژاد یعنی چه؟ دانشنامه جامعه شناسی انتشارات مک میلان، در مقاله Race مینویسد : «بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و اجتماعی معتقدند نژاد به عنوان یک پدیده بیولوژیکی وجود ندارد. مردم از اقوام مخلوط تشکیل شده اند. انتصاب آنها به دسته‌های نژادی بستگی به معیارهای اجتماعی و نه زیست شناختی دارد». (صفحه 2329 جلد 4). نژاد، مفهومی است آمیخته از مفاهیم دیگر چون زبان، رنگ، مذهب، قومیت و غیره. مثلا وقتی از نژاد عرب حرف میزنیم، عرب سلسه خونی و خاندانی نیست، بلکه کسانی که به زبان و فرهنگ عربی تعلق دارند، میشوند عرب یا به اصطلاح نژاد عربی. تصور اینکه مردم یک کشور از یک سلسله خونی به یک پدر واحد برسند و بر اساس آن تبار یا نژاد خالص داشته باشند، حتی در تخیل هم خنده دار است. انسانها یک نیای مشترک دارند و بعد از آن نمی‌توان گفت که فلان گروه اجتماعی به صورت خالص فرزندان فلان کس‌اند و دارای خصوصیات مشترک بیولوژیکی. آنچه به نام تبار یا نژاد گفته می‌شود، آمیزه‌ای از قومیت، زبان، رنگ، شباهت‌های جسمی، منطقه، کشور و غیره است. مثلا وقتی گفته می‌شود عرب، گروه‌های اجتماعی بسیار متنوعی را شامل می‌شود از یمن و آفریقا گرفته تا لبنان و سوریه. گروه‌هایی که به لحاظ جسمی تفاوت‌های بسیار زیادی دارند و تنها اشتراک‌شان زبان عربی است. نمی‌توان آنها را از یک تبار یا نژاد دانست؛ عرب یعنی کسانی که یک مشخصه‌ی هویتی دارند به نام زبان عربی که در مولفه‌های هویتی دیگر می‌توانند با گروه‌های دیگری مشترک باشند. مثلا عرب‌های ایران، در زبان با عرب‌های اردن مشترکند ولی در مذهب با ترک‌های آذربایجان و در جغرافیا با لرهای خوزستان و البته در ملیت، با سایر ایرانیان.
مگر می‌شود عرب ها در این جغرافیای پراکنده از یک تبار واحد باشند؟ تفاوت‌های جسمی مانند رنگ پوست و شکل آرواره‌ها بیش از آنکه به جد مشترک ربط داشته باشد به اقلیم و آب و هوا مرتبط است. به لحاظ ظاهری، یک هزاره‌ی فارس زبان با ترکمن‌ها شباهت بیشتری دارد تا مردم فارس زبان شیراز.

ادامه ...👇👇👇


Forward from: پژمردن؟ نپژمردن
چند نکته درباره نسبت شاهنامه با نژادپرستی
محسن هادی

1- «مفاهیم مدرن را نمی‌توان برای جوامع سنتی استفاده کرد. نژادپرستی هم مفهومی مدرن است و نمیتوان شاهنامه بیش از هزارسال پیش را با آن مفهوم سنجید». پس با این حساب نباید از مردسالاری در جوامع گذشته حرف زد. طبقات اجتماعی را در تاریخ بررسی کرد. شیوه‌های همیاری در جوامع سنتی را نباید جست و ده‌ها مثال دیگر که نامگذاری و عنوانبندی شان تازه است اما خودشان نه.
شاید برخی مفاهیم مدرن را نتوان در جوامع قدیم پیدا کرد، مثلا نمی‌توان فلان حکومت در فلان زمان را سوسیالیستی یا سرمایه‌داری دانست چرا که اینها مفاهیم تازه تاسیس شده‌ای هستند و با ساختارهای جوامع قبلی تفاوت بسیار دارند. شاید در مواردی مشابهت داشته باشند. سرمایه‌داری، سوسیالیسم و برخی مفاهیم دیگر، دوره‌ی شروع دارند اما مفاهیمی هم هستند که تازه شروع نشده‌اند، بوده‌اند و در دوره مدرن، دانشمندان آنها را تفکیک و عنوانبندی کرده‌اند. مثل بیماری اوتیسم یا سندروم داون که نامگذاری‌شان تازه است نه خودشان. پیشتر هم اوتیسم بوده، سندروم داون بوده، ولی دانش بشری آنها را از سایر بیماری‌ها تفکیک نکرده بود.
فمنیسم اندیشه‌ای است که برای احقاق حقوق زن و ایجاد برابری جنسیتی شکل گرفته. اگر در تاریخ نمونه‌هایی پیدا کنیم که برای همین هدف تلاش کرده اند، به صرف اینکه عنوان فمنیسم رویشان نبود، از تاریخ اندیشه فمنیستی جدایشان بدانیم؟. پدیده های اجتماعی که یکباره نمیرویند، ریشه های تاریخی دارند، مگر می‌شود این را ندید؟ سکسیسم یا جنسیت‌زدگی، اندیشه‌ای است که انسان ها را براساس جنسیتشان قضاوت و مورد تبعیض قرار می‌دهد، مثلا می‌گوید زنها از هوش پایینی برخوردارند. این اندیشه چیز تازه‌ای نیست، در حالی که عنوان آن تازه است. اصلا وقتی از لزوم برابری جنسیتی حرف زده می‌شود یعنی نابرابری وجود دارد، حال اگر در متون گذشته از نابرابری جنسیتی حرف زده نشده، به این معنی است که نمیتوان این مفهوم جدید را در متون قدیم به کار برد؟
راسیسم یا نژادگرایی (که در ایران به نژادپرستی ترجمه شده) ازین دست مفاهیم است. عنوانش تازه است اما خودش نه. راسیسم اندیشه‌ای است که انسان ها را برمبنای تفاوت‌های ظاهری، قومی، مذهبی، زبانی، جغرافیایی و... به قضاوت گذاشته و رفتاری بر آن مبنا مرتکب میشود. مثلا یکی را نجس میداند به خاطر اینکه «بربر» است یا از قومی دیگر. یا کم هوش و بی استعداد میداند به خاطر اینکه شرقی است، رنگین پوست است، ترک است، لر است و ...
راسیسم جنبش یا سیسم سیاسی‌ای نیست که تازه تاسیس شده باشد، اندیشه و روشی است مبتنی بر برتری نژادی که در شکل‌ها و ساختارهای متفاوت بروز و ظهور داشته. جایی در لباس نازیسم و با تاکید بر برتری نژاد آریا، و جایی دیگر در قامت صهیونیسم و با تاکید بر تبار یهودی.
به نظر می‌رسد در این ادعا که مفاهیم جدید را در بررسی متون قدیم نباید به کار برد، باید کمی دقت کرد وگرنه متون قدیم را به کل باید گذاشت کنار و بررسی نکرد.

2- «اگر در گذشته، نژادگرایی بوده ولی اسمی نداشته، پس به آن چه می‌گفتند؟ میگفتن آن چیز»؟ خب الکل هم قبل از زکریای رازی بوده، بی آنکه کسی متوجه‌اش باشد. ده‌ها عنصر شیمیایی را انسان تازه کشف کرده و نامی بر آنها نهاده، یعنی در گذشته مردم به آن چه میگفتند؟ مردم اصلا متوجه وجود آنها نبودند که نامی هم برایشان به کار برند. دانش همین کشف‌ها و دسته‌بندی‌ها و نامگذاری‌هاست. تشخیص اندیشه و رفتار نژادگرایانه، نقطه آغاز اصلاح و تغییر است نه مرحله شروع نژادپرستی. درپدیده‌های اجتماعی چه بسیار مفهومی که کشف شده نه ابداع و اختراع. فرایند علمی روشمند شناخت جامعه، یعنی تشخیص، تفکیک و عنوانبندی ابعاد مختلف آن.
ادامه ...👇👇👇


به داد #درختان برسیم...


Forward from: وقایع اقتصادیه - پویا ناظران
حجم پول منتشر شده توسط بانک‌مرکزی (پایه پولی) در دوره‌های مختلف:

آغاز دولت ۹ام: ۱۵ هزار میلیارد تومن
آغاز دولت ۱۰ام: ۵۲ هزار میلیارد تومن
آغاز دولت ۱۱ام: ۱۰۰ هزار میلیارد تومن
آغاز دولت ۱۲ام: ۱۸۵ هزار میلیارد تومن


دولت ۹ام و ۱۰ام مجموعا «۸۵ هزار میلیارد تومن» پول چاپ کردند.
دولت ۱۱ام یک تنه «۸۵ هزار میلیارد تومن» پول چاپ کرد.

دولت ۹ام و ۱۰ام با نیمی از این پول مسکن مهر را شروع کرد و با نیمه دیگر، وام‌های زود‌بازده اعطا کرد، یارانه مستقیم پرداخت، و در پاسخ به نامه‌‌هایی که رییس‌جمهور دریافت می‌کرد، قدری پول برای فرستنده می‌فرستاد.

دولت ۱۱ام، با پول چاپی خود طرح سلامت را راه انداخت، یارانه مستقیم، پروژه مسکن مهر و سایر پروژه‌های عمرانی را ادامه داد، و علاوه بر آنها، پروژه‌های عمرانی جدیدی نیز شروع کرد.

در بلندمدت، درصد رشد پول در گردش، بر درصد رشد قیمتها اثر می‌گذارد.
دولت ۹ام حجم پول را سه و نیم برابر کرد، دولت ۱۰ام ۹۰٪ افزایش داد، و دولت ۱۱ام حجم پول را ۸۵٪ افزایش داد.

امروز آنقدر پروژه نیمه کاره دولتی داریم که برای تکمیل‌شان «نیم میلیون میلیارد تومن» پول لازم داریم؛ سه برابر درآمد سالانه دولت از محل نفت.

پول تکمیل این پروژه‌ها را هم چاپ کنیم؟
@Economics_and_Finance

20 last posts shown.

90

subscribers
Channel statistics