گفت چیکار کردم مگه . . ؟
خواستم بگم چی نکردی ، چی نکردی با این احمق خسته ، چی نکردی با این قلب زبون نفهم ، چی نکردی با این تن زخمی ، تو فقط بگو چی نکردی . . .
تو فقط بگو چیکار با این ادم نکردی ، چیا بارش نکردی، کِیها به حال خودش ولش نکردی ، چه زخم هایی که نزدی ، تو فقط یه کلمه بگو چی نکردی با این احمق عاشق . . .
ولی یه لبخند تلخ از این حرفا اومد رو لبم و زبون وا کردم و گفتم :
-هیچی .
"و چه هیچ هایی که پر از حرفاند".
خواستم بگم چی نکردی ، چی نکردی با این احمق خسته ، چی نکردی با این قلب زبون نفهم ، چی نکردی با این تن زخمی ، تو فقط بگو چی نکردی . . .
تو فقط بگو چیکار با این ادم نکردی ، چیا بارش نکردی، کِیها به حال خودش ولش نکردی ، چه زخم هایی که نزدی ، تو فقط یه کلمه بگو چی نکردی با این احمق عاشق . . .
ولی یه لبخند تلخ از این حرفا اومد رو لبم و زبون وا کردم و گفتم :
-هیچی .
"و چه هیچ هایی که پر از حرفاند".