🔴"ناگفتههای دیپلمات آمریکایی از مذاکرات با ایران: از جزییات نامهنگاری اوباما و رهبر ایران تا تلاش برای دیدار روسایجمهور ایران و آمریکا"
✍ ویلیام برنز، دیپلمات شناختهشده آمریکایی اخیراً کتابی با عنوان "گفتوگوهای پشتپرده" منتشر کرده و در آن پشتپردههایی از نامه اوباما به مقام رهبری، تلاش برای دیداری "اتفاقی" میان رؤسایجمهوری ایران و آمریکا، مذاکرات هستهای و گفتوگوهای محرمانه را روایت کرده است.
ویلیام برنز و جیک سالیوان آمریکایی در مذاکرات مخفیانه با عباس عراقچی و مجید تخت روانچی از ایران ساختار توافق هستهای را بنا کردند که بعدها توافق نهایی نیز بر همین بنیان امضا شد.
بخشهایی از کتاب خاطرات ویلیام برنز، ترجمه آرمین منتظری، که انتشارات کتابسرا بهزودی آن را منتشر میکند:
جلیلى به دقت سخنان مرا یادداشت مى کرد و در طول سخنانم لبخند به لب مى آورد. در طول جلسه او و همکارانش مدام زیرچشمى به من نگاه مى کردند.
گویى حضور یک آمریکایى در میز مذاکره چندان برایشان خوشایند نبود. در ادامه جلیلى نطقى ۴۵دقیقهاى درباره تاریخ و فرهنگ ایران ایراد کرد که در جاىجایش بر نقش سازنده ایران در منطقه تأکید شده بود.
وقتى جلیلى مى خواست از ارائه پاسخهاى صریح طفره برود، سعى مىکرد افراد حاضر در مذاکره را گیج و مبهوت کند و این سخنرانى یکى از آن مواقع بود. در بخشى از سخنانش نیز گفت به صورت پارهوقت در دانشگاه تهران تدریس مىکند. آنجا بود که احساس کردم اصلا به دانشجویانش حسادت نمیکنم.
جلیلى در پایان سخنانش برگههایى از تفاهم شفاهى ایران در اختیار اعضای مذاکرهکننده گذاشت. عنوان نسخه انگلیسى این برگهها غلط املایى داشت. آنها به جاى اینکه در بالاى برگه بنویسند Paper Non (به معناى تفاهم شفاهى) نوشته بودند paper None (معناى لغویاش میشود: هیچ کاغذى نیست). البته بهزودى معلوم شد که همان عنوان اشتباه بیشتر برازنده آن کاغذ بوده است.
سولانا و باقى ما نگاهى سریع به متن ارائهشده انداختیم. ناگهان نماینده فرانسه آهى کشید و غرغرکنان زمزمه کرد: "مزخرف است". جلیلى ناگهان چهرهاى بهتزده به خود گرفت و من هم نزدیک بود ژست قاطع خود را از دست بدهم. خوشبختانه دوربینها از اتاق بیرون رفته بودند. همان روز عصر در یادداشتى کوتاه خطاب به رایس نوشتم: "مذاکره پنجساعتونیمه امروز با ایرانیها آشکارا به من یادآورى کرد که احتمالا در طول چند سال گذشته چیزى را از دست ندادهایم".
در اوایل ماه مه، اوباما نامه طولانى محرمانهاى خطاب به آیتالله خامنهاى ارسال کرد. اوباما سعى داشت با نوشتن این نامه راهى باز کند. اگرچه این نامه باید کاملا واضح و شفاف نوشته میشد؛ اما در نهایت به گونهاى نوشته شد که در صورت درز کردن به بیرون موجب ایجاد جنجال نشود.
اوباما در این نامه بار دیگر بر سخنان خود در پیام نوروزى تأکید کرده بود. او در این نامه بر تصمیم آمریکا مبنى بر ممانعت از دستیابى ایران به سلاح هستهاى تأکید کرده و حمایت خود از موضع گروه۱+۵ در وادار کردن ایران به دنبال کردن برنامه هستهاى صلحآمیز را اعلام کرده بود. او همچنین در این نامه تصریح کرد دولتش قصد دنبال کردن برنامه تغییر رژیم را نداشته و آماده است مذاکره با ایران را آغاز کند.
رهبر عالى ایران یک هفته بعد به نامه اوباما پاسخ داده و او نیز سعى کرد سر نخ را به دست بگیرد. نامه آیتالله خامنهاى زبان مبهمى داشت؛ ولى حداقل براساس استانداردهاى انقلابیون ایران، تند و تیز و ارعابآمیز محسوب نمىشد. اگرچه در آن نامه هیچ پاسخ روشنى به پیشنهاد اوباما براى گفتوگوى مستقیم داده نشده بود؛ اما ما اینگونه برداشت کردیم آیتالله خامنهاى براى گفتوگو تمایل جدى دارد.
اوباما بلافاصله به نامه پاسخ داد. این بار نامه اوباما کوتاهتر بود و در آن پیشنهاد شده بود دو کشور گفتوگوهاى دوجانبهاى را به صورت مخفیانه آغاز کنند.
*راهبرد
✅
@mrezasamari