نامه هایی به دخترم


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


سالها پیش متوجه شدم در آینده تو وجود نخواهی داشت..اما برایت مینویسم. شاید روزی ببینمت و تو دخترم باشی.
@Daddylonglegbot

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


اتاق فرزند خود را اینگونه بیآرایید =)






اوصیکم که شروع کنید به کارتون های فوق العاده ای که از بچگی دیدید و یه روز برا بچتون بزارید، خیلی بیشتر حال میده دیدنشون با ثمره زندگیتون.




دالی موشه!


بوی گردن نوزادها و بوسیدنش قطعا یکی از قشنگ باگ های خلقته..












آقای برادر علی اسنپی، امروز بهت ناشناس دادم و ممنون جواب دادی. چند وقت پیش با بچه های بیمارستان شیفت بودیم همه لوزرا دورهم نشسته بودیم با یه فلاکس چایی وسط اون خاطرت در مورد رفتن به طبقه همکف و مواجه شدن با جنازه ها رو خوندم براشون و یهو کل اتاق استراحت انترن ها منفجر شد، ما خودمون هم مرده میبینیم فرار میکنیم تو بیمارستان، خیلی خندیدیدم. خلاصه که دمت گرم.




مینویسم بازم، اما امشب یه بابای خسته و بداخلاقم. دوست داشتید زیاد شید خستگیمون در بره، کمم بشید من بازم مینویسم.
حرفی یا درد و دلی بود تو لینک تو بیو هستش، در خدمتم.


به عنوان پدرت تصمیم گرفتم از همون اول که تو هنوز نبودی و فکرت تو ذهنم ولوله راه انداخته بود بنویسم، بعدا میتونیم درباره اینکه به دنیا اوردنت تصمیم درستی بودی یا تو اگر هیچ میبودی به نفع هممون بود و شکل گرفتن و مراقبت ازت و رشدت و حضورت توی یک جامعه تطبیق یافته به عنوان یک آدم بالغ کار اشتباهی بوده یا تونستیم دنیارو دوتایی جای بهتری کنیم؟
تصور میکنم تو شبی شکل گرفتی که مادرت با خواننده مورد علاقش تو دوران تینیجریش درباره بَد رِپیوتیشن هاش میخوند، یچیزی بهت بگم باباجان؛ هیچ اهمیتی نداره که تو سورنا و بهرام گوش بدی و فاز سنگین برداری یا بری سراغ پسرای قر و قمیش دار بوی بندای خارجی، چه اینکه بشینی شجریان و قربانی گوش کنی، مهم اینه که حرف دلت رو بزنه و تو باهاش احساس کنی دنیا رو راحت تر میفهمی و یجورایی مکمل صداهای تو ذهنت باشه، اون چیزی که تورو گیج کنه یا خستت کنه و نفهمیش تایپ تو نیست. همونجا بلند بگو تمومش کنن و برو آهنگ مورد علاقتو پلی کن، دنیا قشنگ تره اگر چیزای الکی رو متحمل نشی. مادرتو میگفتم، شاد و شنگول بود از اینکه کنکور پزشکی علوم پایه رو تو ترم پنج با موفقیت گذرونده و ارزش این همه سختی به خوذش و من و داشته و حالا باید به خاطرش یه سور حسابی بده. هیچوقت درک نکردم اینکارای عجیبشو، دورهمی های شلوغ پلوغی که کلی جوون به اصطلاح روشن فکر و ریچ کید پشت به پشت سیگار میکشن و مشروب های گرون قیمت رو به سلامتی چگوارا و فرد موفق و پوپولیسم سر میکشن و آخرش با آرزوی موفقیت توی سیاه مستی ولت میکنن و میرن و تو تهش میمونی با غم عحیب و کلی به ریختگی، باباجان شادیتو محدود نکن به این چیزا، یجور زندگی کن که اگر جایی رسیدی با یدونه شکلات باراکا وسط خیابون با اونی که دلت پیشش خوشه جشن بگیری وگرنه اونجوری به هدف رسیدن مزه زهرمار میده، اصن شاید پشیمونت کنه. هدفتو گفتم، از همون اول که دستو از پا شناختی سعی کن هدف داشته باشی، اور تو یازده سالگیت هدفت یه ایپده جوری نباش که تو بیست سالگی هدف و آرزوت یه آیفون چسکی باشه که تو ایران مفت خدا نمیارزه وگرنه اگر تو بخوای مت بهترینو میدم دستت، هدف داشته باش اما تو مسیر هدفت از زیبایی جادم لذت ببر، نمیشه همش بدویی و خودتو خسته کنی. اصن لذتش به همینه!
برنیردی عقب میگی سخت بود، خیلی سخت بود ولی دیدی تونستم؟ از این بیشترشم میتونم. حواستو جمع کن که من همیشه کنارتم و اولین قدمتو برمیدارم.
عشق برای تو.
بابای بداخلاق و خسته ی تو.


البته اینارو برای یکی از مادر های مهربون تو ناشناس گذاشتم، باز هم قلب به شما


#مامان_بچه_من





20 last posts shown.

112

subscribers
Channel statistics