🖊 یادی از استاد خانلری و نگاهی به امروز
#علیرضا_افشاری کنشگر فرهنگی
▪️ در خواندن بخشی از خاطرات استاد ناتل خانلری، که ویراستار مجلهی ایرانشناسی عنوان «تنگدستی» را برای آن برگزیده است، ناخواسته گریستم. افسوس خوردم که با بزرگانمان چه کردیم. هر چند آنچه شد از سوی جوانانی برآمده از انقلاب بود و شاید نتوان به همه یا دستکم یک نسل تعمیم داد، اما اندیشهبرانگیز بود که چگونه این استاد برجسته را، بدون آن که پای سخنش بنشینند، به بند کشیدند و انگهای بسیار به وی زدند که چنین رفتاری حتی در همان آیین شرع هم تأیید نمیشود. یاد و نام استاد گرامیباد، و خداوند مسببان چنان رویدادی را نسبت به کارهای نابخردانهای که انجام دادند آگاه کند. اما انگیزهی نوشتنِ این یادداشت اشاره به دو نکتهی دیگر بود.
▪️ نخست، انتخاب استاد به سناتوری استان مازندران است، که حتا بر خلافِ میلش بوده. این که برای مجلس سنا، که جایگاه اداری و حکومتیاش چیزی برابر با شورای نگهبان کنونی در تأیید مصوبات مجلس بوده است، چنین ادیب شایستهای را برگزیدند کاری به غایت ارجمند و در خورِ اندیشه است. نمیدانم چنین گزینشی (دستکم برای سناتورهای انتصابی) یک عُرف بوده یا استاد خانلری به سبب آشنایی با عَلَم، شخصیت مقتدر و بانفوذ آن دوران، برای چنین جایگاهی انتخاب شده است. این موضوع شایستهی پژوهش است. چنین موضوعی از مدتها پیش دغدغهی ذهنی من بوده که اگر قرار باشد نمودار مدیریتی نظام بهسامان شود درستش همین هست که سه شورا و مجلسِ نگهبان، خبرگان و تشخیص مصلحت نظام، با همهی کارکردهایشان، یکی شوند. طبیعتاً تنها سنجیدن مصوبات مجلس شورای کنونی با احکام شرع یا از دیدگاه حقوقی (دو زمینهای که در شورای نگهبان حضور دارد)، نمیتواند تضمینکنندهی درستیِ آن باشد و لازم است برجستهترین کارشناسان و باتجربهترینِ دولتمردان، همچنان که بهگونهای ضعیفتر در قانون مجلس سنا آمده بود، از میان بازنشستگانی از نخستوزیران (رییسجمهورها) و نیز وزیران، استانداران و نمایندگان مجلسی که دستکم سه دوره منتخب بودهاند، و همچنین امیران بازنشسته ارتش، استادان دانشگاه و قاضیان خوشنام، دربارهی چنان قانونهای تصویبشدهای نظر دهند و همچنین بزرگانی از ادب و هنر و فرهنگ و...، که میتوانند برگزیدهی صنفهای خود باشند. چنین مجلسی، که طبیعتاً ناظر و طرف مشورت شخص نخست کشور هم خواهد بود، در خورِ نام «مِهستان» است و سبب خواهد شد بسیاری از موازیکاریها و داشتن مرکزهای پژوهشی جداگانه و... متوقف شود.
▪️ دویم، برابری یا حتا بیشتر بودنِ حقوقِ استادیِ دانشگاه در مقایسه با سناتوری و وزارت بود! استاد خانلری اعداد دقیق حقوقها را یاد میکند و واقعاً برایم این ارزشدهی به شأن و جایگاه استادی بسیار جالب و آموزنده بود که چگونه نه تنها استاد خود تمایلش به استادی بیشتر بود بلکه از نظر مادی هم آن جایگاه بالای معنوی، ارزشِ خود را داشت. امروز چگونه است؟ میدانیم که دو روز است اعتراض مدنی بخش بزرگی از جامعهی آموزشی کشور، یعنی آموزگاران، آغاز شده و در این سالها اعتراضهای هیأتهای علمی دانشگاهها هم کم نبوده است. و آموزندهتر بود که استاد خانلری یاد میکند که به خاطر سناتور یا وزیر شدن یا ریاست سازمان پیکار با بیسوادی یا ریاست فرهنگستان ادب و هنر... حقوق دانشگاهی خود را، با وجود آن که درس دادنهایش کموبیش ادامه داشت (حدود 15 سال)، دریافت نمیکرده و به این ترتیب سالها رایگان حرفهی مورد علاقهاش را دنبال میکرده است. باز میتوان پرسید امروز چگونه است و از میان آن همه افراد مدعی اخلاق و شرع که چندین پُست و مقام دارند کدام یک فقط به گرفتن یک حقوق بسنده میکنند؟... سخن در این باره بسیار است.
#نوروز
@nowruzmediair