OceanBlue


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


اقیانوس آبی روحم را دریاب و ذره‌ای از تنهاییش را با آغوش گرمت کم کن. 💙
ناشناس:
https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-wacfPsCt25

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


خب پاک کنم اینجا رو


چند نفر تا اخر زنده موندن؟


دوس داشتین اینو؟


ببخشید اگه بد بود:(


کوتاه بود و مختصر


و پایان


کتاب رو برمیدارید، فعلا هدفتون نجات دادن هیسونگه چون اون کسیه که شما روی توی این مخمصه گیر انداخته، کتاب پر از وردهای مختلف بود و شما دنبالش می‌گشتید و پست سرهم وردهایی رو زمزمه میکردید، با زمزمه کردن وردی، سرتون تیر میکشه و کتاب از دستتون میوفته، خاطرات محوی از جلوی چشم‌هاتون رد میشدن، خاطراتی که توی همه اون‌ها شما بودید و هیسونگ، شما شاهزاده خانم اون قلعه بودید و هیسونگ همسرتون که به همراه ۶ شوالیه دیگه‌اش از شما محافظت می‌کردن، حمله گرگ‌ها به داخل قلعه رو دیدید، تکه تکه شدن شوالیه‌ها رو دیدید، فداکاری هیسونگ برای نجات دادنتون رو دیدید، دیدید که وردی زمزمه کرد و شما از کنارش محو شدید...

هیسونگ خودش رو فدا کرده بود، به شما زندگی دوباره بخشیده بود حتی اگر خودش توی اون زندگی دوباره نقشی نداشت...
کتاب رو کنار گذاشتید، سر پسر که کنارتون خوابیده بود رو توی بغلتون گرفتید و برای اون شش شوالیه‌ای که جسم‌های بی‌جانشون روی زمین سرد قلعه، کنار هیسونگ جای گرفته بود عزاداری کردید.


با خوردن اون‌ها حس میکنید سرتون گیج رفته و بیهوش میشید، وقتی بیدار میشید، خودتون رو خونی و هیسونگ رو مرده کنار خودتون همراه با یه شمشیر و کتاب پیداا میکنید و شما چون دستتون اسیب دیده فقط یکی از اشیا رو میتونسن بردارین
Poll
  •   شمشیر رو برمیدارم، هیسونگ که. مرده، باید از خودم محافظت کنم
  •   کتاب رو برمیدارم، شاید راه نجات من از اینجا داخلش باشه
24 votes


دعوت هیسونگ رو قبول میکنین و وارد قلعه میشین. هیسونگ براتون نکشیدنی میاره و کیک کوچیکی به همراه اون سرو میکنه
Poll
  •   کیک و نوشیدنی رو می‌خورید
  •   اون‌ها رو نمی‌خورید
31 votes


دعوت هیسونگ رو. رد میکنین ولی تو راه برگشت توی یه چاله میوفتین و خوراک عقرب‌ها و مارهای سمی داخل اون چاله میشین.


با هیسونگ همراه میشید و توی جنگل مشفول قدم زدن میشید که چشمتون به قلعه بزرگی میوفته، قلعه ای که هیسونگ اون رو خونه خودش معرفی میکنه و از شما بابت اینکه همراهیش کردین تشکر میکنه و شما رو دعوت میکنه، شما چیکار میکنین؟
Poll
  •   دعوتش رو قبول میکنین
  •   دیگه وقتشه برین پیش دوست‌هاتون تا نگران نشن
33 votes


به پسرمون برخورد^^


با رد پیشنهاد هیسونگ
پسر با سوت بلندی، خفاش‌های زیادی به سمتتون می‌فرسته و شما رو می‌کشه^^


با دیدن نور زرد جذبش میشید و به سمتش حرکت می‌کنید؛ اونجا پسر سیاه پوشی رو میبینید که موهای خاکستری رنگش زیر شنل بلندی پنهان شده و چراغ قوه‌ای دستشه، پسر خودش رو لی هیسونگ معرفی میکنه و اظهر داره توی جنگل گم شده ولی شما خیلی بهش مشکوکین، آیا کمکش میکنین؟
Poll
  •   معلومه که نه، ار ناکجا آباد اومده و من کمکش کنم؟
  •   آره، چشم‌هاش خیلی مظلومن، گناه داره
35 votes


خب خب
کسایی که نور زرد رنگ رو انتخاب کردین، سمت اون نور عجیب میرین و دنبالش راه میوفتین

ولی کسایی که طور قرمز رو انتخاب کردین...
اون نور در واقع بازتاب چشم‌های گرگ مخفی شده بین تاریکی جنگل بود که با نزدیک شما بهش، به شما حمله میکنه و شما رو تیکه تیکه میکنه^^


نتیجه ایین انتخاب رو ۱۲:۲۳ میذارم^^


با دوست‌هاتون برای گردش به جنگل رفته بودین، شب شده بود و با گفتن داستان‌های مختلف همدیگه رو سرگرم می کردین، وقتی دوست هاتون داخل چادر میرن تا بخوابن، نور زرد رنگی توجهتون رو جلب میکنه و نور قرمز رنگی کنار اون نور بازیگوشی میکنه، شما سمت کدوم نور میرید؟
Poll
  •   سمت نور زرد
  •   سمت نور قرمز
41 votes


خب لتس گووو


بازی کنیم؟


ببخشید درسام یکم طول کشید

20 last posts shown.

323

subscribers
Channel statistics