روزهای خوش در انتظار ملت و میهن ایران، و روزهای بد در انتظار تشکیلات حاکم
[بخش 1 از 3]
نوشتاری از دکتر محمد محبی
جمهوری اسلامی، در روز ۴ آذر ۱۳۹۸، مانند ۲۳ تیر ۱۳۷۸ و ۹ دی ۱۳۸۸، سیرک مسخره «تظاهرات حکومتی» راه انداخته و با اخذ بیعت از چندصدهزار شهروند مسخشده، به ابلهانهترین شکل ممکن پیروزی بر ملت معترض ایران را بطور رسمی اعلام کرد. «من آنم که رستم بود پهلوان»!
تشکیلات حاکم بر سرنوشت ملت ایران، هیچ ایده جدیدی، غیر از روشهای وحشیانه، نخنما و پوسیده قبلی، برای مقابله با ملت معترض و خروج از وضعیت کماگونه خود ندارد. شواهد و قرائن موجود در جامعه ایران و تجربه دو سال اخیر نشان میدهد که، جمهوری اسلامی، این دفعه توان احیای کامل، و فرصت دهساله استراحت تا حرکت بعدی را نخواهد داشت. و هر لحظه امکان بازگشت ملت معترض ایران، به خیابانها وجود دارد.
دستاورد بزرگ جنبش خونین آبان ۱۳۹۸ این است که، از این تاریخ به بعد، تشکیلات موسوم به جمهوری اسلامی، فقط یک شانس (نه راه) برای ادامه حیات نباتی خود (نه دائمی، بلکه برای سالهای طولانی) دارد، و آن تبدیل ایران به کره شمالی، و آماده نگهداشتن همیشگی و افزایش سنگدلی دستگاه سرکوب است. اینبار، جمهوری اسلامی، بدون قطع اینترنت و بدون تحمل زیان چندهزارمیلیاردی بخاطر این قطعی و کشتار بیرحمانه چندصدد ایرانی، نمیتوانست به این راحتی خیابان را «جمع» کند. به گزارش خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه)، در روز دوم اعتراضات، بیش از یکصد نقطه شهر تهران شاهد تجمع و اعتراض بودند، و باز به گزارش رسانههای ج.ا، ساکنان بیش از 500 شهر ایران کم و بیش در اعتراضات حضور داشتند. و به اعتراف فرمانده عملیات بسیج، «فقط خدا»! نجاتشان داد. میزان توحش تشکیلات ج.ا در هفته آخر آبان 1398، بیسابقه بود. بسیاری از موارد، تیراندازیها، بصورت کور و جنونآمیز صورت میگرفت. این بیرحمی، فقط نشانگر نگرانی سران تشکیلات ج.ا، از بههمخوردن توازن وحشت بین تشکیلات خود و ملت ایران است.
زین پس تأمین غذای دو ماری که بر روی دوشهای ضحاک قرار دارند، بسیار سخت خواهد شد. از این دو مار، یکی دستگاه سرکوب، و دیگری دستگاه رسانهای و مالهکشی در داخل و خارج است. هر دو دستگاه هم به شدت معیوب و ناکارآمد نشان دادهاند. شاید تنها امیدشان، قطع کامل و ابدی اینترنت در ایران، و جایگزینی آن با یک سیستم داخلی است. اما چیزی که تحت عنوان «اینترنت ملی» ساختهاند، بسیار درب و داغانتر از سیستم مشابه Kwangmyong در کره شمالی است. علی خامنهای، سرکرده تشکیلات موسوم به ج.ا، علاقه جنونآمیزی به پروژه مذکور دارد، و ده سال است که دستور اکید داده که بیحساب به این پروژه پول تزریق شود. تا آنجا که اطلاع دارم، عده زیادی سودجو و رانتخوار، از طریق این پروژه، به پولهای کلان دست یافتهاند، اما در این ده سال، یک ایمیل ساده و یا یک موتور جستجوگر ساده هم طراحی نکردهاند!
شب تیره سرزمین ایران، آبستن یک حادثه بزرگ در آینده است. تاریکترین لحظه شب، نزدیکترین زمان به روشنایی سحر است. دیگر سخت بتوان با روشهایی چون سیرک تظاهرات حکومتی، قطع ارتباط مردم با جهان و همدیگر، بکارگیری افراد ماجراجو و شرور و مستعد رفتارهای مجرمانه خطرناک (که در هر جامعهای پیدا میشود)، و گماردن آنها در میان مردم معترض برای انحراف اعتراض، خشن جلوهدادن معترضان و در نتیجه سرکوب آن ها، و روشهایی از این دست، جواب بدهد. و قضیه «جمع» شود.
«جمع کردن»، بجای حل کردن، و سازماندهی چندصدهزار شهزوند مسخ شده برای «تجدید میثاق و بیعت» با خلیفه، کار بسیار آسانی است که ضعیفترین حکومتها هم قادر به انجام آن هستند. اصطلاح «جمع کردن»، از تکیهکلامهای رایج در میان فرماندهان سپاه و بسیج است. و منظور از «جمع کردن» نه حل معضل، که پاک کردن صورت مسأله و پاکسازی خیابان از معترضان با استفاده از دستگاه سرکوب است حسین همدانی فرمانده سپاه محمد رسولالله تهران بزرگ در سال ۱۳۸۸، صریحاً اعتراف کرد که با سازماندهی چندهزار شرور، قضیه را «جمع» کرد. اشراری که دو دسته میشدند، دستهای در میان معترضان نفوذ کرده، و با تخریب و آتشزدن، چهره معترضین را مخدوش نموده، و خوراک تبلیغاتی برای صداوسبما و رسانههای ج.ا تهیه میکردند. و دستهای دیگر هم بخاطر خشونت ذاتی، به دستگاه سرکوب یاری میرساندند.
ادامه دارد...
@paniranist_org
[بخش 1 از 3]
نوشتاری از دکتر محمد محبی
جمهوری اسلامی، در روز ۴ آذر ۱۳۹۸، مانند ۲۳ تیر ۱۳۷۸ و ۹ دی ۱۳۸۸، سیرک مسخره «تظاهرات حکومتی» راه انداخته و با اخذ بیعت از چندصدهزار شهروند مسخشده، به ابلهانهترین شکل ممکن پیروزی بر ملت معترض ایران را بطور رسمی اعلام کرد. «من آنم که رستم بود پهلوان»!
تشکیلات حاکم بر سرنوشت ملت ایران، هیچ ایده جدیدی، غیر از روشهای وحشیانه، نخنما و پوسیده قبلی، برای مقابله با ملت معترض و خروج از وضعیت کماگونه خود ندارد. شواهد و قرائن موجود در جامعه ایران و تجربه دو سال اخیر نشان میدهد که، جمهوری اسلامی، این دفعه توان احیای کامل، و فرصت دهساله استراحت تا حرکت بعدی را نخواهد داشت. و هر لحظه امکان بازگشت ملت معترض ایران، به خیابانها وجود دارد.
دستاورد بزرگ جنبش خونین آبان ۱۳۹۸ این است که، از این تاریخ به بعد، تشکیلات موسوم به جمهوری اسلامی، فقط یک شانس (نه راه) برای ادامه حیات نباتی خود (نه دائمی، بلکه برای سالهای طولانی) دارد، و آن تبدیل ایران به کره شمالی، و آماده نگهداشتن همیشگی و افزایش سنگدلی دستگاه سرکوب است. اینبار، جمهوری اسلامی، بدون قطع اینترنت و بدون تحمل زیان چندهزارمیلیاردی بخاطر این قطعی و کشتار بیرحمانه چندصدد ایرانی، نمیتوانست به این راحتی خیابان را «جمع» کند. به گزارش خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه)، در روز دوم اعتراضات، بیش از یکصد نقطه شهر تهران شاهد تجمع و اعتراض بودند، و باز به گزارش رسانههای ج.ا، ساکنان بیش از 500 شهر ایران کم و بیش در اعتراضات حضور داشتند. و به اعتراف فرمانده عملیات بسیج، «فقط خدا»! نجاتشان داد. میزان توحش تشکیلات ج.ا در هفته آخر آبان 1398، بیسابقه بود. بسیاری از موارد، تیراندازیها، بصورت کور و جنونآمیز صورت میگرفت. این بیرحمی، فقط نشانگر نگرانی سران تشکیلات ج.ا، از بههمخوردن توازن وحشت بین تشکیلات خود و ملت ایران است.
زین پس تأمین غذای دو ماری که بر روی دوشهای ضحاک قرار دارند، بسیار سخت خواهد شد. از این دو مار، یکی دستگاه سرکوب، و دیگری دستگاه رسانهای و مالهکشی در داخل و خارج است. هر دو دستگاه هم به شدت معیوب و ناکارآمد نشان دادهاند. شاید تنها امیدشان، قطع کامل و ابدی اینترنت در ایران، و جایگزینی آن با یک سیستم داخلی است. اما چیزی که تحت عنوان «اینترنت ملی» ساختهاند، بسیار درب و داغانتر از سیستم مشابه Kwangmyong در کره شمالی است. علی خامنهای، سرکرده تشکیلات موسوم به ج.ا، علاقه جنونآمیزی به پروژه مذکور دارد، و ده سال است که دستور اکید داده که بیحساب به این پروژه پول تزریق شود. تا آنجا که اطلاع دارم، عده زیادی سودجو و رانتخوار، از طریق این پروژه، به پولهای کلان دست یافتهاند، اما در این ده سال، یک ایمیل ساده و یا یک موتور جستجوگر ساده هم طراحی نکردهاند!
شب تیره سرزمین ایران، آبستن یک حادثه بزرگ در آینده است. تاریکترین لحظه شب، نزدیکترین زمان به روشنایی سحر است. دیگر سخت بتوان با روشهایی چون سیرک تظاهرات حکومتی، قطع ارتباط مردم با جهان و همدیگر، بکارگیری افراد ماجراجو و شرور و مستعد رفتارهای مجرمانه خطرناک (که در هر جامعهای پیدا میشود)، و گماردن آنها در میان مردم معترض برای انحراف اعتراض، خشن جلوهدادن معترضان و در نتیجه سرکوب آن ها، و روشهایی از این دست، جواب بدهد. و قضیه «جمع» شود.
«جمع کردن»، بجای حل کردن، و سازماندهی چندصدهزار شهزوند مسخ شده برای «تجدید میثاق و بیعت» با خلیفه، کار بسیار آسانی است که ضعیفترین حکومتها هم قادر به انجام آن هستند. اصطلاح «جمع کردن»، از تکیهکلامهای رایج در میان فرماندهان سپاه و بسیج است. و منظور از «جمع کردن» نه حل معضل، که پاک کردن صورت مسأله و پاکسازی خیابان از معترضان با استفاده از دستگاه سرکوب است حسین همدانی فرمانده سپاه محمد رسولالله تهران بزرگ در سال ۱۳۸۸، صریحاً اعتراف کرد که با سازماندهی چندهزار شرور، قضیه را «جمع» کرد. اشراری که دو دسته میشدند، دستهای در میان معترضان نفوذ کرده، و با تخریب و آتشزدن، چهره معترضین را مخدوش نموده، و خوراک تبلیغاتی برای صداوسبما و رسانههای ج.ا تهیه میکردند. و دستهای دیگر هم بخاطر خشونت ذاتی، به دستگاه سرکوب یاری میرساندند.
ادامه دارد...
@paniranist_org