سایه اقتصادینیا: مدتی است از آموزگاران مدارس و مدرسان دانشگاه میشنویم که دانشآموزان و دانشجویان در برگههای امتحانی، در جزوهنویسی سر کلاس، و در تحقیقاتی که بهعنوان کار کلاسی موظف به انجام و ارائۀ آن هستند، همانند آنچه در مکالمات روزمره در فضای مجازی و شبکههای ارتباطی جاری است، کلمات را به صورت شکسته مینویسند. من ابتدا تصور میکردم این امر همهگیر نیست، و شاید سخن از استثناهاست، اما وقتی متوجه شدم این امر نه استثنا، که فراگیر است و مصداق عام یافته، حیرت کردم. شکستهنویسی، یعنی تطابق واج به واج ملفوظ و مکتوب، موافقان و مخالفانی دارد. من از دستۀ مخالفان آن هستم و در فضای مجازی، حتی در گفتگوهای روزمرۀ دوستانه، هرگز شکسته نمینویسم. بر این امر اصرار دارم، چون معتقدم شکستهنویسی حافظۀ بصری ما از کلمات را مخدوش میکند و بهتدریج مرز درست و غلط را در هم میآمیزد و بلایی به سر خط و زبان فارسی میآورد که میبینم آورده است. اصرار من به حدی است که حتی در پیامهای روزمرهای هم که برای دختر نوجوانم مینویسم، از معیارنویسی دست نمیکشم، چون معتقدم اگر هر روز در صفحۀ تلفنش به جای صورتِ «درسهایت را خواندی؟» ببیند: «درساتو خوندی؟»، توقع بیجایی است که پس از مدتی بتواند علامت جمع “ها” و “واو معدوله” را تشخیص دهد. دخترم بارها در جواب این پیامها برایم نوشته است: «مامان، آبرومو بردی جلوی دوستام با این طرز نوشتنت». و من هم مصرانه مینویسم: «تو هم، دو فردا دیگر، آبروی مرا خواهی برد با آن طرز نوشتنت»!