حالش بد بود . اصلا نمی فهمید داره چکار میکنه , نفس های گرمش به قفسه ی سینم محکم شلاق میزد , چال لپاش عمیق تر از همیشه بود و چشم هاش خمار . خشک شده بودم , دستش رو زیر لباسم برد و درش اورد!
هات ترین ففک از هری استایلز *~*
برای ادامش کلیک کن ....
از بقیه واندی هم ففک دعریم✨
https://t.me/joinchat/AAAAAEfyN98FhMlFrhayWA