با درود
در آذر سال ۱۳۵۱ در کافه تریای مدرسه عالی مدیریت گیلان درسی شعری که توسط دانشجویان ترتیب داده میشد
از استاد نصرت رحمانی شاعر رشت تبار دعوت شده بود و من هم که در گروه خبر و عکس فعالیت داشتم از ایشان عکس میکرفتم ، ایشان که در حال و هوای خود غرق بود با فلش های مکرر من ناراحت شد و از پشت تریبون کنار آمد و گفت « تو پدر منو در آوردی ، بسه دیگه عکس نگیر »!
من شرمنده شده و تا آخر برنامه گوشهای نشستم .
نصرت رحمانی از شعار معروف دوره پهلوی بود که بعد از انقلاب در رشت در گذشت .!
(دکتر مجتبی احمدوند، فارغ التحصیل مدرسه عالی مدیریت گیلان-لاهیجان، سال 52-53)
@photography_minerva
در آذر سال ۱۳۵۱ در کافه تریای مدرسه عالی مدیریت گیلان درسی شعری که توسط دانشجویان ترتیب داده میشد
از استاد نصرت رحمانی شاعر رشت تبار دعوت شده بود و من هم که در گروه خبر و عکس فعالیت داشتم از ایشان عکس میکرفتم ، ایشان که در حال و هوای خود غرق بود با فلش های مکرر من ناراحت شد و از پشت تریبون کنار آمد و گفت « تو پدر منو در آوردی ، بسه دیگه عکس نگیر »!
من شرمنده شده و تا آخر برنامه گوشهای نشستم .
نصرت رحمانی از شعار معروف دوره پهلوی بود که بعد از انقلاب در رشت در گذشت .!
(دکتر مجتبی احمدوند، فارغ التحصیل مدرسه عالی مدیریت گیلان-لاهیجان، سال 52-53)
@photography_minerva