مرجع تقليدي كه غيرمتخصصان در رشته دين پژوهي، خواه امّيون و خواه غير آنان به وي رجوع مي كنند، گذشته از تخصّص در فنّ شريف دين شناسي و صرف نظر از تعهّد در دين داري به انجام واجب و ترك حرام و با فرض پرهيز از هوا و پروا از هوس، بايد از تدبير ويژه اي برخوردار باشد كه چنان تدبيري بهره هر عالم ديني نمي شود و آن تدبير همانا صيانت نفس از نفوذپذيري از سائسان ماهر و اطرافيان قاهر و رابطانِ ماكر و بالاخره بيگانگان داخلِ حوزه مرجعيت است و اين فيض عظيم بدون فوز به ورود در حِصن توحيد كه دژبان آن ذات اقدس خداوندي است كه فرمود: «كلمة لا إله إلّاالله حصني، فمن دخل حصني أمن من عذابي»، ميسور نخواهد بود وگرنه نفوذ تدريجي و دراز مدت عوامل نيرنگ هماره رصد مي كند تا معاذالله راهي به حريم فتوا پيدا كند و در آن حال حرامي را حلال و حلالي را حرام اعلام دارد.
👈تشخيص عشوه سياسي و تمييز رشوه مقامي از مو باريك تر و پايداري بر آن بر فرض تحقيقْ از ايستادن بر لبه تيز شمشير برّان دشوارتر است.
📚 تفسیر تسنیم، جلد پنجم، صفحه 317
👈تشخيص عشوه سياسي و تمييز رشوه مقامي از مو باريك تر و پايداري بر آن بر فرض تحقيقْ از ايستادن بر لبه تيز شمشير برّان دشوارتر است.
📚 تفسیر تسنیم، جلد پنجم، صفحه 317