رادیو آناناس؛


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


آناناس در سرزمین عجایب !
جایی برای ثبت خودم بصورت نامنظم!

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


سرپرست اومده میگه نردبون تو اتاقت اضافه است، فردا بیار بذار دم در، امر دیگه؟ بیا شورتمم بکن با خودت ببر، بگو اضافه است، زنیکه !


زندگی در ایران، کثافتی بیش نیست ولی هرجای دنیا هم که بری، تو یک ایرانی هستی ! مثل اینکه باتلاق رو با لجن بشوری !


امروز بیشتر زمانم رو صرف دیدنِ ادیت های چندلر کردم ! یهو یادم می‌رفت که دیگه متیو نفس نمی‌کشه و رو زمین به زیستن ادامه نمی‌ده و زیر بار غمش له شده، و فکر میکردم که هنوز زنده است و از ته دلم برای هر ادیت ویدیو می‌خندیدم تا اینکه دوباره یادم می افتاد، خالق کرکتری که بیشتر از همه باهاش همزاد پنداری میکردم، نیست و خنده ها، اشک میشدن!


محبوبم! نزدیک به دو ماه است که هرروز به شما می‌اندیشم! کاش جایمان باهم تعویض میشد! من خسته‌ام از دست تو و تو فارغ از من .






دیروز انقدر احساسات مختلفی رو تجربه کردم و حالم بد بود که، جمله بندیم هم شبیه خودم شده بوده! این چی بوده نوشتم ؟ توروخدا این وضع دستور زبانه؟


شرح حال امروز : امروز دوباره دلتنگ شده بودم اما شجاعانه و گستاخانه در برابر ناملایمات زندگی ایستادم و گفتم که من از همهٔ شما قوی تر هستم. اولین روز دانشگاه بطور مزخرفی همش کنسل میشد و یا به مشکل میخورد، من نیز در راه رفت و برگشت، بسیار خسته و فرسوده شدم. از زمانیکه در تهران زندگی میکنم و با اتوبوس یا مترو به اینور و انور میروم، بسیار به ماتریکس فکر میکنم ! شاید واقعا در ماتریکس لعنتی گیر افتاده ایم! آن تله موش مزخرف !! اگر اینگونه باشد، زندگی مزخرف تر از پیش برایم خواهد گذشت ! برای خودم یک دفتر شطرنجی گرفتم تا بولت ژورنالم را درست کنم، بسیار ذوق زده و خرسندم ! کتاب خواندم و اصطلاحات جدید فرانسوی یاد گرفتم! مقداری احساس مفید بودن میکنم اما دوباره منزوی بودنم، به مثابه یک پتک، خورد به صورتم ! میدانی چرا؟ چون هم خوابگاهی هایم در راهرو هستند و من از ترس اینکه بروم بیرون و مجبور شوم مکالمه ای را شروع کنم، بیرون نرفتم و برای خودم شام نپختم !! از صبح تا همین الان که مینویسم، در انتظار تماس از جانب پدر و مادرم بودم اما آنها مشغول تر از این حرف ها هستند تا بتوانند تماسی برقرار بکنند !
- راستی ! دختر سیگاریِ قبلی رفته و گویا یک معتاد دیگر بجایش آمده ! دست کم، بوی سیگارِ معتادِ قبلی خیلی بهتر از مال این بود ! فکر میکنم او بهمن میکشید :)
- یک هفته اینجا نبودم، از ده نفر همسایه ای که داشتم، شاید هفت نفرشان، اینجا را ترک کرده اند و مقداری، جایگزین شده اند که هنوز چشمانم به جمالشان، روشن نشده .


آشفته ام


کنسل می‌ره تو حلق آدم .


Forward from: Don't give up.
جدی جدی واسه‌ی چیزی خوشحال شی کنسله؟


من فقط یک هفته تو این خوابگاه نبودم، چه اتفاقی افتاده ؟


از نیمهٔ اول روز اول دانشگاه و کلاسهای تق و لق


محبوبم ! شما نیز چایی بعد از سیگار و حتی سیگار بعد از چایی را بسیار دوست داشتید، هنوز هم همینگونه هستید؟


تو دانشگاه، سبک نباشید، ممنون .


مامانم به خودیِ خود، افسرده است و به زور به زندگی ادامه میده و تلاش می‌کنه که حالش خوب بمونه، امیدوارم برای پدربزرگم اتفاقی نیفته چون نمی‌خوام این ورژن از مامانم رو در اعماق تاریکی ها از دست بدم .


آدم های خوبی وارد زندگیم شدن و آدم های خوبی که داشتم هم موندن، راضی ام 💘


محبوبم ! من که با فرندز به اندازهٔ شما نزیسته بودم، ناراحت شدم، پس میدانم که شما هم بسیار ناراحت هستید؛ امیدوارم همینگونه ناراحت باقی بمانید و حس من را کمی درک کنید .


گوش بدید حتما - جافکری


Forward from: نارنجی.
"آناناس"

20 last posts shown.

15

subscribers
Channel statistics