💔حادثه ی #شکافته_شدن سینه ی پیامبر «صلی الله علیه و آل وسلم» در ده سالگی
✍🏼از امام احمد ، ابن حبان و ابن عسکر از اُبیّ بن کعب روایت شده است که #ابو_هریره «رضی الله عنه» از پیامبر خدا«صلی الله علیه و آل وسلم»
پرسید: ای #پیامبر خدا! اولین چیزی که از مسائل امر نبوّت #مشاهده نمودی،چه بود؟
🌹پیامبر «صلی الله علیه و آل وسلم» فرمودند: من در #صحرا بودم و ده سال و چند ماه از #عمرم گذشته بود که ناگهان از بالای سرِ خود صدای #گفتگویی را شنیدم که مردی به مردِ دیگری می گفت: آیا این خود اوست؟
و مرد دیگر گفت: بله
و سپس، هر دو به #سمت من آمدند. من هرگز کسی #مانند ایشان را در چهره و #خلق و خوی ندیده بودم و هرگز لباس هایی را که آن ها برتن داشتند، بر تنِ کسی ندیده بودم.
🌙آنان به #سمت من آمدند و هر کدام یکی از #بازوهایم را گرفتند، اما من تماسِ دست های آنان را #احساس نمی کردم و سپس، یکی از آنان به دوستش گفت:او را بر زمین #بخوابان. آنان بدون هیچ خشونتی و با آرامی من را بر زمین #خواباندند و یکی از آنان به مرد همراه خود گفت: سینه اش را #بشکاف و سپس یکی از آنان ، آن چنان که می دیدم #سینه ی من را شکافت بدون اینکه #دردی احساس کنم و خونی
از آن بیاید و آن گاه به او گفت:
🌸🍃کینه و #حسادت را از آن بیرون بیاور، آن مرد چیزی شبیه #زالو از آن
بیرون آورد و آن را پرت کرد و دور انداخت و سپس، مرد دیگر به او گفت: #مهربانی و #رحمت را (در سینه اش) وارد کن و آن مرد نیز چیزی شبیه
به #نقره را در (سینه ام) گذاشت و سپس، انگشت #شست پای راستم را تکان داد و گفت: برو به سلامت!
🥀ومن با آن #حالت برگشتم و پس از آن، در هر حالی درونم پر از #دلسوزی به کوچک ترها و #مهربانی به
بزرگ ترها شده بود).¹
📙با تخریج امام احمد در مسند(۴۶۶/۱۵)
به شماره ی (۲۱۱۵۶) با اسناد صحیح.
ــــــــــــــــــــــــــــ
🕊حادثه ی #شکافته شدن سینه، یک بار دیگر هم برای پیامبر«صلی الله عیله وسلم» اتفاق افتاد
وآن زمانی بود که عمرِ او از #پنجاه سال تجاوز کرده بود؛ چنان که از #مالک پسر صعصعه روایت شده است که پیامبر «صلی الله علیه و سلم»
در مورد شب #اسرای خود با آنان سخن گفت: وفرمود:« آن هنگام که من در حطیم» و یا این که فرمود: در حجر بودم؛
✍🏼ودر میان #حالت خواب و بیداری دراز کشیده بودم #کسی نزد من آمد و از بالای #سینهی من تا پایین
آن را شکافت و سپس، قلبم را بیرون آورد و برایم طشتی از #طلای را که پر از ایمان بود آوردند و او قلبم و سپس درونم را با آن #شست و آن گاه قلبم
به جای خود بازگردانده شد و بعد از آن لبریز از ایمان و حکمت شد.
ــــــــــــــــــــــــــ
📜این داستانِ #شکافته شدن سینه ی پیامبر «صلی الله علیه وسلم»
به مواظبت خداوند از پیامبر خود در لغزش های #طبیعت انسانی و وسوسه های شیطان اشاره دارد و این، #مصونیتی برای پیامبر گرامی بود که
خداوندبه او عنایت کرده بود.
📔با تخریج مسلم به شماره ی (۳۹۷/۱)،(۲۶۴)و امام احمد (۵۱۸/۱۳) و حاکم (۶۱۶/۲)؛ حدیث
صحیح است.
📔۲.تحقیق وتعلیق دکتر عبدالمعطی قلعجی بر
(دلائل النبوه) بیهقی (۱۳۶/۱و۱۳۷).
🌼💞🍃کانال رهروان دین
💎 @rehrovan
✍🏼از امام احمد ، ابن حبان و ابن عسکر از اُبیّ بن کعب روایت شده است که #ابو_هریره «رضی الله عنه» از پیامبر خدا«صلی الله علیه و آل وسلم»
پرسید: ای #پیامبر خدا! اولین چیزی که از مسائل امر نبوّت #مشاهده نمودی،چه بود؟
🌹پیامبر «صلی الله علیه و آل وسلم» فرمودند: من در #صحرا بودم و ده سال و چند ماه از #عمرم گذشته بود که ناگهان از بالای سرِ خود صدای #گفتگویی را شنیدم که مردی به مردِ دیگری می گفت: آیا این خود اوست؟
و مرد دیگر گفت: بله
و سپس، هر دو به #سمت من آمدند. من هرگز کسی #مانند ایشان را در چهره و #خلق و خوی ندیده بودم و هرگز لباس هایی را که آن ها برتن داشتند، بر تنِ کسی ندیده بودم.
🌙آنان به #سمت من آمدند و هر کدام یکی از #بازوهایم را گرفتند، اما من تماسِ دست های آنان را #احساس نمی کردم و سپس، یکی از آنان به دوستش گفت:او را بر زمین #بخوابان. آنان بدون هیچ خشونتی و با آرامی من را بر زمین #خواباندند و یکی از آنان به مرد همراه خود گفت: سینه اش را #بشکاف و سپس یکی از آنان ، آن چنان که می دیدم #سینه ی من را شکافت بدون اینکه #دردی احساس کنم و خونی
از آن بیاید و آن گاه به او گفت:
🌸🍃کینه و #حسادت را از آن بیرون بیاور، آن مرد چیزی شبیه #زالو از آن
بیرون آورد و آن را پرت کرد و دور انداخت و سپس، مرد دیگر به او گفت: #مهربانی و #رحمت را (در سینه اش) وارد کن و آن مرد نیز چیزی شبیه
به #نقره را در (سینه ام) گذاشت و سپس، انگشت #شست پای راستم را تکان داد و گفت: برو به سلامت!
🥀ومن با آن #حالت برگشتم و پس از آن، در هر حالی درونم پر از #دلسوزی به کوچک ترها و #مهربانی به
بزرگ ترها شده بود).¹
📙با تخریج امام احمد در مسند(۴۶۶/۱۵)
به شماره ی (۲۱۱۵۶) با اسناد صحیح.
ــــــــــــــــــــــــــــ
🕊حادثه ی #شکافته شدن سینه، یک بار دیگر هم برای پیامبر«صلی الله عیله وسلم» اتفاق افتاد
وآن زمانی بود که عمرِ او از #پنجاه سال تجاوز کرده بود؛ چنان که از #مالک پسر صعصعه روایت شده است که پیامبر «صلی الله علیه و سلم»
در مورد شب #اسرای خود با آنان سخن گفت: وفرمود:« آن هنگام که من در حطیم» و یا این که فرمود: در حجر بودم؛
✍🏼ودر میان #حالت خواب و بیداری دراز کشیده بودم #کسی نزد من آمد و از بالای #سینهی من تا پایین
آن را شکافت و سپس، قلبم را بیرون آورد و برایم طشتی از #طلای را که پر از ایمان بود آوردند و او قلبم و سپس درونم را با آن #شست و آن گاه قلبم
به جای خود بازگردانده شد و بعد از آن لبریز از ایمان و حکمت شد.
ــــــــــــــــــــــــــ
📜این داستانِ #شکافته شدن سینه ی پیامبر «صلی الله علیه وسلم»
به مواظبت خداوند از پیامبر خود در لغزش های #طبیعت انسانی و وسوسه های شیطان اشاره دارد و این، #مصونیتی برای پیامبر گرامی بود که
خداوندبه او عنایت کرده بود.
📔با تخریج مسلم به شماره ی (۳۹۷/۱)،(۲۶۴)و امام احمد (۵۱۸/۱۳) و حاکم (۶۱۶/۲)؛ حدیث
صحیح است.
📔۲.تحقیق وتعلیق دکتر عبدالمعطی قلعجی بر
(دلائل النبوه) بیهقی (۱۳۶/۱و۱۳۷).
🌼💞🍃کانال رهروان دین
💎 @rehrovan