باید اعتراف کنم، من بودم که این چاقو رو فرو کردم تو قلبت.
آخه نمیتونم برگردم عقب، نمیتونم این حس مزخرف نفرت و از خودم دور کنم و دوست داشته باشم.
نمیتونم بزارم تو منو بشناسی، نمیتونم از این کثافتی که توش غرقم بیام بیرون، نمیتونم...
اما تو باورم کن...
مثل سابق باور کن چون باید بدونی که من نخواستم اینجوری بشه، میدونی من اصلا نفهمیدم چیشد فقط به خودم اومدم دیدم تو یه گوشه افتادی و دستای منم خونی/:
آخه نمیتونم برگردم عقب، نمیتونم این حس مزخرف نفرت و از خودم دور کنم و دوست داشته باشم.
نمیتونم بزارم تو منو بشناسی، نمیتونم از این کثافتی که توش غرقم بیام بیرون، نمیتونم...
اما تو باورم کن...
مثل سابق باور کن چون باید بدونی که من نخواستم اینجوری بشه، میدونی من اصلا نفهمیدم چیشد فقط به خودم اومدم دیدم تو یه گوشه افتادی و دستای منم خونی/: