✅به ذره گر نظر لطف بوتراب کند...
🔹مرحوم آیت الله سید احمد مستنبط در مقدمه کتاب القطره می نویسد:
از بعضی از بزرگان شنیده ام که نقل می کرد: شخصی از دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام پسر برادری داشت که با آن حضرت دشمن بود و او از آن حضرت تقاضا می کرد که پسر برادرم را از دوستان خود قرار دهید. روزی اتّفاقاً این شخص در حضور امیرالمؤمنین علیه السلام بود، او به همراه رفیقانش از آنجا عبور کردند و بر آن حضرت سلام نکردند، آن شخص از رفتار پسر برادرش شرمنده شد، در این هنگام چشم بینای الهی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نگاهی به آن جوان نمود، او فوراً برگشت و خود را روی قدم های آن حضرت انداخت و گفت: شما دشمن ترین افراد نزد من بودید و اکنون تو را بیش از هر کس دوست دارم...
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری
***
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند
***
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
@rouze110
🔹مرحوم آیت الله سید احمد مستنبط در مقدمه کتاب القطره می نویسد:
از بعضی از بزرگان شنیده ام که نقل می کرد: شخصی از دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام پسر برادری داشت که با آن حضرت دشمن بود و او از آن حضرت تقاضا می کرد که پسر برادرم را از دوستان خود قرار دهید. روزی اتّفاقاً این شخص در حضور امیرالمؤمنین علیه السلام بود، او به همراه رفیقانش از آنجا عبور کردند و بر آن حضرت سلام نکردند، آن شخص از رفتار پسر برادرش شرمنده شد، در این هنگام چشم بینای الهی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نگاهی به آن جوان نمود، او فوراً برگشت و خود را روی قدم های آن حضرت انداخت و گفت: شما دشمن ترین افراد نزد من بودید و اکنون تو را بیش از هر کس دوست دارم...
دوستان را کجا کنی محروم
تو که با دشمنان نظر داری
***
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند
***
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
@rouze110