به غایت عجیب است که مردمان جهان سومی، هر چه هست و نیست را به جهان سومی بودن خود نسبت میدهند، اما اپسیلونی برای ارتقای سطح زندگی و فرهنگ خود در این جهان سوم تلاشی نمیکنند. آری! بخشی از مشکلات مستقیماً به حکومتها مربوط میشود. آنها میدزدند و میکشند و چپاول میکنند و ما انگار زندانیهایی هستیم که نه قدرتی داریم و نه حقی. اما بخش دیگری از قضایا به افراد جامعه برمیگردد.
دیروز در مسیر مسافرت چند ساعتهام، موبایل راننده زنگ خورد. کسی در بریتانیا پشت خط بود و راننده همینطور که ماشین را میراند، تصویری هم با فرد بریتانیانشین حرف میزد ودر میان همین گفت و گوها بود که گفت: « آره به خدا، بریتانیا کشوره». جوری که انگار ایران کشور نیست، جوری که انگار ایران جهنم است و بریتانیا بهشت برین.
بخشی از این جهنم را خودمان جهنم کردهایم؛ با تلفنی حرف زدن وسط رانندگی، با نبستن کمربند ایمنی، با خریدن و احتکار دلار و گوشت و مرغی که قیمتش هر روز بالا میرود، با رد کردن چراغ قرمز، با زیرمیزی و رشوه و آب زیرکاه بودن.
راست است مردمان هر کشوری شبیه حکمرانانشان میشوند؛ خصوصا اگر دائمالحکمران باشند. ما آنقدر شبیه اختلاسگرها و دروغگوهایی شدهایم که بر ما حکومت میکنند که اگر دروغ نگوییم و دزدی نکنیم کارمان راه نمی افتد. اما بخشی از این موضوعات به خود ما برمیگردد، به حق ما بر ما. به حق فرزند بر والد، به حق خود بر خود، به حق سلامتی و آسایش و امنیتی که داریم و موظفیم که از آن به خوبی پاسداری کنیم.
در میانهی این ظلمهایی که بر خود و بر شهروندان این سرزمین میکنیم، زمانی که کسی کارش را؛ وظیفهش را، حرفهش را به درستی پیش میبرد، آنقدر انگشت به دهان میمانیم و برایمان غریب است که ناخودآگاهمان آن را لطف تعبیر میکند.
ایران جهنم است، ولی میشود آتشش را کم کرد.
@rubahdokht 🦊
دیروز در مسیر مسافرت چند ساعتهام، موبایل راننده زنگ خورد. کسی در بریتانیا پشت خط بود و راننده همینطور که ماشین را میراند، تصویری هم با فرد بریتانیانشین حرف میزد ودر میان همین گفت و گوها بود که گفت: « آره به خدا، بریتانیا کشوره». جوری که انگار ایران کشور نیست، جوری که انگار ایران جهنم است و بریتانیا بهشت برین.
بخشی از این جهنم را خودمان جهنم کردهایم؛ با تلفنی حرف زدن وسط رانندگی، با نبستن کمربند ایمنی، با خریدن و احتکار دلار و گوشت و مرغی که قیمتش هر روز بالا میرود، با رد کردن چراغ قرمز، با زیرمیزی و رشوه و آب زیرکاه بودن.
راست است مردمان هر کشوری شبیه حکمرانانشان میشوند؛ خصوصا اگر دائمالحکمران باشند. ما آنقدر شبیه اختلاسگرها و دروغگوهایی شدهایم که بر ما حکومت میکنند که اگر دروغ نگوییم و دزدی نکنیم کارمان راه نمی افتد. اما بخشی از این موضوعات به خود ما برمیگردد، به حق ما بر ما. به حق فرزند بر والد، به حق خود بر خود، به حق سلامتی و آسایش و امنیتی که داریم و موظفیم که از آن به خوبی پاسداری کنیم.
در میانهی این ظلمهایی که بر خود و بر شهروندان این سرزمین میکنیم، زمانی که کسی کارش را؛ وظیفهش را، حرفهش را به درستی پیش میبرد، آنقدر انگشت به دهان میمانیم و برایمان غریب است که ناخودآگاهمان آن را لطف تعبیر میکند.
ایران جهنم است، ولی میشود آتشش را کم کرد.
@rubahdokht 🦊