ما سلمت تسليمةً إلا هي بأذني ، ولقد رددت عليك ولم أُسمِعْك ، أحببتُ أن أستكثرَ من سلامِك ومن البركةِ
✍ ابوموسی اشعری (رضی الله عنه) گوید : با #پيامبرﷺ در حالى بيرون شديم كه میخواست نزد سعد بن عباده (رضی الله عنه) برود،
هنگامى كه نزدش آمد و سلام داد، به او اجازه داده نشد، باز براى دوم و سوم بار سلام داد، ولى به او اجازه داده نشد،
آنگاه فرمود :آنچه بـر مـا بود، آن را انجام داديم، و بعد از آن بر گشت،
در اين موقع سعد خود را به #پیامبرﷺ رسـانيده گفـت : اى #رسـول_خـداﷺ ، سوگند به ذاتى كه تو را به حق مبعوث گردانيده، هر مرتبه كه سلام میدادى، من آن را میشنيدم، و جوابش را نيز میدادم،
ولى میخواستم تا بر من و اهل بيتم بسيار سلام بدهى،
📚 1073 ادب المفرد بخاری_ 97 آداب زفاف الباني
✍ ابوموسی اشعری (رضی الله عنه) گوید : با #پيامبرﷺ در حالى بيرون شديم كه میخواست نزد سعد بن عباده (رضی الله عنه) برود،
هنگامى كه نزدش آمد و سلام داد، به او اجازه داده نشد، باز براى دوم و سوم بار سلام داد، ولى به او اجازه داده نشد،
آنگاه فرمود :آنچه بـر مـا بود، آن را انجام داديم، و بعد از آن بر گشت،
در اين موقع سعد خود را به #پیامبرﷺ رسـانيده گفـت : اى #رسـول_خـداﷺ ، سوگند به ذاتى كه تو را به حق مبعوث گردانيده، هر مرتبه كه سلام میدادى، من آن را میشنيدم، و جوابش را نيز میدادم،
ولى میخواستم تا بر من و اهل بيتم بسيار سلام بدهى،
📚 1073 ادب المفرد بخاری_ 97 آداب زفاف الباني