تحول ذهنیتها در آینه ادبیات پساتجدد ما
✍علی صاحبالحواشی
کاری که زندهیاد شاهرخ مسکوب در این سخنرانی میکند همانا تحلیل بنمایهای ادبیات خلاق است تا در جریان آن ردِ یک تحولِ اساسی را بگیرد که "تجدد" ایران در "ذهنیتها" ببار آورد.
این کاریست که بسیار کم شده است، و آنگاه هم که شدهاست، چندان ناظر بر تحول ذهنیت نبوده بلکه بیشتر در نظر به تحولِ "صورتهایِ بیانِ ادبی" بوده است؛ برجستهترینِ این نمونهها "از صبا تا نیما"ی آرینپور و "طلیعه تجدد در شعر فارسیِ" کریمی حکاک است.
تحلیل "ذهنیتها" در نتیجه "تجدد"، کاری زمینمانده است،مگر گهگاه داریوش شایگان که در حاشیه بحثهایش اشاراتی ولو نه چندان مختصر به این مطلب نموده است. مسکوب در این سخنرانی،فارغ از تحولات صوری، تحول ذهنیتها را به زیر نور متمرکز میکشد، که بسیار شنیدنی و الگو گرفتنی است برای تحقیق جامعی که جایش همچنان خالیست.
تحلیل صوری تحولات ادبی، البته کار ادیبان است،اما تحلیل تحولات ذهنیتی، طبایع اندیشمندی چون مسکوب و شایگان را میطلبد که آدمهایی سوای "ادیببودن" بودهاند؛ شاید صفت "ناظر تمدنی" بودن، بیشتر برازنده ایشان باشد.
ادامه
کانال نویسنده
✍علی صاحبالحواشی
کاری که زندهیاد شاهرخ مسکوب در این سخنرانی میکند همانا تحلیل بنمایهای ادبیات خلاق است تا در جریان آن ردِ یک تحولِ اساسی را بگیرد که "تجدد" ایران در "ذهنیتها" ببار آورد.
این کاریست که بسیار کم شده است، و آنگاه هم که شدهاست، چندان ناظر بر تحول ذهنیت نبوده بلکه بیشتر در نظر به تحولِ "صورتهایِ بیانِ ادبی" بوده است؛ برجستهترینِ این نمونهها "از صبا تا نیما"ی آرینپور و "طلیعه تجدد در شعر فارسیِ" کریمی حکاک است.
تحلیل "ذهنیتها" در نتیجه "تجدد"، کاری زمینمانده است،مگر گهگاه داریوش شایگان که در حاشیه بحثهایش اشاراتی ولو نه چندان مختصر به این مطلب نموده است. مسکوب در این سخنرانی،فارغ از تحولات صوری، تحول ذهنیتها را به زیر نور متمرکز میکشد، که بسیار شنیدنی و الگو گرفتنی است برای تحقیق جامعی که جایش همچنان خالیست.
تحلیل صوری تحولات ادبی، البته کار ادیبان است،اما تحلیل تحولات ذهنیتی، طبایع اندیشمندی چون مسکوب و شایگان را میطلبد که آدمهایی سوای "ادیببودن" بودهاند؛ شاید صفت "ناظر تمدنی" بودن، بیشتر برازنده ایشان باشد.
ادامه
کانال نویسنده