📚
اشک پرنده ای شیشه ایست
که در دستش تابلو_یا چه فرقی می کند_چراغ راهنما
گاهی به عابران_ماشین ها
چراغ سبز نشان
و بغضی به گوشه ی چشمم می دهد
که این پا و آن پا کنان
به عقب بر می گردد
می ترسیم متولد بشویم
از گونه ام سر بخوریم
به زمین
او چه می داند؟
درد است یا آبی نمکین؟
او چه می فهمد؟
جز افتادن از چشمم
چه می تواند_سمفونی ی اشک؟!
که با هق هق از حمام به خانه ی همسایه پرت شود
او که نمی فهمد
من اشکم را توی وان پرت کرده ام یا استکان
اگر هم می میرد
با طعمی کفی می رود به جایی که نمی دانم کجاست
اصلا فرض می کنیم
باران است که می ریزد از آسمان روی سطرهای چهره ام
برای ما که ابر را تا زانو بالا می زنیم چه فرقی می کند
نم نم یا طوفان؟!
چتر باید باشد که نیست
باقی توضیحیست
که نباید می داد زندگی...
#هاجر_اقبالی
📝سرزمین شعر و نثرهای ناب
" با ما در این نشریه مجازی همراه باشید ."
📖📙
با شاعران و نویسندگان معاصر ایران و جهان
https://telegram.me/sarzamin_sher_nab
اشک پرنده ای شیشه ایست
که در دستش تابلو_یا چه فرقی می کند_چراغ راهنما
گاهی به عابران_ماشین ها
چراغ سبز نشان
و بغضی به گوشه ی چشمم می دهد
که این پا و آن پا کنان
به عقب بر می گردد
می ترسیم متولد بشویم
از گونه ام سر بخوریم
به زمین
او چه می داند؟
درد است یا آبی نمکین؟
او چه می فهمد؟
جز افتادن از چشمم
چه می تواند_سمفونی ی اشک؟!
که با هق هق از حمام به خانه ی همسایه پرت شود
او که نمی فهمد
من اشکم را توی وان پرت کرده ام یا استکان
اگر هم می میرد
با طعمی کفی می رود به جایی که نمی دانم کجاست
اصلا فرض می کنیم
باران است که می ریزد از آسمان روی سطرهای چهره ام
برای ما که ابر را تا زانو بالا می زنیم چه فرقی می کند
نم نم یا طوفان؟!
چتر باید باشد که نیست
باقی توضیحیست
که نباید می داد زندگی...
#هاجر_اقبالی
📝سرزمین شعر و نثرهای ناب
" با ما در این نشریه مجازی همراه باشید ."
📖📙
با شاعران و نویسندگان معاصر ایران و جهان
https://telegram.me/sarzamin_sher_nab