صدای حق


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


رد شبهات شیعه و روافض
دفاع از اهل سنت
https://t.me/joinchat/AAAAAFfDLFPSI1xF_4mTew
@sedaiehagh1
قویتر از قبل

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


ادامه شبهه قبلی سایت ولی خسر


✍در یکی دیگر از کتبها همین متن امده که این کلام سبط بن جوزی در تذكرة خواص میباشد

الرابع عشر: قال (السيد) في رسالة (الزهراء) ناقلا عن الإمام نور الدين علي بن برهان الحلبي الشافعي في كتاب (إنسان العيون في سيرة الأمين والمأمون): قال سبط ابن الجوزي في تذكرة خواص الأمة: جاءت فاطمة بنت رسول الله (ص) إلى أبي بكر، وهو على (المنبر) فقالت يا أبا بكر أفي كتاب الله أن ترث أبيك، ولا أرث أبي، فاستعبر أبو بكر باكيا ثم قال بأبي أبوك، وبأبي أنت، ثم نزل فكتب لها (بفدك)، ودخل عليه عمر فقال ما هذا قال كتبته لفاطمة ميراثها من أبيها، فقال فماذا تنفق على المساكين، وقد حاربتك العرب، ثم أخذ عمر الكتاب فشقه. (وكذا في السيرة الحلبية).»

«چهاردهم: سيد در رساله «الزهرا» از حلبي شافعي در كتاب «انسان العيون في سيرة الأمين والمأمون»، نقل كرده كه سبط ابن جوزي در كتاب «تذكرة خواص الامه» گفته است: فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه [وآله] نزد ابو بكر آمد در حالي كه او روي منبر بود. فرمود: اي ابو بكر آيا در كتاب خدا آمده است كه تو از پدرت ميراث ببري و من از پدرم ارث نبرم؟ ابو بكر به گريه افتاد و گفت: پدرم فداي پدرت و شما باد. از منبر پايين آمد و نامه‌ي رد فدك را براي ايشان نوشت.

عمر بر ابو بكر وارد شد و گفت اين چيست؟ ابو بكر گفت: براي فاطمه در مورد ميراث پدرش نوشته ام. عمر گفت: از كدام منبعي براي فقيران انفاق خواهي كرد در حالي كه عرب عليه تو بپا خواسته است؟ سپس نوشته را از فاطمه گرفته و آن را پاره كرد. در سيره حلبيه نيز چنين آمده است.»

علي محمد فتح الدين الحنفي، _متوفاي1371،ق_ فلك النجاة في الإمامة والصلاة، ص 160، تحقيق : تحقيق وتقديم: الشيخ ملا أصغر علي محمد جعفر، چاپخانه : صدر ناشر : مؤسسة دار الاسلام، چاپ : الثانية، سال چاپ : 1418 - 1997 م

#پاسخ

اما بنده به این کتاب هم رجوع کردم و چنین کلامی ندیدم

اینم لینک انلاین کتاب تذکره خواص

http://lib.eshia.ir/86683/1/2



پایان.....


ادامه شبهه سایت ولی خسر
آقاي برهان الدين حلبي متوفي 1044 كه سيره اش هم مشهور است ج 3 ص 488 مي گويد بعد از رفت و آمد هاي مكرر حضرت زهرا سلام الله عليها در كلام سبط بن جوزي است كه :

كتب لها بفدك

أبوبكر نوشت كه فدك ملك حضرت زهرا سلام الله عليها است

ودخل عليه عمر رضي الله تعالي عنه فقال ما هذا ؟

عمر وارد شد و به أبوبكر گفت اين چيست ؟

فقال كتاب كتبته فاطمه بميراثها من ابيها

اين را به عنوان ميراث پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم براي حضرت زهرا سلام الله عليها نوشته ام

فقال مما ذا تنفق علي المسلمين وقد حاربتك العرب

اگر فدك را به زهرا سلام الله عليها دادي از كدام درآمد مي خواهي مملكت داري كني و لشكر را مجهز كني با اينكه عرب ها با تو به جنگ برخاستند

ثم اخذ عمر الكتاب فشقه

نامه را از دست حضرت زهرا سلام الله عليها گرفت و پاره كرد ، در بعضي از جاها هم دارد كه

تفلت

تف كرد و پاره كرد

سيره حلبي - ج 3 - ص 488


#پاسخ

این کلام از سبط بن جوزی بعید میباشد و هر چند کتاب های ایشان را گشتم چنین کلامی از او ندیدم احتمالا اشتباها به ایشان منسوب شده
برای نمونه این کلام ایشان را نگاه کنید


وَقَوله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم لَا تقبل شَهَادَة الْوَالِد لوَلَده وَلَا الزَّوْج لزوجته وَلَا السَّيِّد لعَبْدِهِ وَلَا العَبْد لسَيِّده
احْتج بِمَا رُوِيَ أَن فَاطِمَة رَضِي الله عَنْهَا ادَّعَت فدكا بَين يَدي أبي بكر رَضِي الله عَنهُ واستشهدت عليا رَضِي الله عَنهُ وَامْرَأَة فَقَالَ أَبُو بكر (ضمي) إِلَى الرجل رجلا وَإِلَى الْمَرْأَة امْرَأَة وَكَانَ ذَلِك بِمحضر من الصَّحَابَة من غير نَكِير فَكَانَ إِجْمَاعًا

فرموده پیامبر صلى الله عَلَيْهِ وَسلم که شهادت پدر برای پسر و مرد برای همسرش و اقا برای غلامش و غلام برای اقا و اربابش قبول نمیباشد .....
http://lib.efatwa.ir/43718/1/340

نام کتاب : إيثار الإنصاف في آثار الخلاف نویسنده : سبط ابن الجوزي    جلد : 1  صفحه : 340


ادامه دارد....


ادامه شبهه سایت ولی خسر

این بار بیننده شبکه ولایت به کتاب بلاغات النساء صـ 12 استناد میکند که اهل سنت قول عایشه را میپذیرند و قول فاطمه را رد میکنند


قال ابن طيفور عن أبيه: قال ابو الحسين زيد بن علي بن أبي طالب وقد حدث به الحسن بن علوان عن 👈عطية العوفي أنه سمع عبد الله بن الحسن يذكره عن أبيه ثم قال أبو الحسين: وكيف يذكر هذا من كلام فاطمة فينكرونه وهم يروون من كلام عائشة عند موت أبيها ما هو أعجب من كلام فاطمة يتحققونه لولا عداوتهم لنا أهل البيت. ثم ذكر الخطبة

. http://www.alsrdaab.com/vb/images/quotes/quot-bot-left.gifhttp://www.alsrdaab.com/vb/images/quotes/quot-bot-right.gif

**

✍در مورد این روایت دو علت وجود دارد برای تضعیف روایت:

در علم رجال شیعه

1 - عطية العوفي: قال المامقاني: " إمامي مجهول " 1/ 102 , وفي المفيد (مجهول) ص-404

2 - عبد الله بن الحسن بن الحسن , قال في المفيد: " مجروح مذموم ولا أقل من عدم ثبوت وثاقته " ص331.

در علم رجال اهل سنت

عطیه عوفی #ضعیف میباشد که قبلا پاسخ دادیم

https://t.me/sedaiehagh1/1476



ادامه دارد.....


ادامه شبهات شیعه


البته این پسمت هیچ ارزشی نداره که رافضی به ان استناد کرده


👹روايتي است كه شيخ صدوق در كتاب :

من لا يحضره الفقيه- ج 3- ص 372- حديث 1754

نقل كرده اين را مرحوم مجلسي اين گونه تفسير مي كند كه مي فرمايد :

« وروي عن إسماعيل بن مهران » في القوي كالصحيح

روضة المتقين- ج 9- ص 276

و از علماي اهل سنّت هم فقط يك مورد را اشاره مي كنم :

از إبن طيفوركه در قرن 3 زندگي مي كرده و 6 تا روايت در كتابش آورده ، و يك عبارت جالب را آورده كه همه مطلب را روشن مي كند و اين عبارت اين است كه :

وقد رواه قوم وصححوه وكتبناه علي ما فيه

يعني كلمه صححوه در اينجا معنايش اين است كه يك قوم و يك گروهي از علماي اهل سنّت اين را تصحيح كرده اند

كتاب بلاغات النسا- ج 1- ص 8


پاسخ

انچه قزوینی اشاره میکند این روایت میباشد

١٧٥٤ ـ وقال الصادق عليه‌السلام : « ما من عبد يسأل من غير حاجة فيموت حتى يحوجه الله عزوجل إليها ويكتب له بها النار »

امام صادق عليه السلام می گوید : هر بنده اى كه بدون احتياج دست سؤال دراز كند، نميرد تا آن كه خداوند او را به آن چيز [واقعا] محتاج كند و آتش دوزخ را بر او حتمى گرداند .

نمیدانم چرا رافضی به روایتی از کتاب خود احتجاج میکنند که به ضرر خودشان میباشد


سوال
ایا فاطمه بدون احتیاج به فدک دست دراز میکرد و خداوند او را نمیراند تا اینکه واقعا به ان محتاج شد ؟

از همه عجیب تر تصحیح روایت را هم می آورد ولی فقط شماره حدیث و نام کتاب را ذکر کرده تا دوباره راه داستان بافی ایجاد کند ...


و قاعده اهل سنت در علم رجال برای روایات ما اهل میباشد نه روایات شیعه پس قسمت دوم برای پاسخ امری زیاده میباشد ....


ادامه دارد .......


ادامه شبهات سایت ولی خسر از کلام قزوینی

👈فأرسل إلي أبي بكر ان ائتنا ولا يأتنا أحد معك كراهية لمحضر عمر

علي عليه السلام دوست نداشت كه عمر را ببيند

كراهية لمحضر عمر

چرا ؟ چه شده كه اميرالمؤمنين عليه السلام كراهت دارد حضور او را ؟ چه شده ؟ مگر شما نمي گوييد بين اينها صفا بوده وزير و مشاورش بوده . اين را ما از صحيح بخاري مي خوانيم و كتاب إبن قتيبة و ديگران نيست . بعد وقتي كه آمد اميرالمؤمنين عليه السلام به أبوبكر گفت :

ولكنك استبددت علينا بالأمر

درمورد امر امامت و خلافت در امر ما استبداد كرديد .

صحيح البخاري - البخاري - ج 5- ص 83

اين را هم آقايان معني كنند كه قضيه اش چيست و استبداد چيست ؟

كراهية لمحضر عمر ، استبددت علينا بالامر ، لم يوذن بها أبوبكر ، وصلي عليها علي ليلا




پاسخ به سوالات شیعه

❌ روایت بسیار طولانی تر از آنچه است که سایت ولی خسر آورده است

لینک روایت
http://carihadis.com/Shahih_Bukhari/3913

در کانال هم قبلا پاسخ دادیم
https://t.me/sedaiehagh1/1481

🔹در ابتدای روایت صحبت می شود از قضیه فدک واختلاف حاصل بین صدیق اکبر و زهرای اطهر رضی الله عنهم اجمعین

⏺سپس در ادامه روایت می گوید که حضرت علی از ابوبکر الصدیق طلب می کند که به نزدش برود وتنها باشد وکسی را باخود نیاورد

⬜️روایت می گوید کراهیه لمحضر عمر
شیعه از اینجا استدلال می کند بله علی از دیدن عمر نیز کراهت داشته است
می گویم این فهم خاطی شیعه است زیرا علی در روایت نمی گوید من حتی عمر را نمی توانم ببینم بلکه می گوید ابوبکر تنها بیاید(با این حساب شیعه باید بگوید مشتاق دیدار ابوبکر بودن که میخواهد فقط ابوبکر تنها برود ) وکراهت دارد تا کسی دیگر نیز با اوباشد وما میدانیم عمر اکثرا همه جا با ابوبکر الصدیق بوده است

⬛️ودلیل کراهت علی از وجود شخصی دیگر با ابوبکر الصدیق این است که اختلافی که رخ داده شخصی وبین ابوبکر و فاطمه وعلی است ونه کسی دیگر

✅درادامه معنی قسمتی که مچ این کذابان را باز می کند می گوید(ابوبکر تنها بر علی وارد شد وعلی شهادت داد وبه ابوبکر فرمود ما فضل ومقام تو را میدانیم وهرگز نسبت به فضل ومقامی که خدا به تو داده حسادت نمی کنیم ولی تو در این مسئله یعنی مشورت در خلافت برما استبداد کردی

🔷وما بخاطر نزدیکی به رسول الله برای خود حقی میدیدم تا جایی که ابوبکر به گریه افتاد و فرمود به خداقسم که نزدیکی با آل محمد ومحبت به آنان از محبت ونزدیکی به اهل وعیال خودم در نزدم محبوب تر است اما اختلافی که بین من وشما در این اموال شده به خداقسم که من همان کردم که پیامبر انجام داد وبه سنت و روش او عمل کردم وسپس علی فرمود قرار ما فردا برای بیعت وقتی ابوبکر نماز ظهر را خواند بالای منبر رفت و فضل علی را بیان کرد و دلیل تاخیر او وعذرش را برای مردم بیان نمود سپس علی شهادت داده و فضل ومقام ابوبکر را بیان کرده وشان او را بیان کرد وفرمود تاخییر او دلیل بر حسادت یا مخالفت یا انکار فضل ابوبکر نبوده بلکه در دل خود برای خودش در این مورد نصیبی می دیده است ومسلمان خوشحال شده وعلی را در آغوش کشیدند.

‼️همانطور که می بینیم در این روایت هیچ چیز مخالف اهل سنت وجود ندارد بلکه برعکس بر ضد شیعه است این روایت می گوید علی با ابوبکر بیعت کرد علی معترف به فضل ومقام ابوبکر است علی عمل ابوبکر در باب فدک را تایید می کند تنها چیزی که برای شیعه شبهه شده است لفظ #استبداد است که منظور علی از این جمله این بوده است که بخاطر قرابتش به پیامبر نصیبی برای خود میدیده چه ایرادی دارد مثلا علی در دل خود بگوید که من قرابت به پیامبر دارد و بد نبود که خلیفه میشدم؟؟آیا این مسئله دلالت بر کفر ابوبکر وعمر یا عدم مشروعیت خلافتشان می شود؟؟اگر چنین بود علی هرگز به فضل ومقامشان اقرار نمی کرد و با آنها بیعت نمی کرد.


ادامه دارد ....


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
⬅️علامه بزرگ شیعه اعتراف میکند که هیچ سند صحیحی برای تولد امام زمان شیعه وجود ندارد

ای شیعیان بیدار شوید شاید الله این علامه را برایتان فرستاده که چهره دین رافضه را نشان بدهد پس تمنا میکنیم ترک کنید


Forward from: ابومحمدرسول(كاسر الصنمين)
مگر خدا نگفته

لا ینطق عن الهوا


وقتی ار رافضی میپرسم حضرت ادم کی را خلیفه کرد ؟
رافضی میگوید الله (العیاذ بالله)


ادامه شبهه قزوینی

عاشت بعد النبي صلي الله عليه وسلم ستة أشهر

زهراي مرضية سلام الله عليها بعد از پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم 6 ماه بيشتر زنده نبود

فلما توفيت دفنها زوجها علي ليلا ولم يؤذن بها أبا بكر

از دنيا هم كه رفت همسرش او را شبانه دفن كرده .

صحيح البخاري - البخاري - ج 5- ص 82

آخه بعضي از اين جوجه ناصبي ها گفتند علي عليه السلام اين كار را كرد تا كسي حجم بدن زهرا سلام الله عليها را نبيند . ديوانگي و خل بودن اندازه دارد و بعضي وقتها از اين اندازه هم خارج مي شود ، خوب يك حرفي بگوييد كه حداقل زن بچه شما به آن نخندد . همسر خود را شبانه دفن كرد تا كسي حجم بدن جنازه حضرت زهرا سلام الله عليها را نبينند


پاسخ

این جوجه های ناصبی که میگی از کتاب مجلسی اوردند نگاه کنید

وعن أسماء بنت عميس أن فاطمة بنت رسول الله  قالت لاسماء : إني قد استقبحت ما يصنع بالنساء أنه يطرح على المرأة الثوب فيصفها لمن رأى
http://lib.eshia.ir/71860/43/189/
فاطمه گفت: من خوش ندارم آن چه هنگام وفات زنان میکنند [یعنی در حالی که] او پوششی جز تکه پارچه ای ندارد، بر سریری نهند و مردم در این حال او را نظاره کنند

و از ابن عباس نیز چنین روایت مشابهی هست

وعن ابن عباس قال :👈 مرضت فاطمة مرضا شديدا👈 فقالت لاسماء بنت عميس : ألا ترين إلى ما بلغت فلا تحمليني على سرير ظاهر فقالت : لا لعمري ولكن أصنع نعشا كما رأيت يصنع بالحبشة

البته این روایت میگه فاطمه بیمار شد که خود دلیلی بر رد شهادتش نیز میباشد

و از طرفی وصیت ایشان بوده که فقط علی و اسما او را غسل دهند

وروي أنها أوصيت عليا  وأسماء بنت عميس أن يغسلاها



از همه جالب تر میگه فاطمه در شب وفات نموده برای هم جای تعجب نیست در شب دفن شود

ماتت في سنة إحدى عشرة 👈ليلة الثلثاء لثلاث 👈ليال من شهر رمضان وهي بنت تسع وعشرين سنة أو نحوها.

از همه عجیب تر میگه کسی که بر او نماز خواند عباس بن عبدالمطلب بوده خخخ بعد عباس و فضل و علی او را در قبر گذاشتند

ثم حملناها فدفناها ليلا👈 وصلى عليها العباس بن عبدالمطلب👈 ونزل في حفرتها هو وعلي والفضل بن عباس


همه این موارد در یک صفحه آمده

http://lib.eshia.ir/71860/43/189/
نام کتاب : بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : 43  صفحه : 189

ادامه دارد


بعد از شش روز یک سوال که عنوان آزمایش و بعدا به عنوان شرط گذاشتم هنوز جرات نکردند پاسخ سوال را بدهند ولی در روضه خوانی دست شیطان را از پشت بستند و میگویند در این رابطه مناظره میکنیم البته (این برای راه فرار میباشد تا از موضوع سوالم حاشیه بروند همانطور که قبلا اساتید دیگرشان حاشیه رفتند ) و جواب در رابطه با اصل سوال را ندارند وگرنه اینهمه کپی پیست از سایتهای دروغین خود انجام میدهند تا لفظ استاد به خود بچسپانند اما غافل از جواب دادن به سوالی که در سایتهایشان موجود نباشد ...




و اين را خوب دقت كنيد كه عمر بعد از أبوبكر صدقه پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم را داد به علي عليه السلام و عباس ، از اين طرف اين آقا مي گويد :

واني والله لا اغير شيئا من صدقة رسول الله

صحيح البخاري - البخاري - ج 5- ص 82

أما صدقته بالمدينة فدفعها عمر إلي علي وعباس

صحيح البخاري - البخاري - ج 4- ص 42

#پاسخ

اولا هر دو مجتهد بودند اما هیچکدام فدک را ندادند که بگویم اختلاف دارند و مسئله زمین های مدینه فقط برای فاطمه نبود برای همسران رسول الله نیز اینگونه بود برخی گفتند زمینها در اختیار حکومت باشد و از برداشت محصول ها برای خود میگرفتند و برخی زمین ها را گرفتند و خود کشت و زراعت و برداشت میکردند و از ان زکات و صدقه میدادند...

برای نمونه روایت زیرا را نگاه کنید

2328 - حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ المُنْذِرِ، حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ عِيَاضٍ، عَنْ -[105]- عُبَيْدِ اللَّهِ، عَنْ نَافِعٍ، أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا، أَخْبَرَهُ: «أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَامَلَ خَيْبَرَ بِشَطْرِ مَا يَخْرُجُ مِنْهَا مِنْ ثَمَرٍ أَوْ زَرْعٍ، فَكَانَ يُعْطِي أَزْوَاجَهُ مِائَةَ وَسْقٍ، ثَمَانُونَ وَسْقَ تَمْرٍ، وَعِشْرُونَ وَسْقَ شَعِيرٍ»، فَقَسَمَ عُمَرُ خَيْبَرَ «فَخَيَّرَ أَزْوَاجَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، أَنْ يُقْطِعَ لَهُنَّ مِنَ المَاءِ وَالأَرْضِ، أَوْ يُمْضِيَ لَهُنَّ»، فَمِنْهُنَّ مَنِ اخْتَارَ الأَرْضَ، وَمِنْهُنَّ مَنِ اخْتَارَ الوَسْقَ، وَكَانَتْ عَائِشَةُ اخْتَارَتِ الأَرْضَ

http://lib.efatwa.ir/42174/3/104/

ترجمه: عبد الله بن عمر رضي الله عنه مي‏گويد: نبي اكرم صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم خيبر را در برابر نصف محصولات آن، بصورت مزارعه، در اختيار كشاورزان قرار داد. سپس، صد وسق از محصولات را به همسرانش مي‏داد، كه هشتاد وسق خرما و بيست وسق جو بود....

در ادامه

هنگامی ‌که عمر رَضِيَ اللَّهُ عَنْه به خلافت رسید و زمین‌های خیبر را تقسیم نمود، همسران نبی اکرم صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم را در گرفتن آب و زمین یا صد وسق در سال، حق انتخاب داد. آنها با یکدیگر، اختلاف نمودند؛ بعضی از آنان، آب و زمین و برخی دیگر، وسق‌ها را انتخاب نمودند. عایشه و حفصه رَضِيَ اللَّهُ عَنْهما از جمله کسانی بودند که آب و زمین را انتخاب کردند.

نام کتاب : صحيح البخاري نویسنده : البخاري    جلد : 3  صفحه : 104

اگر قرار باشد چنین مسائل احکامی را اختلاف دینی بدانیم و بگویم یکی درست و یکی نادرست امری اشتباه هست و اینگونه اختلافات در کتب شیعه بسیار بیشتر میباشد

بلکه میگویم کدام درست و کدام درست تر میباشد و عملی که پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم انجام دادند نیکوتر بوده و ابوبکر تابع پیامبر رَضِيَ اللَّهُ عَنْه بود گرچه عمل عمر بن خطاب نیز درست میباشد .


ادامه دارد....


م نزد ما است ابو بصير گفت علم كامل همين است فرمود اي ابا محمد علم كامل اين نيست علم كامل انست كه در هر شب و هر روز و ساعت بساعت پديد ايد



حالا سوال اهل سنت از روافض

ایا شما نمیگفتید قران امامی صامت هست و باید برای تفسیر به امام مصوت (سخنگو) مراجعه کرد ؟

میگوید قران گفته سلیمان از داوود ارث برد و خودتان تفسیر به رای کردید که ان ارث پول و درهم و حکومت و خلافت و فرمانروایی هست ولی امام صادق (امام مفسر یا سخنگو) بر عکس ادعای روافض را رد میکند و میگوید ارث داوود علم بوده و سلیمان از او همان را به ارث برده


سوالی دیگر

در اینجا امام صادق گفته که پیامبر ص هم از سلیمان ارث برده خب اگر طبق اعتقاد شما ان ارث پادشاهی و جواهرات و قالیچه و .... هست پس چرا پیامبر ص پادشاهی مثل سلیمان و داوود را نداشته ؟

افلا تعقلون

ادامه دارد ......


فقال أبو بكر ان رسول الله صلي الله

عليه وسلم قال لا نورث

در تاريخ مدينة دمشق- ج 36- ص 310 دارد كه :

نحن معاشر الانبيا لا نورث.

مي گويد كه پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم فرمود ما چيزي ارث نمي گذاريم

ما تركنا فهو صدقة

هرچه ما از خودمان باقي مي گذاريم اينها صدقات است

إنما يأكل آل محمد من هذا المال

و آل محمد هم بايد از اين بخورند

خوب ما اينجا سؤال داريم كه آقا اگر واقعا پيامبران ارث نمي گذارند ، اين يك حكم شرعي است ، مبتلي به اين زهراي مرضية سلام الله عليها است ، عباس و فرزندان پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم است ، چطور شد پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم اين حكم را از زهرا سلام الله عليها و ذوي القربي مخفي كرده ؟

از همه صحابه مخفي كرده و فقط جناب أبوبكر اين عبارت را شنيده ؟ اين سؤال را بياييد و جواب بدهيد .

به تعبير فخر رازي كه مي گويد : اوني كه مورد عمل اين قضيه است اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم است . چطور شد پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم از اهل بيت خود كتمان كرده است ؟

پاسخ
اولا جالب این هست قزوینی بحث علمی را با سیرک اشتباه گرفته و خود را از اهل بیت عالم تر میداند و میگوید کسی جز ابوبکر این روایت را نشنیده در حالی که کتب روافض پر است از شنیدنی ها

#توجه

إنا معاشرَ الأنبياءِ لا نُورثُ ، ما تركناه صدقةً .

◾الراوي: أبو بكر الصديق
◽المحدث: ابن الملقن
◾المصدر: البدر المنير
◽الصفحة: 7/314
◾حكم الحديث: إسناده على شرط مسلم


◾الراوي: أبو بكر الصديق
◽المحدث: ابن كثير
◾المصدر: تفسير القرآن
◽الصفحة: 5/207
◾حكم الحديث: صحيح


ما انبیا چیز به ارث نمیگذاریم مگر برای صدقه

✍روافض میایند و میگویند این سخن ابوبکر رضی الله دروغ هست زیرا در قران امده که سلیمان از داوود ارث برده

و وقتی که برادران اهل سنت همانند این روایت صحیح که از ابوبکر رضی الله عنه ثابت هست از کتب معتبر شیعه میاورند

بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ علیهم السلام وَرَثَةُ الْعِلْمِ يَرِثُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً الْعِلْمَ

باب در مورد ائمه وارثان دانش و علم، یکی پس از دیگری دانش را بارث میبرند


عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ ع لَمْ يُرْفَعْ وَ الْعِلْمُ يُتَوَارَثُ وَ كَانَ عَلِيٌّ ع عَالِمَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ إِنَّهُ لَمْ يَهْلِكْ مِنَّا عَالِمٌ قَطُّ إِلَّا خَلَفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ عَلِمَ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ‏
http://lib.eshia.ir/11005/1/222/
امام باقر علیه‏ السلام، فرمود: علمی که با آدم علیه ‏السلام فرود آمده بالا نرفت و علم با ارث منتقل میشود و على علیه‏ السلام عالم این امت بود و هیچگاه عالمى از خانواده ما نمیرد، جز اینکه از خاندانش جانشین او(در علم) شود کسى که مانند علم او یا آنچه خدا خواهد بداند.

إِنَّ اَلْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ اَلْأَنْبِيَاءِ إِنَّ اَلْأَنْبِيَاءَ 👈لَمْ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَ لاَ دِرْهَماً وَ لَكِنْ وَرَّثُوا اَلْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ

http://lib.eshia.ir/11005/1/34/

👈 براستی که پيامبران پول طلا و نقره بجاي نمیگذارند بلكه دانش بجاي میگذارند هر كه از دانش ايشان برگيرد بهره فراواني گرفته است

✍اما پاسخی دندان شکن از حقیر(یوسف ثانی ) برای سایتها و کانالهای روافض که ابوبکر صدیق را متهم به دروغ میکنند

أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ شُعَيْبٍ اَلْحَدَّادِ عَنْ ضُرَيْسٍ اَلْكُنَاسِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ عِنْدَهُ أَبُو بَصِيرٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ👈 إِنَّ دَاوُدَ وَرِثَ عِلْمَ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ 👈إِنَّ سُلَيْمَانَ وَرِثَ دَاوُدَ وَ 👈إِنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَرِثَ سُلَيْمَانَ و👈َ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ
وَ آلِهِ وَ إِنَّ عِنْدَنَا صُحُفَ إِبْرَاهِيمَ وَ أَلْوَاحَ مُوسَى فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ اَلْعِلْمُ فَقَالَ يَاأَبَا مُحَمَّدٍ لَيْسَ هَذَا هُوَ اَلْعِلْمَ إِنَّمَا اَلْعِلْمُ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ يَوْماً بِيَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَةٍ

http://lib.eshia.ir/11005/1/225/

ضريس كناسي گويد من خدمت امام صادق عليه السلام بودم و ابو بصير هم نزد ان حضرت بود امام صادق عليه السلام فرمود👈 داود علم پيغمبران را به ارث برد و👈 سليمان از داود ارث برد و 👈محمد صلي الله عليه و اله از سليمان ارث برد و 👈ما از محمد صلي الله عليه و اله ارث برديم و صحف ابراهيم و الواح موسي عليهما السلا


ادامه شبهات و پاسخ به سوالات

https://t.me/sedaiehagh1/1480
348 / 7 - حدثنا الحسن بن محمد بن سعيد الهاشمي الكوفي ، قال : حدثنا جعفر بن محمد بن جعفر العلوي الحسني ، قال : حدثنا محمد بن علي بن خلف العطار ، قال : حدثنا حسن بن صالح بن أبي الأسود ، قال : حدثنا أبو معشر ، عن محمد ابن قيس ، قال : كان النبي ( صلى الله عليه وآله ) إذا قدم من سفر بدأ بفاطمة ( عليها السلام ) فدخل عليها ، فأطال عندها المكث ، فخرج مرة في سفر فصنعت فاطمة ( عليها السلام ) مسكتين من ورق ( 2 ) وقلادة وقرطين وسترا لباب البيت لقدوم أبيها وزوجها ( عليهما السلام ) ، فلما قدم رسول الله ( صلى الله عليه السلام ) دخل عليها فوقف أصحابه على الباب لا يدرون أيقفون أو ينصرفون لطول مكثه عندها ، فخرج عليهم رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) وقد عرف الغضب في وجهه حتى جلس عند المنبر ، فظنت فاطمة ( عليها السلام ) أنه إنما فعل ذلك رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) لما رأى من المسكتين والقلادة والقرطين والستر ، فنزعت قلادتها وقرطيها ومسكتيها ، ونزعت الستر ، فبعثت به إلى رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) ، وقالت للرسول : قل له ( صلى الله عليه وآله ) : تقرأ عليك ابنتك السلام ، وتقول : اجعل هذا في سبيل الله . فلما أتاه وخبره ، قال ( صلى الله عليه وآله ) : فعلت فداها أبوها 👈- ثلاث مرات - ليست الدنيا من محمد ولا من آل محمد ، ولو كانت الدنيا تعدل عند الله من الخير جناح بعوضة ما أسقى منها كافرا شربة ماء ثم قام فدخل عليها 

الأمالي - الشيخ الصدوق - ص ۱۷۵

#ترجمه_فارسی

رسول الله صلى الله عليه وعلى آله وصحبه وسلم وقتى از سفرى مى آمدند ابتدا به خانه حضرت فاطمه رضى الله عنها مى رفتند و مدت طولانى نزد ايشان مى ماندند و روزى رسول الله صلى الله عليه وسلم به سفر رفتند وحضرت فاطمه  خود را تزيين كردند 👈خلخالى از طلا انداختند و همينطور گوش وارى طلا پوشيدند وقتى رسول الله از سفر آمدند بر حضرت فاطمه وارد شدند و اصحاب هم بر در باب توقف كردند و نمى دانستند صبر كنند يا منصرف شودند به دليل مكث طولانى رسول الله.رسول الله صلى الله عليه وسلم از خانه حضرت فاطمه خارج شدند در حالى كه از صورتشان غضب پديدار بود تا اينكه به بالاى منبر رفتند .حضرت فاطمه متوجه شدند كه غضب رسول الله بخاطر فعل ايشان است تمام طلا وجواهر را بيرون آوردند وبه رسول الله پيام فرستادند كه دخترت بر شما سلام دارد و مى گويد تمام اين جواهرات در راه الله باشد
👈ورسول الله فرمودند دنيا از آن محمد وآل محمد نمى باشد پس از منبر بلند شده ودوباره وارد خانه حضرت فاطمه شدند

👈خب دقت کنید رسول الله فرمودند دنيا از آن محمد وآل محمد نمى باشد دنیا را به خاطر یک خلخال که در دست فاطمه بود بیان کرده بعد پیامبر بیاد فدک رو فاطمه بدهد ؟

قزوینی میگوید فاطمه راستگو بوده پس چطور بدون دلیل سراخ ارث رفته و ادعایی گرفتن فدک کرده

پاسخ
جناب خوئي میگوید عکس العمل فاطمه دلیل بر حرام یا حلال بودن ان امر نیست


چه بسا حضرت فاطمه در امور مباح اذيت شود و قطعا اين اذيت هيچ اثرى ندارد و نميتوان گفت چون اذيت شده پس حتما پیامبر اذيت شده

فمجرد تاذی فاطمة (سلام الله علیها) لایقتضی حرمته .

یعنی اگر کاری باعث اذیت حضرت زهرا باشد این دلیل بر حرام بودن آن کار نیست

http://lib.eshia.ir/10035/2/364/

نام کتاب : المباني في شرح العروة الوثقى نویسنده : الخوئي، السيد أبوالقاسم - السيد محمد تقي الخوئي    جلد : 2  صفحه : 364


ناراحتی فاطمه به خاطر قول رسول الله بود که انبیا چیزی به ارث نمیگذارند ...


ادامه دارد .....


عَشِيَّةَ لِلْبَيْعَةِ فَلَمَّا صَلَّى أَبُو بَكْرٍ الظُّهْرَ رَقِيَ عَلَى الْمِنْبَرِ فَتَشَهَّدَ وَذَكَرَ شَأْنَ عَلِيٍّ وَتَخَلُّفَهُ عَنْ الْبَيْعَةِ وَعُذْرَهُ بِالَّذِي اعْتَذَرَ إِلَيْهِ ثُمَّ اسْتَغْفَرَ وَتَشَهَّدَ عَلِيٌّ فَعَظَّمَ حَقَّ أَبِي بَكْرٍ وَحَدَّثَ أَنَّهُ لَمْ يَحْمِلْهُ عَلَى الَّذِي صَنَعَ نَفَاسَةً عَلَى أَبِي بَكْرٍ وَلَا إِنْكَارًا لِلَّذِي فَضَّلَهُ اللَّهُ بِهِ وَلَكِنَّا نَرَى لَنَا فِي هَذَا الْأَمْرِ نَصِيبًا فَاسْتَبَدَّ عَلَيْنَا فَوَجَدْنَا فِي أَنْفُسِنَا فَسُرَّ بِذَلِكَ الْمُسْلِمُونَ وَقَالُوا أَصَبْتَ وَكَانَ الْمُسْلِمُونَ إِلَى عَلِيٍّ قَرِيبًا حِينَ رَاجَعَ الْأَمْرَ الْمَعْرُوفَ

http://carihadis.com/Shahih_Bukhari/3913

☸️خلاصه ترجمه حدیث
/فاطمه پیش ابوبکر رفت ودر مورد فدک واموال فی از او سوال کرد ودر خواست خمس فدک واموال فی را نمودوابوبکر گفت همانا من از پدرت (رسول الله ص)شنیدم که ما (=انبیاء)ارث نمیگذاریم.........

👈پس فاطمه تا زمانی که زنده بود با ابوبکر حرف نزد(توجه کنید تازمانی که زنده بود در مورد فدک دیگر با ابوبکر حرفی نزد)........................

👈وبعد از فوت فاطمه ابوبکر که پیش علی رفت 👈-🌹علی خطاب به ابوبکر میگوید همانا ما به فضل تو آگاهیم وانچ که خداوند به تو عطا کرده است(جانشینی رسول الله)امر خیری برای نفس تو است............🌹👉

👈وتو ای ابوبکر به خلافت رسیدی(به ما استبداد ورزیدی)وما فکر میکردیم این امر (خلافت وجانشینی رسول الله ص)حق و نصیب ماست به خاطر قرابتی که ما با رسول الله داریم

👈ابوبکر گفت قسم به ذاتی که نفس من در دست اوست من قرابت وحب خاندان رسول الله ص را به قرابت خاندان خودم تر جیح میدهم و من امر رسول الله را در مورد اموال فی ترک نمیکنم....

👈وعلی گفت وعده دیدار ما برای بیعت نماز ظهر باشد وابوبکر بعد از نماز روی منبر رفت واز شان علی سخن گفت وعذر علی را برای بیعت نکردن بیان کرد وعلی شهادت داد به بزرگی ابوبکر وگفت ما فکر میکردیم این امر(=جانشینی رسول الله ص )حق ونصیب ماست به خاطر قرابتی که با رسول الله ص داریم.


☸️ادرس حدیثی که نقل کردین+شرح ابن حجر بر ان

http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=52&ID=2227&idfrom=7598&idto=7676&bookid=52&startno=39


⛔️شرح ابن حجر عسقلانی بر این حدیث
◀️الحديث الثامن والعشرون حديث عائشة " إن فاطمة أرسلت إلى أبي بكر تسأله ميراثها " تقدم شرحه في فرض الخمس ، وفي هذه الطريق زيادة لم تذكر هناك فتشرح .

.

👈حضرت علی به خاطر صلابت حضرت عمر در قول وفعل نمی خواستند او بیاید


◀️آخر روایت را هم ببینید:

✅فدخل عليهم أبو بكر فتشهد علي فقال إنا قد عرفنا فضلك وما أعطاك الله ولم ننفس عليك خيرا ساقه الله إليك

◀️👌علی خطاب به ابوبکر میگوید همانا ما به فضل تو آگاهیم وانچ که خداوند به تو عطا کرده است(جانشینی رسول الله)امر خیری برای نفس تو است

1️⃣-حضرت علی دلیل بیعت نکردنش را نص الهی نمیداند بلکه به سبب نزدیکی با رسول الله میداند
2️⃣-حضرت علی اعتراف به فضل صدیق اکبر میکند
3️⃣-حضرت علی داوطلبانه پیشنهاد بیعت به حضرت ابوبکر میدهد


والسَّلَامُ عَلَى مَنْ اتَّبَعَ الْهُدَى


شبهه بعدی قزوینی
ان فاطمة عليها السلام أرسلت إلي أبي بكر تسأله ميراثها من النبي صلي الله عليه وسلم

به سوي أبوبكر كسي را فرستاد و ارث خود را از پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم از أبوبكر طلب كرد

اولاً ما سؤال مي كنيم كه ارث پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم به حضرت زهرا سلام الله عليها نزد أبوبكر چكار مي كند ؟ مگر ارث زهرا سلام الله عليها نيست ؟ پيغمبر غير از زهرا سلام الله عليها دختر ديگري هم دارد ؟

فيما أفاء الله علي رسوله صلي الله عليه وسلم تطلب صدقة النبي صلي الله عليه وسلم

التي بالمدينة

3 چيز را زهرا سلام الله عليها از أبوبكر درخواست كرده

فيما أفاء الله علي رسوله صلي الله عليه وسلم تطلب صدقة النبي صلي الله عليه وسلم

التي بالمدينة

تمام آنچه را كه ملك پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم در مدينه بوده طبق آن رواياتي كه عرض كرديم و فدك كه آن را هم از أبوبكر درخواست مي كند . بفرماييد اين هم براي اون كساني كه مي گفتند سند بياوريد .

زهرايي كه به قول عايشه :

ما رأيت أحدا أصدق لهجة من فاطمة غير أبيها

الاستيعاب ابن عبد البر ، ج 4 ص 1896

سير أعلام النبلاء ـ ذهبي ـ ج 2 ص 131

من راستگو تر از زهرا سلام الله عليها نديدم

فاطمة بضعة منّي

صحيح البخاري - البخاري - ج 4 ص 210

فاطمه پاره تن پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم است . فاطمه اي كه سيدة نساء اهل الجنة است آمده و مي گويد فدك را به من بدهيد . آيا زهراي مرضية سلام الله عليها فدك را كه ملك او نبوده مطالبه مي كرده ؟ و اين فدك دست أبوبكر چكار مي كرده ؟

وفدك وما بقي من خمس خيبر

و آنچه كه از خمس خيبر هم مانده بود را هم مطالبه كرده . چون طبق آيه شريفه :

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَي

سوره أنفال- آيه 41

اين آيه قرآن است و شوخي بردار هم نيست يعني مشخص است كه أبوبكر 3 تصرف كرده

اولي اينكه :

فيما أفاء الله علي رسوله صلي الله عليه وسلم

كه ملك تلق پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم بوده تصرف كرده است

دوم اينكه :

فدك را تصرف كرده ، سوم هم اينكه خمس اهل بيت از غنائم جنگي را هم تصرف كرده است .

اين 3 چيز را زهراي مرضية سلام الله عليها از أبوبكر طلب مي كند

پاسخ

👈روایتی که قزوینی اورده از باب مناقب عباس بن عبدالمطلب میباشد

ادامه روایت

فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ إِنَّمَا يَأْكُلُ آلُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي هَذَا الْمَالِ وَإِنِّي وَاللَّهِ لَا أُغَيِّرُ شَيْئًا مِنْ صَدَقَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ حَالِهَا الَّتِي كَانَ عَلَيْهَا فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَلَأَعْمَلَنَّ فِيهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ أَنْ يَدْفَعَ إِلَى فَاطِمَةَ مِنْهَا شَيْئًا فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ وَعَاشَتْ بَعْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سِتَّةَ أَشْهُرٍ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا وَلَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عَلَيْهَا وَكَانَ لِعَلِيٍّ مِنْ النَّاسِ وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ النَّاسِ فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أَبِي بَكْرٍ وَمُبَايَعَتَهُ وَلَمْ يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الْأَشْهُرَ فَأَرْسَلَ إِلَى أَبِي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا وَلَا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ فَقَالَ عُمَرُ لَا وَاللَّهِ لَا تَدْخُلُ عَلَيْهِمْ وَحْدَكَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ وَمَا عَسَيْتَهُمْ أَنْ يَفْعَلُوا بِي وَاللَّهِ لآتِيَنَّهُمْ فَدَخَلَ عَلَيْهِمْ أَبُو بَكْرٍ فَتَشَهَّدَ عَلِيٌّ فَقَالَ إِنَّا قَدْ عَرَفْنَا فَضْلَكَ وَمَا أَعْطَاكَ اللَّهُ وَلَمْ نَنْفَسْ عَلَيْكَ خَيْرًا سَاقَهُ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ وَكُنَّا نَرَى لِقَرَابَتِنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَصِيبًا حَتَّى فَاضَتْ عَيْنَا أَبِي بَكْرٍ فَلَمَّا تَكَلَّمَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَرَابَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَحَبُّ إِلَيَّ أَنْ أَصِلَ مِنْ قَرَابَتِي وَأَمَّا الَّذِي شَجَرَ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ مِنْ هَذِهِ الْأَمْوَالِ فَلَمْ آلُ فِيهَا عَنْ الْخَيْرِ وَلَمْ أَتْرُكْ أَمْرًا رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَصْنَعُهُ فِيهَا إِلَّا صَنَعْتُهُ فَقَالَ عَلِيٌّ لِأَبِي بَكْرٍ مَوْعِدُكَ الْ


طمه رضي الله تعالى عنها که رسول الله فدك را به من هدیه داد ، ابوبکر گفت ایا برای این سخنت دلیل(شاهد) داری ؟ پس امد همراه او علی ع و شهادت داد و بعد ام ایمن امد و ابوبکر گفت شهادت یک مرد و یک زن کافی نیست (شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن) بعد ان فاطمه رفت ...

‌و سمهودی روایتی میاورد در این رابطه که ایا ابوبکر و عمر حق فاطمه را خوردند که ابی جعفر پاسخ میدهد خیر قسم به کسی که قران را نازل کرده انها کوچکترین ظلم و ستمی به اندازه مثقال دانه از خردل نکردند....

وروى ابن شبة أيضا عن كثير النوي قال: قلت لأبي جعفر: جعلني الله فداءك أرأيت أبا بكر وعمر رضي الله تعالى عنهما هل ظلماكم من حقكم شيئا أو ذهبا به؟ قال: لا والذي أنزل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيرا ما ظلمانا من حقنا مثقال حبة من خردل، قال: جعلت فداءك فأتولاهما؟ قال: نعم، ويحك! تولهما في الدنيا والآخرة، وما أصابك ففي عنقي، ثم قال: فعل الله بالمغيرة وبكيان فإنهما كذبا علينا أهل البيت.
http://lib.efatwa.ir/40589/3/159
نام کتاب : وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى نویسنده : السمهودي    جلد : 3  صفحه : 159


ادامه شبهه

آنچه را كه بزرگان اهل سنّت آورده اند و به صورت قطعي از آن رد شده اند را بيان كنم :

آقاي بلازري در فتوح البلدان نقل مي كنند كه :

أن فاطمة رضي الله عنها قالت لأبي بكر الصديق رضي الله عنه : أعطني فدك ، فقد جعلها رسول الله صلي الله عليه وسلم لي . فسألها البينة

ما در برنامه هاس قبلي ثابت كرديم كه ملك شخصي پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم بوده و به حضرت زهرا سلام الله عليها هم عطا كرده . آمده مي گويد :

أعطني فدك

فدك را به من برگردان

خوب فدكي كه ملك پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم بود و در دست فاطمه سلام الله بود در دست أبوبكر چه مي كند ؟

مي گويد فدك را به من بده

فقد جعلها رسول الله صلي الله عليه وسلم لي

پيغمبر اين را در اختيار من قرار داده و ملك من است

فتوح البلدان- ج 1- ص 35

ياقوت حموي هم در معجم البلدان- ج 4- ص 238

ايشان در آنجا در رابطه با فدك مي گويد :

وهي التي قالت

فاطمة ، رضي الله عنها

يعني ديگر مسأله را قطعي مي گيرد ، فاطمه زهرا سلام الله عليها به أبوبكر گفت :

إن رسول الله ، صلي الله عليه وسلم ، نحلنيها

پيغمبر اون را به عنوان نحله و هديه به من داده است

#پاسخ
سه روایت در الفتوح بلاذری هست در این رابطه که هر سه ضعیف هستند و قزوینی یکی را اورده ولی ما هر سه را بررسی میکنیم

روایات اولی

وَحَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَيْمُونٍ الْمُكْتِبُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا الْفُضَيْلُ بْنُ عَيَّاضٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ جَعْوَنَةَ عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: قَالَتْ فَاطِمَةُ لأَبِي بَكْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَعَلَ لِي فَدَكَ فأعطنى إياها وَشَهِدَ لَهَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَسَأَلَهَا شَاهِدًا آخَرَ فَشَهِدَتْ لَهَا أُمُّ أَيْمَنَ، فَقَالَ قَدْ عَلِمْتِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَّهُ لا تَجُوزُ إِلا شَهَادَةُ رَجُلَيْنِ أَوْ رَجُلٍ وامرأتين فانصرفت.

پاسخ

سَمِعْتُ قُطبَةَ بنَ العَلاَءِ يَقُوْلُ: تَرَكْتُ حَدِيْثَ فُضَيْلِ بنِ عِيَاضٍ، لأَنَّهُ رَوَى: أَحَادِيْثَ أَزرَى عَلَى عُثْمَانَ بنِ عَفَّانَ.

http://lib.eshia.ir/40384/8/448/

الفُضَيْلُ بن عِياضٍ التّابِعِيُّ الضَّعِيف، هُوَ خَوْلانِيٌّ مَجْهُول.
http://lib.eshia.ir/40682/30/176/


رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ، وَفِيهِ مَالِكُ بْنُ جَعُونَة👈َ وَلَمْ أَعْرِفْهُ، وَبَقِيَّةُ أَحَدِ الْإِسْنَادَيْنِ ثِقَاتٌ.
http://lib.efatwa.ir/43322/9/135/

روایت دومی

وو حدثني رَوْحٌ الْكَرَابِيسِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا زَيْدُ بْنُ الْحُبَابِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا خَالِدُ بْنُ طَهْمَانَ، عَنْ رَجُلٍ حَسِبَهُ رَوْحٌ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَّ فَاطِمَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ لأَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَعْطِنِي فَدَكَ فَقَدْ جَعَلَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِي فَسَأَلَهَا الْبَيِّنَةَ فَجَاءَتْ بِأُمِّ أَيْمَنَ وَرَبَاحٍ مَوْلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَشَهِدَا لَهَا بِذَلِكَ فَقَالَ إِنَّ هَذَا الأَمْرَ لا تَجُوزُ فِيهِ إِلا شَهَادَةُ رَجُلٍ وَامْرَأَتَيْنِ.

پاسخ

يَحْيَى بْنِ مَعِينٍ، أَنَّهُ قَالَ: خَالِدُ بْنُ طَهْمَانَ #ضَعِيفٌ
http://lib.efatwa.ir/43405/1/410/

نام کتاب : الأباطيل والمناكير والصحاح والمشاهير نویسنده : الجورقاني    جلد : 1  صفحه : 410

روایت سومی
حَدَّثَنَا ابْنُ عَائِشَةَ التَّيْمِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ، عَن👈ْ مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْكَلْبِيِّ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ بَاذَامٍ، عَنْ أُمِّ هَانِئٍ أَنَّ فَاطِمَةَ بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم أَتَتْ أَبَا بَكْرٍ الصِّدِّيقَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقَالَتْ لَهُ مَنْ يَرِثُكَ إِذَا مِتُّ قَالَ وَلَدِي وَأَهْلِي، قَالَتْ فَمَا بَالُكَ وَرَثْتَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دُونَنَا، فَقَالَ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَاللَّهِ مَا وَرَثْتُ أَبَاكِ ذَهَبًا وَلا فِضَّةً وَلا كَذَا وَلا كذا.

نام کتاب : فتوح البلدان نویسنده : البلاذري    جلد : 1  صفحه : 40



پاسخ

حَدَّثَنَا مُعَاوِيَةُ قَالَ: سَمِعْتُ يَحْيَى قَالَ: 
مُحَمَّدُ بْنُ السَّائِبِ الْكَلْبِيُّ #ضَعِيفٌ.

حَدَّثَنِي آدَمُ قَالَ: سَمِعْتُ الْبُخَارِيَّ، يَقُولُ: مُحَمَّدُ بْنُ السَّائِبِ الْكَلْبِيُّ كُوفِيٌّ , #تَرَكَهُ يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ , وَابْنُ مَهْدِيٍّ
http://lib.efatwa.ir/43412/4/75
نام کتاب : الضعفاء الكبير نویسنده : العقيلي    جلد : 4  صفحه : 76


ادامه سخن قزوینی

إن رسول الله ، صلي الله عليه وسلم ، نحلنيها....

پاسخ بر فرض صحت روایت

ابوبكر رضي الله تعالى عنه مردی مهربان بوده و کراهت داشت امری که رسول الله صلى الله عليه وسلم انجام میداد را تغییر دهد فا


پستهای قبلی

https://t.me/sedaiehagh1/1471
https://t.me/sedaiehagh1/1472
https://t.me/sedaiehagh1/1473
https://t.me/sedaiehagh1/1474
https://t.me/sedaiehagh1/1475
https://t.me/sedaiehagh1/1476

ادامه شبهات

👹نكته پاياني :

آقاي ألباني كه در نزد شما

امام الجرح و التعديل

است ، ايشان در چند جا در تعليقه سنن إبن ماجه مي آورد كه :

عن عطية العوفي ، عن أبي سعيد الخدري ، قال : قال رسول الله صلي الله عليه وسلم " أفضل الجهاد ، كلمة عدل عند سلطان جائر

 يعني سنن إبن ماجه با تعليقات آقاي ألباني در ج 2 ص 1329 حديث 4011 روايت را مي آورد و مي گويد :

قال شيخ ألباني صحيح

در جلد 2- ص 1438- حديث 4301 مي گويد در :

زوائد في اسناد عطية عوفي و هو ضعيف

در سندش عطية عوفي است در مجمع الزوائد :

قال شيخ الألباني صحيح


👈پاسخ

اولا در این روایت منظور عطیه بن سعد عوفی هست
تراجم رجال إسناد حديث: (أفضل الجهاد كلمة عدل عند سلطان جائر)
قوله: [حدثنا محمد بن عبادة الواسطي].
محمد بن عبادة الواسطي صدوق، أخرج له البخاري وأبو داود وابن ماجة.
[حدثنا يزيد -يعني ابن هارون -].
هو يزيد بن هارون الواسطي، وهو ثقة، أخرج له أصحاب الكتب الستة.
[أخبرنا إسرائيل].
هو إسرائيل بن يونس بن أبي إسحاق، وهو ثقة، أخرج له أصحاب الكتب الستة.
[حدثنا محمد بن جحادة].
محمد بن جحادة ثقة، أخرج له أصحاب الكتب الستة.
👈[عن عطية العوفي].
هو عطية بن سعد العوفي، وهو صدوق يخطئ كثيراً، أخرج له البخاري في الأدب المفرد وأبو داود والترمذي وابن ماجة.

http://lib.efatwa.ir/45888/489/10/

در ضمن این روایات از روایان مختلف و طرق مختلف بیان شده

مثلا البانی در یک کتاب روایت را صحیح و در کتابی دیگر ضعیف دانسته چون روایان مختلف هستند
🌑 أفضل الجهاد كلمة عدل عند سلطان جائر ، أو أمير جائر .

▫️ درجة الحديث: ضعيف
▫️ الراوي: أبو سعيد الخدري
▫️ المحدث: الألباني في ضعيف الجامع - 1003

🌕 أفضل الجهاد كلمة عدل عند سلطان جائر

▫️ درجة الحديث: صحيح
▫️ الراوي: أبو سعيد الخدري
▫️ المحدث: الألباني في صحيح ابن ماجه - 3256

ثانیا هر چند احتمالا سخن البانی مربوط به علم درایه می باشد نه علم رجال ...

ادامه دارد ....

20 last posts shown.

437

subscribers
Channel statistics