#انگلیس
#University_of_Imperial_College_London
#ریموت
اگر بخواهم از تجربه خودم بگم اینطور بود که تقریبا از اواسط اردیبهشت شروع کرده بودم به ایمیل زدن به اساتید مختلف دانشگاههایی که رنکشون زیر ۵۰ بود، چون که اردیبهشتماه بود عملا آپشن Internship حضوری منطقی نبود و از اساتید توی ایمیلها فقط میشد درخواست کار به صورت ریموت رو کرد. یکی از خوبیهای ریموت کار کردن اینه که خیلی دستت برای ایمیل زدن به استاد و دانشگاه خوب انتخاب کردن بازه، یعنی اصلا نگرانی این وجود نداره که مثلا من به یک استاد تو آمریکا ایمیل بزنم فرآیند ویزاش چی میشه یا امکان حضور ندارم، معمولا استادها هم با Intershipهای ریموت راحتتر کنار میان.
طوری هم که ایمیل زدم این شکلی بود که یه داک از لیست تمام استادهای که مدنظر بود از ۶ و ۷ تا دانشگاه جمع کردم، حدود ۵۰ تا فکر کنم شده بود. ۱۰ از اینها فیلدشون خیلی جذابتر بود و یک جورایی جزو دسته favoriteها میشد :) اونهایی که مهم نبودن رو به صورت تمپلت ایمیل میزدم و اونهایی که مهم بودن رو یک اشارهای تو ایمیل به اون مقالههای قبلیشون که بولد بود، میکردم. در نهایت یکی از استادهای Imperial College London که ایرانی هم بود، اوکی داد و کار از اواسط خرداد شروع شد.
این نکته رو هم این وسط بگم که کلا چه استادهای ایرانی و چه دانشجو دکترهای ایرانی مشغول اون طرف خیلی جدیتر ایمیلهاتون رو میبینن و خیلی شانس بیشتری دارین اگر به یک ایرانی ایمیل بزنین برای Internship. البته این رو هم باید بگم که این وسط یه سری استثناها هم پیدا میشن.
تیمی که داشتیم روی پروژه کار میکردیم یک گروه سه نفره از شریف بودیم و دو تا دانشجوی دکترا خود امپریال کالج. از اونجایی که پروژه محوریت اصلیاش کار روی زبان فارسی بود و باید نمونه کاری که اونها تو زبان انگلیسی رو انجام داده بودن انجام میدادیم، برای همین کار اصلی عملا با گروه سه نفره خودمون بود اما حضور و انتقال تجربه دانشجوهای دکترا در جلسات هفتگی به نظرم خیلی مفید بود.
کل فرآیند پروژه برای خودم بهشخصه یادگیری و تجربیات زیادی داشت و با اینکه به صورت حضوری نبود اما به نظرم ارزشش رو داشت. البته این نکته رو هم باید بگم که وقتی کار ریموتی انجام میدین، واقعا باید کاری باشه که بهش علاقهمند باشین چون غیر از اضافه شدن به مهارتها و برآورده کردن اشتیاق شما برای یادگیری، شاید خیلی مزایای دیگهای نداشته باشه و اگر علاقهمند نباشید زود براتون خستهکننده میشه و حقوقی هم ندارید که بابت اون بخواید ادامه بدید کار رو مثلا.
در نهایت کار ما به پیپر ختم شد و خود فرآیند نوشتنش و پابلیش کردنش خیلی برای خودم آموزنده بود. به خصوص کامنتهایی که دانشجویان دکترا میدادن از اونجایی که Native انگلستان بودن به شدت تو نحوه نوشتن متن بهمون کامنتهای دقیق و تاثیرگذار میدادند و کیفیت متن پیپر را چند لول بالا میبردن.
در آخر باید بگم تجربه به شدت ارزشمندی بود برای خودم ولی توصیه نمیکنم حضوری رو فدای ریموت کنین، یعنی قطعا Internship حضوری باید تو اولویت اولتون باشه و بعد به عنوان گزینه جایگزین به ریموت فکر کنین. یک اشتباهی که من تو این فرآیند داشتم دیر ایمیل زدن بود، زود ایمیل بزنین هرچه زودتر بهتر! یعنی حتی برای من موقعیتی پیش اومد که سال بعدش به یکی از اساتید دانشگاههای فرانسه ایمیل زده بودم ریپلای زده بود که اگر یک ماه زودتر ایمیل میزدی میگرفتیمت :)
✈️ @sharif_internship
#University_of_Imperial_College_London
#ریموت
اگر بخواهم از تجربه خودم بگم اینطور بود که تقریبا از اواسط اردیبهشت شروع کرده بودم به ایمیل زدن به اساتید مختلف دانشگاههایی که رنکشون زیر ۵۰ بود، چون که اردیبهشتماه بود عملا آپشن Internship حضوری منطقی نبود و از اساتید توی ایمیلها فقط میشد درخواست کار به صورت ریموت رو کرد. یکی از خوبیهای ریموت کار کردن اینه که خیلی دستت برای ایمیل زدن به استاد و دانشگاه خوب انتخاب کردن بازه، یعنی اصلا نگرانی این وجود نداره که مثلا من به یک استاد تو آمریکا ایمیل بزنم فرآیند ویزاش چی میشه یا امکان حضور ندارم، معمولا استادها هم با Intershipهای ریموت راحتتر کنار میان.
طوری هم که ایمیل زدم این شکلی بود که یه داک از لیست تمام استادهای که مدنظر بود از ۶ و ۷ تا دانشگاه جمع کردم، حدود ۵۰ تا فکر کنم شده بود. ۱۰ از اینها فیلدشون خیلی جذابتر بود و یک جورایی جزو دسته favoriteها میشد :) اونهایی که مهم نبودن رو به صورت تمپلت ایمیل میزدم و اونهایی که مهم بودن رو یک اشارهای تو ایمیل به اون مقالههای قبلیشون که بولد بود، میکردم. در نهایت یکی از استادهای Imperial College London که ایرانی هم بود، اوکی داد و کار از اواسط خرداد شروع شد.
این نکته رو هم این وسط بگم که کلا چه استادهای ایرانی و چه دانشجو دکترهای ایرانی مشغول اون طرف خیلی جدیتر ایمیلهاتون رو میبینن و خیلی شانس بیشتری دارین اگر به یک ایرانی ایمیل بزنین برای Internship. البته این رو هم باید بگم که این وسط یه سری استثناها هم پیدا میشن.
تیمی که داشتیم روی پروژه کار میکردیم یک گروه سه نفره از شریف بودیم و دو تا دانشجوی دکترا خود امپریال کالج. از اونجایی که پروژه محوریت اصلیاش کار روی زبان فارسی بود و باید نمونه کاری که اونها تو زبان انگلیسی رو انجام داده بودن انجام میدادیم، برای همین کار اصلی عملا با گروه سه نفره خودمون بود اما حضور و انتقال تجربه دانشجوهای دکترا در جلسات هفتگی به نظرم خیلی مفید بود.
کل فرآیند پروژه برای خودم بهشخصه یادگیری و تجربیات زیادی داشت و با اینکه به صورت حضوری نبود اما به نظرم ارزشش رو داشت. البته این نکته رو هم باید بگم که وقتی کار ریموتی انجام میدین، واقعا باید کاری باشه که بهش علاقهمند باشین چون غیر از اضافه شدن به مهارتها و برآورده کردن اشتیاق شما برای یادگیری، شاید خیلی مزایای دیگهای نداشته باشه و اگر علاقهمند نباشید زود براتون خستهکننده میشه و حقوقی هم ندارید که بابت اون بخواید ادامه بدید کار رو مثلا.
در نهایت کار ما به پیپر ختم شد و خود فرآیند نوشتنش و پابلیش کردنش خیلی برای خودم آموزنده بود. به خصوص کامنتهایی که دانشجویان دکترا میدادن از اونجایی که Native انگلستان بودن به شدت تو نحوه نوشتن متن بهمون کامنتهای دقیق و تاثیرگذار میدادند و کیفیت متن پیپر را چند لول بالا میبردن.
در آخر باید بگم تجربه به شدت ارزشمندی بود برای خودم ولی توصیه نمیکنم حضوری رو فدای ریموت کنین، یعنی قطعا Internship حضوری باید تو اولویت اولتون باشه و بعد به عنوان گزینه جایگزین به ریموت فکر کنین. یک اشتباهی که من تو این فرآیند داشتم دیر ایمیل زدن بود، زود ایمیل بزنین هرچه زودتر بهتر! یعنی حتی برای من موقعیتی پیش اومد که سال بعدش به یکی از اساتید دانشگاههای فرانسه ایمیل زده بودم ریپلای زده بود که اگر یک ماه زودتر ایمیل میزدی میگرفتیمت :)
✈️ @sharif_internship