Forward from: forever?...
سلام عزیزم. حرف بزنیم؟
من نیازم را به سختی بیان میکنم. یعنی، کم پیش میآید که به کسی پیام بدهم و بگویم که: "سلام، دلتنگت شدهام... پس کجا ماندی؟" در حالی که در دلتنگی غرق شدهام و دستوپا میزنم. کم پیش میآید که گریه کنم. احساساتم، پیش خودم محفوظ است. البته، میتوانم بگویم، پذیرای خشم و مهر و غم خیلیها بودم. غم خودم برایم کافی نیست. صندوقچه بودن را دوست دارم انگار.
سرت را درد ندهم عزیزم. خلاصه اینکه، با تمام احوالی که نوشتم و به رویایت هم گفتم، دلتنگ تو هستم. میخواهم اینجا باشی. سر به شانه بگذاریم. بیپرده میگویم. ملامتم نکن. اینجا، پیش من باش؛ یک روز. عیب ندارد، باز هم منتظرت میمانم.
من نیازم را به سختی بیان میکنم. یعنی، کم پیش میآید که به کسی پیام بدهم و بگویم که: "سلام، دلتنگت شدهام... پس کجا ماندی؟" در حالی که در دلتنگی غرق شدهام و دستوپا میزنم. کم پیش میآید که گریه کنم. احساساتم، پیش خودم محفوظ است. البته، میتوانم بگویم، پذیرای خشم و مهر و غم خیلیها بودم. غم خودم برایم کافی نیست. صندوقچه بودن را دوست دارم انگار.
سرت را درد ندهم عزیزم. خلاصه اینکه، با تمام احوالی که نوشتم و به رویایت هم گفتم، دلتنگ تو هستم. میخواهم اینجا باشی. سر به شانه بگذاریم. بیپرده میگویم. ملامتم نکن. اینجا، پیش من باش؛ یک روز. عیب ندارد، باز هم منتظرت میمانم.