به واژه پا برهنگان فکر می کنم. مقدسه؟ چرا به این فکر می کنم؟ چون راننده تاکسی داشت راجع بهش صحبت می کرد. هیچ وقت نفهمیدم چه طوری به نظرم تجربه های یه راننده اندازه یه رئیس جمهور ارزشمنده ولی وقتی مشکلی پیش میاد می گیم از بی سوادیه؛ یعنی قراره همه مردم تجربه مشابه با سواد بودن رو داشته باشن؟ شاید با سواد هامون به اندازه کافی با سواد نیستن.
عمیقا دلم می خواست به لمس کردن برسم؛ به جریان زندگی. به اینکه ادما دلشون بخواد با همه پوست شون زندگی رو لمس کنن ولی نشد؛ نمی شه.
اما اینجا زنده ها به اندازه کافی زندگی نمی کنن. اینجا فقط می تونی تبدیل به یه مشما هوا بشی که کار انجام می ده. یه روز کیسه خرید و یه روز رو سر یکی جهت اینکه خیس نشه و سختی نکشه. تو قرار نیست دنبال فهمیدن زندگی بری یا حداقل بهت بگن تو مشمایی هستی که هر چی بخوای می تونی باشی! چون تو حتی مشما هم دیده نمی شی. تو یه هوایی یه هیچی!
دی ۱۴۰۲
[ هیچی ]
عمیقا دلم می خواست به لمس کردن برسم؛ به جریان زندگی. به اینکه ادما دلشون بخواد با همه پوست شون زندگی رو لمس کنن ولی نشد؛ نمی شه.
اما اینجا زنده ها به اندازه کافی زندگی نمی کنن. اینجا فقط می تونی تبدیل به یه مشما هوا بشی که کار انجام می ده. یه روز کیسه خرید و یه روز رو سر یکی جهت اینکه خیس نشه و سختی نکشه. تو قرار نیست دنبال فهمیدن زندگی بری یا حداقل بهت بگن تو مشمایی هستی که هر چی بخوای می تونی باشی! چون تو حتی مشما هم دیده نمی شی. تو یه هوایی یه هیچی!
دی ۱۴۰۲
[ هیچی ]