^در مسیرِ رشد^


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


لا تحزن؛ ان الله معنا🍃
شاید چرخید چرخ روزگار به خواست دلِ ما...
ارتباطِ‌با‌من:
https://t.me/Harfmanrobot?start=1125584972

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


خب
آماده باش باشین که گفتش فردا پابلیک می‌کنه😌
جنگی هجوم ببرین خلاصه😂
بریم لالا
شب‌تون گچنگ🥰🌸


🔊اطهر پلاس تقدیم می‌کند...🔔


Forward from: no pain no gain
هیچکس!!!
هیچکس فکرشو نمیکرد!
چه اهمیتی داشت واقعاً...
حالم خوب بود؟
مسلماً نه...
من فقط باید ادامه میدادم...
میشد با پرسیدن سوالات بی سر و ته وقتمو تلف کنم...
با اینکه حالا چی بخونم؟!
چقدر بخونم؟!
یا نا امیدم چکار کنم؟!
یا بدو بدو برم ببینم با این درصدا چی میشم!
این روزا و شبا مقدسن...
الان قدرشونو بیشتر میدونم...
.
.
.
سرمو گذاشتم روی میز...
این زاویه دیدم نسبت به جزوه‌م بود...
همچنان کارم ادامه داره...
اینا پُز دادن و فخر فروشی نیست!
این عکسُ گرفتم که بدونید سختی هست...همیشه...
این ما هستیم که رشد میکنیم...بالا میریم...آگاه میشیم...
میدونید؟
.
.
.
هیچکس فکرشو نمیکرد...
.
.
.
به درک!!!!!....من باید قبول میشدم...چاره‌ی دیگه ای نداشتم!...
.
.
.
میدونی چی میگم؟!


استوری مهدیه برزگر
#شمافرستادین
@SweetMom3nts 🌿


از تکراری بودن خوشم نمیاد
از اتفاق تکراری...
القای یه حس تکراری به دیگران...
حتا اگه اون حس عشق و محبتُ دوست داشتن باشه!
وقتی حس کنم احساسم براش تکراریه، دیگه دوستش ندارم!
وقتی صحبتام توی یه جمع تکراری می‌شه
دیگه صحبت نمی‌کنم و کز می‌کنم توو لاک خودم
وقتی حضورم جایی تکراریه کنار می‌کشمُ آروم می‌رم توو تنهاییم!
تکراری بودن، مثل دیگران بودن، حتا با دیگران شریک بودن(!) برام حس جالبی نیست
تکراری بودن/شدن وحشتناکه برام
مثل تکرار شکست...
تکرار نشدن
تکرار نرسیدن...
ولی می‌دونم ته همه اینا قراره یه اتفاق غیرتکراری باشه
اونم به یه شرط
و فقط به یه شرط
این‌که من اون آدم تکراری دیروز نباشم...!
همین

چقدر رویا دارم و چقدر عملکرد ضعیفی!
اینا با هم در تضاده
باید موازنه‌شون کرد
درست مثل واکنش‌های شیمی
بازده ر سنجید
منطقی فکر کرد
اما
آرمانی عمل کرد!
و نمی‌دونم این تفکر توی هیچ علمی صدق می‌کنه یا نه!
اما توی زندگی؟ به کرّات


تاحالا دست‌خط یه ممدُ از نزدیک ندیده بودم
خوشم اومد اول اسمم "خانم" نوشته🤔
بهش نمیومد از این چیزام بلد باشه🤷🏻‍♀😂


صبح می‌خواستم اینا رُ براتون بذارم یادم رفت
#ویکتوری
@SweetMom3nts🪴


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
قالَ استادِ استاد واعظی!
گندشُ دربیار...
@SweetMom3nts 🪴


به قول خودش
بریم که گندشُ دربیاریم؟
@SweetMom3nts🪴


سر کنکور ۹۸
از عید به بعد شیمی نخوندم!
یا خیلی‌ کم خوندم بدون پیوستگی
گفتم سخته نمی‌تونم! تمرکزمُ می‌ذارم روی ریاضی... گفتم می‌رم ریاضی‌مُ ۷۰ درصد می‌زنم و کولاک می‌کنم!
رسیدیم به جلسه کنکور
و ریاضی اولین درسِ اختصاصی!
سطح سوالات؟ وحشتناک... (حداقل برای من، گرچه خیلیا تاییدش کردن)
می‌خواستم از ته دل گریه کنم
برگه رُ بذارمُ برم بیرون!

رسیدم به سوالات شیمی
آخرین درس!
سطح سوالا؟
از ساده‌ ساده‌تر...
سوالا رُ تا نصفه می‌رفتم اما...
نتیجه‌ای حاصل نمی‌شد...!
نکات فراموش شده‌ای که روی هم تلنبار شده بود و فقط به یه مرور یا حتا تورق سریع نیاز داشت!
.
نیمه مرداد ۹۸
و نتایج اولیه...

درصد ریاضی با اون همه اعتماد به نفس؟ زیر ۳۰ درصد...!
شیمی که برام قسمت هولناک کنکور بود؟
نخونده ۴۰ درصد...

خودت نتیجه بگیر...
@SweetMom3nts🪴


خدای ما بالای سرمون نیست برای نشدن
شما رو نمیدونم...
ولی من پروردگار نور و عشق و رحمت و بخششُ میپرستم...
وجودی که بالای سر منه...بدون عقده‌س..
لَنگِ زندگی من نیست!
منو مسخره نکرده!
اگر آرزویی به دلم انداخته...نخواسته با فرشته هاش به تلاشم بخنده...
لابد ی خبری هست...
آها؟
از نشونه ها پیروی کنید...
نشونه میتونه هرررچیزی باشه
از اینکه اوه...بجای ۱۰ روزی که اطهر داخلش مرد و زنده شد خیلیییی بیشتر وقت دارم
تااااا صدای جر و بحث گنجشکای اول صبح!
تا یک موزیک بی کلام..
تا هرچی...
میدونی؟
لابد ی خبرایی هست
دستمونو باز گذاشته...
حریص باش...
و از این فرصتها استفاده کن...
باشه؟
دوباره...ادامه بده...
لطفاً
.
هشتگ #اطهر
این‌جا #اطهرپلاس
من؟ سخنگوی غیر رسمی اطهر
بای تا پارت بعدی🌸


انقدر می‌گین پیاماشُ بذار فک کنم اسم این‌جا رُ باید تغییر بدم به اطهر پلاس😬😂

ولی هرچی که دیدم و حس کردم مفیده سعی می‌کنم بذارم😌💙


#اطهر
بچه ها...
من به هییییچ وجه نگفتم برای نهایی تشریحی بخونید...
من میگم دوران امتحان نهایی درساتونو جمع کنید!!!
میگن توی فرجه ی مثلاً شیمی تستای شیمیتو مرور کن و جمعبندی کن...
مسلماً مخالف تشریحی خوندن هستم...
اینوهمه میدونن!
همه!!!!!
تستی بخونید...تست بزنید...تست مارکدار کار کنید...
تمام


بریم بریم
حالا نمی‌خواد در مورد سطح آگاهی‌مون توی فش دادن بحث کنیم🤦🏻‍♀😂


آره خیلی شرایط بدی بود😶😂
من نهایتن بتونم بگم کودنای نفهم😂😂
یه‌وقتایی انقدر شده حرصم بگیره بخوام فش بدم بلد نبودم😂😂 همین چند روز پیش به یکی از دوستام پیام دادم فحش چی بلدی😂😂 پیش میاد می‌فهمم😶 ولی با این حال سعی می‌کنم یاد نگیرم🤭


Forward from: حرفتو ناشناس بزن
بنظرم با توجه به اون شرایط خیلیم مودب و اروم بود
من از الان دارم اول و اخرشونو فش میدم


چون خیییییلی اصرار داشتین پیامای کانال اطهرُ بذارم😶
وگرنه با این‌که اطهرُ دوست دارم این عکسُ نمی‌ذاشتم😶 ( وی بسیار بر طرز تکلم و کلمات حساس می‌باشد)
البته اون شرایط اصلن شرایط خوبی نبود
خود من با اینکه به هیچ‌وجه درگیر تعویق نشدم اون خبر حالمُ بد کرد و زار زدم🤦🏻‍♀ و قابل درکه اون شرایط💙
خب دیگه
بریم سر مشقامون؟
یاعلی💚


Forward from: no pain no gain
اصن همه باید یه زهرا توی زندگیاشون داشته باشن که بهشون یادآوری کنه که بد نیست اگه هرازگاهی فحش بدی به زمین و زمان و بعدشم ادامه بدی🤭😬
مرسی زهرا🤦🏻‍♀️🥰


Forward from: no pain no gain
باعث افتخارم نیست اون شرایط...
لطفاً طرز حرف زدنارو قضاوت نکنید...
میدونم میفهمید


Forward from: no pain no gain
نوبت اینکه یک روز کامل با خیال راحت چیل کنی میرسه...
اینکه با خیال راحت بری بیرون قدم بزنی...بدون درنظر گرفتن زمان...
اینکه دیگه از توی جمع بودن خجالت نکشی...
میدونید...
اینا هم بخشی از زندگیه...
قرار نیست همیشه خوب یا همیشه بد باشه...
ی جایی ی نفر گفت...
زندگی خیلی وقتا شیرین نیست!...مَلسه!😊
راست میگه خب...
این هول و ولایی که توی دلته قابل درکه...
اینکه دلت میخواد تموم بشه...
ولی بحث فقط تموم شدن نیست
به نتیجه رسیدنه
وگرنه کی اندازه ی من تموم کرد!
آها؟
.
.
.
بعد از خبر تعویق دوم...من خیلی ریختم بهم...چون گوشیمو خاموش کردم که برم استراحت کنم...
کِی؟...۱۰ روز مونده به کنکور!
فکر نمیکردم که وزیر بهداشت حرفش عوض بشه
از طرفی تلویزیون خونمون شبکه های ایرانُ نداره...
منم گوشیم خاموش!
کسی نمیتونست بهم زنگ بزنه
وقتی گوشیمو روشن کردم دوستم زهرا این پیامُ داده بود...
من خودمو باختم...
کامل...
بدنم یخ زد...
هنوزم بهش فکر میکنم بدنم یخ میزنه...
برنامم ریخته بود بهم...
اونم منی که واقعاً واقعاً با چنگ و دندون خودمو بالا کشیده بودم...
لمس شد بدنم...
به مادر گفتم من کنکور نمیدم اصن!
والا...
و بعدشم تحلیل کردم که مگه قراره همه برن دانشگاه؟!
ها؟
(از این فکرا توی ذهن هممون اومده😉)
واقعاً نمیخواستم برم...
حتی توی فکر بودم که معصومه و بلاک کنم چون ازش خجالت میکشیدم...🤦🏻‍♀️
ولی...
دو روز بعدش...
رفتم جلوی آینه...
(لطفاً فکر نکنید که خود شیفته هستم!)
خودمو دیدم...گفتم اطهر...تو حیفی!
بخدا که حیفی...
و زار زدم...
از اون مدل گریه ها که همزمان هم شقیقه‌هات درد میگیره هم پیشونی...هم بینیت کیپ میشه!
انتظار ندارم درکم کنید...
ولی بعضی وقتا به خدا میگم...
من سخت‌ترین روزای زندگیمو پشت سر گذاشتم!
همه چیز باهم...همزمان...توی زندگیم بود...
از اتاقم میرفتم بیرون میدیدم بابا نیست...آتیش میگرفتم...
کمتر یک هفته تا کنکور داشتم...
برنامم ریخته بود بهم...
ولی از وقتی به خودم یادآوری کردم که چقدر حیف میشه اگه نشه...
تایم مطالعم رسید به ۱۷_۱۸...
نمیگم برید اونجوری بخونید
من خط و نشون نمیکشم...

ولی با همه ی پتانسیلم خوندم...
انقدر مشغول بودم که زهرا پیام داد که خوبی؟ جوابشو ندادم!
گفتم با همه ی پتانسیلم میرم که تمومش کنم...
خیلی حس بدی بود...
میفهمید قطعاً...
اینا رو گفتم که بدونید...
شما الان ۱۰ روز مونده به کنکور نیستید!
مثل من نیستید!
من نمیدونم چجوری و چقدر...
تو رو جون هرکسی که دوست دارید بخونید...
زیاد...
بخونید...
از روزتون به بهترین شکل ممکن استفاده کنید...
این روزها به هرحال میگذره...
ی کاری نکن که دوباره تکرار بشن...
خب؟

20 last posts shown.

786

subscribers
Channel statistics