👨⚕چارلز هورتن کولی (۱۹۲۹-۱۸۶۴)
🔸کولی به خاطر بینشهایی که در زمینه جنبه های روانشناسی اجتماعی حیات اجتماعی داشت شناخته می شود.
🔸کولی به موضوع آگاهی علاقمند بود ولی از جداکردن آگاهی از زمینه اجتماعی خودداری می کرد.
🔸مفهوم خود آینه سان او که تا امروز اعتبار دارد این معنا را دربر دارد که انسانها آگاهی کسب می کنند و این آگاهی در کنش متقابل و مداوم اجتماعی شکل می گیرد.
🔸مفهوم دیگری که علایق روانشناسی اجتماعی کولی را نمایان می سازد مفهوم گروه نخستین است.
🔸گروه نخستین گروهی رو در رو است که در پیوند دادن کنشگر به جامعه گسترده تر نقشی اساسی دارد.
🔸گروههای نخستین جوانان که بیشتر گروه خانوادگی و گروه همگنان اند نقشی حیاتی دارند. در میان همین گروهها است که افراد به عنوان یک موجود اجتماعی رشد می کنند.
🔸اساسا در چهارچوب گروه نخستین است که خوداینه سان پدیدار می شود و کودک خودمحور یاد می گیرد که دیگران را به حساب اورد و از این طریق به یک عضو سهیم در جامعه تبدیل می شود.
🔸براساس دیدگاه رفتارگرایان انسانها کورکورانه و ناآگاهانه در برابر محرک های خارجی واکنش نشان می دهند اما کولی معتقد بود که انسانها آگاهی و خود دارند و جامعه شناسان باید این جنبه از واقعیت اجتماعی را بررسی کنند.
🔸کولی از جامعه شناسان می خواست که خودشان را جای کنشگران مورد بررسی شان بگذارند و روش درون نگری همدلانه را برای تحلیل آگاهی به کار برند.
🔸جامعه شناسان با بررسی آنچه کنشگران در موقعیتهای گوناگون انجام می دهند می توانند به معناها و انگیزه هایی که در این رفتار اجتماعی نهفته اند آگاهی یابند.
🔸او معتقد بود که جامعه شناسی باید برپدیده های روانشناختی اجتماعی همچون آگاهی ، کنش و کنش متقابل تاکید ورزد.
@t_nazarieh