Video is unavailable for watching
Show in Telegram
𝖑𝖌𝖇𝖙 𝖇𝖉𝖘𝖒.🏳🌈💧
کتابای روی میز شیشه ای رو ریختم روی زمین و گذاشتمش روی میز..
رفتم طرفشو لبای گرمشو با #لبام قفل کردم و انقدر مکشون زدم که #کبود شدن ، میتونستم #نبض لبای خونیشو با #لبام حس کنم.. دستمو اروم روی #سینه سمت چپش گذاشتم و دورانی مالیدم.
با صدای #ظریفش اه میکشید..
رفتم سمت شلوارشو #زیپشو باز کردم..
_طوری برات میخورم که تا یه هفته یادم افتادی #خیس کنی..
از روی شرت #زبونمو روی #واژن خیسش کشیدم..
اهی کشید و پاهاشو باز تر کرد..
شرتشو از پاش کندم و کشیدمش طرف خودم..
زبونمو از زیر سوراخ #خیس و داغش تا روی کلیتوریسش کشیدم که #ناله ای کرد و گفت؛
_مامی دیگه #طاقت ندارم.. بکن تو!..
#سکسدوتادخترلختتویکتابخونه..
#ایننویسندهففطرمانایلزبینبدونسانسورمینویسه..
https://t.me/joinchat/AAAAAEnnqPAkPrQfPnrOhw
کتابای روی میز شیشه ای رو ریختم روی زمین و گذاشتمش روی میز..
رفتم طرفشو لبای گرمشو با #لبام قفل کردم و انقدر مکشون زدم که #کبود شدن ، میتونستم #نبض لبای خونیشو با #لبام حس کنم.. دستمو اروم روی #سینه سمت چپش گذاشتم و دورانی مالیدم.
با صدای #ظریفش اه میکشید..
رفتم سمت شلوارشو #زیپشو باز کردم..
_طوری برات میخورم که تا یه هفته یادم افتادی #خیس کنی..
از روی شرت #زبونمو روی #واژن خیسش کشیدم..
اهی کشید و پاهاشو باز تر کرد..
شرتشو از پاش کندم و کشیدمش طرف خودم..
زبونمو از زیر سوراخ #خیس و داغش تا روی کلیتوریسش کشیدم که #ناله ای کرد و گفت؛
_مامی دیگه #طاقت ندارم.. بکن تو!..
#سکسدوتادخترلختتویکتابخونه..
#ایننویسندهففطرمانایلزبینبدونسانسورمینویسه..
https://t.me/joinchat/AAAAAEnnqPAkPrQfPnrOhw