Telegram channel "طبقه سوم" — @tackagara

طبقه سوم

23 Feb 2023, 12:11

با‌ شیطان‌ موجود درکالبدم به دنیا امدم.
از این واقعیت نمی توانستم فرار کنم که یک قاتل هستم مانند شاعری که نمی تواند از الهام شدن شعر به او فرار کند.
من در حالی به دنیا امدم که شیطان به عنوان حامی کنار تختخوابم ایستاده بود،
جایی که مرا به درون دنیا رهنمون میکرد و از ان زمان در کنار من بود.

5 0 0

طبقه سوم

22 Feb 2023, 00:37

Listen Before I Go — Third floor

04:02

38 0 1

طبقه سوم

22 Feb 2023, 00:09

00:14

Video is unavailable for watching

Show in Telegram

37 0 1

طبقه سوم

21 Feb 2023, 18:53

ما دیدگاه های متفاوتی داریم.
مثلا وقتی تا مرز خفگی میبوسمت،
ت میفهمی ک‌ چقدر ب زندگی علاقه داری و میخوای برای اکسیژن دوباره بوسه رو قط کنی
ولی من میفهمم ک چقدر ب مرگ علاقه دارم و حاضرم عاخرین ترک های زندگیم رو فدای لب های عنابی‌ات‌ کنم.

38 0 5

طبقه سوم

19 Feb 2023, 17:24

به‌نظر‌من‌تنها‌راه‌اصلاح‌مردم‌کشتن‌ان‌هاست.

48 0 3

طبقه سوم

18 Feb 2023, 22:47

من صاحب قلبت بودم،
چرا الان حتی نمیتونم دستات رو لمس کنم؟

51 0 1

طبقه سوم

18 Feb 2023, 17:17

بوسیدن لبات چ حسی داره
شاید یه لذت بی پایان؟

59 0 0

طبقه سوم

18 Feb 2023, 15:36

57 0 0

طبقه سوم

18 Feb 2023, 15:36

50 0 0

طبقه سوم

18 Feb 2023, 10:47

La Vie En Rose — Michael Buble

03:50

44 0 3

طبقه سوم

17 Feb 2023, 20:23

Romantic Homicide — Third floor

02:12

49 0 2

طبقه سوم

17 Feb 2023, 20:23

اسفالت بزرگراه مهمون درد توی پاهاش بودن.
ماشین ها ب سرعت از کنارش رد میشدن.
سرمای هوا یک لحظه ام نمیتونست توجه پسر رو بگیره.
خستگی توی تنش یک لحظه ام نمیتونست راه رفتنِ بی دلیلش رو متوقف کنه.
توی پس ذهنش فقد ی تصویر نشسته بود و مدام تکرار میشد.
لبخند معشوقه پرستیدنیش وقتی دست ی غریبه رو گرفته..
کنترل پاهاش دست خودش نبود وقتی ب وسط ترین نقطه پل رسید ایستاد.
چشم های تو خالیش نشون نمی‌داد ک ب چی فکر میکنه.
-توی پس ذهنم ت مردی..
از محافظ پل بالا رفت.
خاطراتی ک فقد توی ذهن اون عزیز بودن.
چهره ای ک فقد توی ذهن اون بشدت پرستیدنی بود.
لمس ای ک فقد توی ذهن اون آرامش‌بخش بود.
-ت مردی و همه چیزی ک ازت مونده رو هم میکشم..
خودشو از پل پایین انداخت و قبل از افتادن توی آب بی صدا لب زد.
-ازت متنفرم.

49 0 0