Forward from: @attachbot
🌱🌱🌱
🔥نگاهی دیگر
ابراهیم پرسشگر (2)
✍اسدالله مرادی
🔺 حضرت ابراهیم(ع) در سوره هود با خدا در موضوع رفع عذاب از قوم لوط چون و چرا می کند و همین چون و چرا، مترجمان و مفسران قرآن را به تأمل و چه بسا به تکلف افکنده است. در این اندک مجال نیم نگاهی داریم به این داستان شگفت انگیز و درسآموز قرآنی و ابعاد آن را از چند زاویه می کاویم...
🔺فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ (74)
پس هنگامی که دلهره ابراهیم برطرف شد و به او بشارت [فرزندار شدن] رسید با ما درباره[ شفاعت و رفع عذاب از] قوم لوط به چون و چرا پرداخت....
🔺مترجمان و مفسران درمانده اند که با این تعبیر "یجادلنا"چه کنند و چگونه آن را ترجمه و تفسیر کنند. بعضی آن را به معنای سخن گفتن و گفت و گو و حتی التماس به خدا ترجمه کرده اند و بعضی به معنایی دقیق تر، یعنی بحث و چالش و جدال و مجادله و چون و چرا کردن با خدا. به هرحال ،به نظر میرسد چون و چرای حضرت ابراهیم با خدا ،در خصوص رفع عذاب از قوم لوط، تبیین پذیر است چراکه حضرت حق تبارک و تعالی علم و قدرت و خیرخواهی اش مطلق است در حالی که علم و قدرت و خیرخواهی ابراهیم محدود است ؛لذا طبیعی است مواجهه و مفاهمه" موجود محدود" با "وجود مطلق"منطقاً و همواره نمی تواند مواجهه و مفاهمه کاملی باشد.
🔺موارد دیگری نیز در قرآن مجید قابل مطالعه و بررسی است که در آن ها یا درخواست پیامبران اجابت نشده و یا شکافی وجود دارد میان دید خدا و پیامبری به موضوعی.مانند داستان نوح و غرق شدن فرزندش که در قرآن چنین آمده است :و نوح پروردگار خود را ندا کرد و گفت :پروردگارا! همانا پسرم [کنعان که در طوفان غرق شد] از خاندان من است، و به راستی که وعده تو ]درباره نجات خاندانم] حق است و تو بهترین داورانی. فرمود: ای نوح! او از خاندان تو نیست! او [دارای] کرداری ناشایسته است. پس چیزی را که بدان علم نداری از من مخواه. من تو را اندرز می دهم که مبادا از جاهلان باشی. گفت پروردگارا به تو پناه میبرم که از تو چیزی بخواهم که بدان علم ندارم، و اگر مرا نیامرزی و به من رحم نکنی از زیانکاران خواهم شد(هود/ 45 - 47).
🔺نمونه دیگر داستان یونس پیامبر که وقتی نشانه های نزول عذاب الهی را دید قومش را شتابان ترک کرد و لذا خدا بر او سخت گرفت و در شکم نهنگ گرفتار شد. خداوند حکیم میفرماید: اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود قطعاً تا روز رستاخیز در شکم نهنگ باقی می ماند( سوره یونس آیه /98،انبیاء /87،وصافات/8_141)
🔺 مورد دیگر آنجاست که خدا به پیامبر عظیم الشان خود، حضرت ختمی مرتبت، تذکار می دهد که :تو وکیل مردم نیستی، تو فقط تذکر دهنده ای و بر مردم سیطره نداری، و بر تو جز ابلاغ رسالت نیست! و نیز در این آیه شریفه که صریحاً به پیامبرش هشدار می دهد :آیا تو می خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند:وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ (یونس/۹۹)
«و اگر پروردگار تو مى خواست هر آن کس كه در زمين بود [به جبر] ايمان مى آوردند؛ پس آيا تو می خواهی مردم را مجبور كنى كه مؤمن شوند؟!»
🔺به نظر می رسد این اختلاف نظرگاه تا حدی طبیعی است چراکه انبیاء از زمین به آسمان نگاه می کنند، با همه محدودیت ها، در حالی که خداوند علیم و حکیم از آسمان به زمین نگاه می کند،و با اشراف مطلق بر همه چیز....
ادامه مطلب در فایل 👇
منبع :رشد معلم /آبان /96
🌾🌾🌾
@tarbiat_farda
🔥نگاهی دیگر
ابراهیم پرسشگر (2)
✍اسدالله مرادی
🔺 حضرت ابراهیم(ع) در سوره هود با خدا در موضوع رفع عذاب از قوم لوط چون و چرا می کند و همین چون و چرا، مترجمان و مفسران قرآن را به تأمل و چه بسا به تکلف افکنده است. در این اندک مجال نیم نگاهی داریم به این داستان شگفت انگیز و درسآموز قرآنی و ابعاد آن را از چند زاویه می کاویم...
🔺فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ (74)
پس هنگامی که دلهره ابراهیم برطرف شد و به او بشارت [فرزندار شدن] رسید با ما درباره[ شفاعت و رفع عذاب از] قوم لوط به چون و چرا پرداخت....
🔺مترجمان و مفسران درمانده اند که با این تعبیر "یجادلنا"چه کنند و چگونه آن را ترجمه و تفسیر کنند. بعضی آن را به معنای سخن گفتن و گفت و گو و حتی التماس به خدا ترجمه کرده اند و بعضی به معنایی دقیق تر، یعنی بحث و چالش و جدال و مجادله و چون و چرا کردن با خدا. به هرحال ،به نظر میرسد چون و چرای حضرت ابراهیم با خدا ،در خصوص رفع عذاب از قوم لوط، تبیین پذیر است چراکه حضرت حق تبارک و تعالی علم و قدرت و خیرخواهی اش مطلق است در حالی که علم و قدرت و خیرخواهی ابراهیم محدود است ؛لذا طبیعی است مواجهه و مفاهمه" موجود محدود" با "وجود مطلق"منطقاً و همواره نمی تواند مواجهه و مفاهمه کاملی باشد.
🔺موارد دیگری نیز در قرآن مجید قابل مطالعه و بررسی است که در آن ها یا درخواست پیامبران اجابت نشده و یا شکافی وجود دارد میان دید خدا و پیامبری به موضوعی.مانند داستان نوح و غرق شدن فرزندش که در قرآن چنین آمده است :و نوح پروردگار خود را ندا کرد و گفت :پروردگارا! همانا پسرم [کنعان که در طوفان غرق شد] از خاندان من است، و به راستی که وعده تو ]درباره نجات خاندانم] حق است و تو بهترین داورانی. فرمود: ای نوح! او از خاندان تو نیست! او [دارای] کرداری ناشایسته است. پس چیزی را که بدان علم نداری از من مخواه. من تو را اندرز می دهم که مبادا از جاهلان باشی. گفت پروردگارا به تو پناه میبرم که از تو چیزی بخواهم که بدان علم ندارم، و اگر مرا نیامرزی و به من رحم نکنی از زیانکاران خواهم شد(هود/ 45 - 47).
🔺نمونه دیگر داستان یونس پیامبر که وقتی نشانه های نزول عذاب الهی را دید قومش را شتابان ترک کرد و لذا خدا بر او سخت گرفت و در شکم نهنگ گرفتار شد. خداوند حکیم میفرماید: اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود قطعاً تا روز رستاخیز در شکم نهنگ باقی می ماند( سوره یونس آیه /98،انبیاء /87،وصافات/8_141)
🔺 مورد دیگر آنجاست که خدا به پیامبر عظیم الشان خود، حضرت ختمی مرتبت، تذکار می دهد که :تو وکیل مردم نیستی، تو فقط تذکر دهنده ای و بر مردم سیطره نداری، و بر تو جز ابلاغ رسالت نیست! و نیز در این آیه شریفه که صریحاً به پیامبرش هشدار می دهد :آیا تو می خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند:وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ (یونس/۹۹)
«و اگر پروردگار تو مى خواست هر آن کس كه در زمين بود [به جبر] ايمان مى آوردند؛ پس آيا تو می خواهی مردم را مجبور كنى كه مؤمن شوند؟!»
🔺به نظر می رسد این اختلاف نظرگاه تا حدی طبیعی است چراکه انبیاء از زمین به آسمان نگاه می کنند، با همه محدودیت ها، در حالی که خداوند علیم و حکیم از آسمان به زمین نگاه می کند،و با اشراف مطلق بر همه چیز....
ادامه مطلب در فایل 👇
منبع :رشد معلم /آبان /96
🌾🌾🌾
@tarbiat_farda