#سکس_با_ارباب_خشن👅💦
#دختری_به_خاطر_فضولیش_مجبور_به_رابطه_میشه😈💦
با چشمای گشاد به ارباب که داشت با دوست دخترش #سکس میکرد نگاه کردم.
عطسه ای کردم که هر دو به سمتم برگشتن ارباب با دیدنم نیش خندی زد خواستم فرار کنم که دستم رو از پشت کشید که توی #بغلش افتادم.
دستاش رو از روی لباسم روی #سینه هام گزاشت لیسی به گردنم زدو گفت:خیلی وقته دنبال یه بهونم #بکنمت بدو لخت شو.
جرئت مخالفت نداشتم لباسا رو دونه دونه در آوردم با دیدن بدن #لختم چشماس برقی زد موهام رو کشیدو روی تخت پرتم کرد رو به دوست دخترش گفت:کیس #لزتم جور شد.
دختره انگشتشو لای #بهشتم کشدو گفت:جوون چه کیسی.
ارباب زیرم خوابید و #مردونگی کلفتش رو وارد #کونم کرد خواستم حیغ بزنم که #بهشت دوست دخترش توی دهنم قرار گرفت و گفت:اگه خوب برام #نخوری میگم وحشی تر #بکنتت.
از ترس وحشی تر نشدن ارباب مک محکمی به #بهشتش زدم که با لذت شروع کرد به #مکیدن #بهشت نبض گرفتم.
#اوووف_دختره_زیر_ارباب_و_دوست_دخترش_جر_میخوره😈💧
https://t.me/arezooymani/HawyRUUQG9DwmNWppiVDpQ#با_خودت_دستمال_بیار_با_خوندن_پارتاش_خیس_شدن_قطعیه💦🔞