Forward from: @BChatBot
چشماش رنگ دریا بود
میتونستم خودمو توش غرق کنم تا همیشه بتونم تو دیدش باشم
میتونستم تا اخر عمرم به عکساش زل بزنم عین دیوونه ها
بشینم نگاهش کنم و حرفی نزنم
حرف برای عاقلاست، من عاقل نبودم
عاشق بودم.
عاشق تن صداش وقتی میخندید عاشق لحن حرف زدنش عاشق طوری که کلمات رو بیان میکرد عاشق همه چیش
هر روز بیشتر از دیروز به این فکر میکردم اگه نداشتمش چیکار میکردم
اون مثل نوری بود که منو از تاریکی کشیده بود بیرون
یه فرشته که دستشو دراز کرده بود تا دست منو بگیره و نجاتم بده.
هیچ وقت نمیخوام از دستش بدم
برای همین میخوام توی چشماش غرق شم که حتی اگه نبودم و نبود بازم پیشش باشم
قلبمو تسخیر کرده بود و هیچکسو جز اون نمیتونستم راه بدم
دوستش داشتم خیلی زیاد.