3️⃣هزینه پژوهش خیلی زیاد است آیا دانشگاهها میتوانند این هزینهها را تأمین کنند؟ برخی افراد معتقدند که کارآفرینی به جایگاه علم آسیب زده است و منابع مالی دارد از پژوهش به سمت کارآفرینی میرود.
🔹ببینید دانشگاه کارآفرین را همانطور که میدانید نسل سوم دانشگاهها میدانند که بعداز دانشگاههای آموزش محور و پژوهش محور، ایجاد شده است. اولاً به این نکته توجه کنید که این مسیر، سرنوشت محتوم همه مراکز علمی جهان نیست. هنوز جریان غالب در اروپا شاید همان پژوهش محور باشد. مؤسسات علمی مثل ماکس پلانک در آلمان هستند که بیشترین نوبلیست را در جهان تربیت میکنند یا مرکز CERN که بزرگترین موسسه علمی و تحقیقاتی جهان در سوئیس است و با مشارکت 20 کشور، اداره میشود. و جالب است بدانید که اگر به سایت سرن مراجعه کنید نوشته مسئله سرن، کشف حقایق ایجاد جهان، از طریق ذرات فیزیکی است! یعنی در دنیا هنوز هم چنین مسائلی زنده است و همه چیز پول و اشتغال نیست.
نکته دوم اینکه قرار بود این سیر، یک سیر انباشتی باشد. یعنی نسل سوم، خوبیهای نسلهای قبلی دانشگاه را داشته باشد و چیزی بر آنها بیفزاید. دانشگاه نسل اول مدیر و مهندس برای اداره کشور قرار بود تربیت کند و دانشگاه نسل دوم، تولید علم و پژوهش کند. سؤال اینجاست که آیا این اتفاقها الآن در دانشگاه نسل سوم با ورژن شریفی آن میافتد!؟ ببنید ما اگر خودمان را با MIT مقایسه میکنیم، MIT سالیانه بیش از 250 جلد کتاب منتشر میکند ولی دانشگاه شریف سال گذشته 16-17 جلد کتاب منتشر کرده که بیشتر آن هم ترجمه بوده است. حالا تعداد مقالات و همچنین تربیت نیروی مناسب برای اداره کشور و.. بماند. پس نگرانیها از غفلت دانشگاه از سایر تعهداتش، بیجا نیست.
🔹ببینید دانشگاه کارآفرین را همانطور که میدانید نسل سوم دانشگاهها میدانند که بعداز دانشگاههای آموزش محور و پژوهش محور، ایجاد شده است. اولاً به این نکته توجه کنید که این مسیر، سرنوشت محتوم همه مراکز علمی جهان نیست. هنوز جریان غالب در اروپا شاید همان پژوهش محور باشد. مؤسسات علمی مثل ماکس پلانک در آلمان هستند که بیشترین نوبلیست را در جهان تربیت میکنند یا مرکز CERN که بزرگترین موسسه علمی و تحقیقاتی جهان در سوئیس است و با مشارکت 20 کشور، اداره میشود. و جالب است بدانید که اگر به سایت سرن مراجعه کنید نوشته مسئله سرن، کشف حقایق ایجاد جهان، از طریق ذرات فیزیکی است! یعنی در دنیا هنوز هم چنین مسائلی زنده است و همه چیز پول و اشتغال نیست.
نکته دوم اینکه قرار بود این سیر، یک سیر انباشتی باشد. یعنی نسل سوم، خوبیهای نسلهای قبلی دانشگاه را داشته باشد و چیزی بر آنها بیفزاید. دانشگاه نسل اول مدیر و مهندس برای اداره کشور قرار بود تربیت کند و دانشگاه نسل دوم، تولید علم و پژوهش کند. سؤال اینجاست که آیا این اتفاقها الآن در دانشگاه نسل سوم با ورژن شریفی آن میافتد!؟ ببنید ما اگر خودمان را با MIT مقایسه میکنیم، MIT سالیانه بیش از 250 جلد کتاب منتشر میکند ولی دانشگاه شریف سال گذشته 16-17 جلد کتاب منتشر کرده که بیشتر آن هم ترجمه بوده است. حالا تعداد مقالات و همچنین تربیت نیروی مناسب برای اداره کشور و.. بماند. پس نگرانیها از غفلت دانشگاه از سایر تعهداتش، بیجا نیست.