زمستون سه سال پیش بود و من دانشجو بودم.
یادمه برف سنگینی زده بود، شدت برف به قدری بود که مردم شهر و روستا تو خونه ها محصور شدن. امداد رسانی سخت و رسیدن به روستاها غیر ممکن...
گاهی بالگردی به سمت روستاها پرواز میکرد و از طریق هوایی امداد رسانی می کرد.
این عکسُ سه چهار روز بعد از طوفان برف گرفتم، روزی که مردم شوک زده تازه به خودشون اومدن و فهمیدن باغ های پرتغال و میوه تقریبا از بین رفته، دام ها طلف شده و اثری از سقف خونه ها نیست!
حالا هم زلزله...
مدیریت بحران برای مدیرامون بد تعریف شد، بد.
یادمه برف سنگینی زده بود، شدت برف به قدری بود که مردم شهر و روستا تو خونه ها محصور شدن. امداد رسانی سخت و رسیدن به روستاها غیر ممکن...
گاهی بالگردی به سمت روستاها پرواز میکرد و از طریق هوایی امداد رسانی می کرد.
این عکسُ سه چهار روز بعد از طوفان برف گرفتم، روزی که مردم شوک زده تازه به خودشون اومدن و فهمیدن باغ های پرتغال و میوه تقریبا از بین رفته، دام ها طلف شده و اثری از سقف خونه ها نیست!
حالا هم زلزله...
مدیریت بحران برای مدیرامون بد تعریف شد، بد.